برای دست یافتن به چیزهای پرارزش، باید که عشق پیشه کنی .
- هیچ کس لایق نیست اما هستی از روی فراوانی خود می بخشد .
- هیچگاه به پشت سر خود نگاه نکن . هیچ چیز باارزشی در پشت سر وجود ندارد.
- با تمام وجود در این لحظه زندگی کن تا این لحظه دروازه ورود خداوند شود. اگر دست از گذشته و آینده برداری فقط خدا باقی میماند .
- تو هر لحظه بر سر دوراهی قرار داری: راه غمگینی و راه شادمانی . انتخاب راه به تو بستگی دارد.
- زمانی که تسلیم باشی، تمام هستی از تو حمایت میکند. هیچ چیز با تو مخالف نخواهد بود، زیرا تو با هیچ چیز مخالف نیستی.
- خودت را بپذیر؛ هر چه که هستی حتی اگر نقصی هم داری آن را بپذیر؛ تنها آن هنگام قادری دست از جنگ با خودت برداری و آسوده باشی.
- توانایی عشق ورزیدن، بزرگترین هنر جهان است.
- اگر بتوانی دیگری را همانطور که هست بپذیری و هنوز عاشقش باشی، عشق تو واقعی است.
- وقتی با عشق به دیگری بنگری او والا میگردد و منحصر به فرد.
- هرگاه عاشق باشی، احساس عجز کامل میکنی. درد عشق هم همین است. زیرا تو میخواهی هر کاری را برای معشوقت انجام دهی، اما میفهمی که کاری از دستت بر نمیآید. اما عشق یعنی همین که تمام فکرت، خدمت به دیگری باشد حتی اگر از عهدهات بر نیاید.
- تو نمیتوانی انسانی را تصاحب کنی، زیرا او یک شخص است. تصاحب فقط با اشیاء ممکن است. اگر هنوز به دنبال تصاحبی، عشق تو شهوت است.
- اگر نتوانی با معشوقت ساکت بمانی، بدان که هنوز عاشق نشدهای.
تنها راه کسب عشق، از طریق همین عشق میسر میشود. هر چه بیشتر ایثار کنی، بیشتر میگیری.
- اگر عاشق یک گل هستی نباید آن را بکنی. چون گل از رشد کردن باز میماند و میمیرد. بنابراین اگر عاشق گل هستی باید اجازه دهی تا گل رشد کند. عشق مالکیت نیست. عشق ستایش و قدردانی است.
- سکوت را بر خودت تحمیل نکن. هیچ چیز را برخودت تحمیل نکن. شادی کن، آواز بخوان، بگذار ذهنت خسته شود. آنگاه رفته رفته لحظات کوچکی از سکوت و آرامش واردت میشود.
- زندگی یک مسابقه و رقابت نیست پس دلیلی هم برای مقایسه خودت با دیگران وجود ندارد.
- اصیل و واقعی بودن نهایت زیبایی است. اصیل بودن یعنی واقعی بودن. خندههایت، گریههایت، نفرتت و عشقت و همه زندگیت باید واقعی باشد تا اصیل باشی.
- عشق، نبردهای تازه به همراه میآورد. این نبردها، روح را به رزمگاه فرا میخواند و به بلوغ میرساند؛ از این نبردها نترس.