دیگر برای بیشتر پدرها و مادرها روشن است که فقط با تکیه بر آموزش رسمی در مدارس و دانشگاه، آینده فرزندان آنها تأمین نمیشود و باید خودشان به فکر آینده فرزندانشان باشند.
بحث این نوشته مالی نیست که مثلاً پولی برای آنها ذخیره کنند. شایسته آن است که خودِ فرزند بتواند گلیم خودش را از آب بکشد. چه این که یک فردِ بیلیاقت میتواند یک شبه دنیایی مال و ثروت را بر باد دهد. پس باید فرزندانمان را «توانمند» بار بیاوریم.
این توانمندی فقط به درس خواندن نیست و خیلی مهارتهای مهمتر وجود دارد که در مدارس کمتر به آن پرداخته میشود و یا اصلاً نمیشود.
یک نکته مهم این که نظام آموزشی یک کشور، فقط منحصر به آموزش رسمی (از جمله مدرسه و دانشگاه) نیست بلکه از خانواده شروع میشود و در گروههای دوستی و همسالان ادامه مییابد و در مدرسه و دانشگاه و شغل و ازدواج به اوج میرسد.
توانمندسازی کودکان و افراد جامعه در کشورهای پیشرفته یکی از برنامههای مهم است و اگر کم و کاستی در خانواده وجود داشته باشد، در مهدهای کودک و مدارس جبران میشود.
ولی در کشورهایی چون ایران که مدارس حتی در آموزش مدرسهای نیز لَنگ میزنند، کار توانمندسازی کودکان خوب انجام نمیشود و یک فرد دارای دیپلم و حتی دانشگاهی، خیلی از مهارتهای زندگی در جامعه را نمیداند. پس وظیفه پدران و مادران است که در این زمینهها کار کنند.
در مدارس فنلاند، که پیشرفتهترین نظام آموزش جهان را دارد، مهارتهای فردی از همان ابتدا به دانشآموزان آموخته میشود و از آنها افرادی توانمند و قدرتمند میسازد.
اما مهارتهای لازم، کداماند؟
در کتاب «تحول نظام آموزش فنلاند» نوشته مرتضی روغنی آمده:
به منظور پرورش جامعهای پیشرفته و سرآمد، در آموزش برای كودكان ١٥-٩ سال فنلاند، موارد زیر در نظر گرفته میشوند:
١- مهارت درست لباس پوشيدن
٢- مهارت درست راه رفتن
٣- مهارت خوب حرف زدن
٤- مهارت حرفِ خوب زدن
٥- مهارت منظم بودن
٦- مهارت شعر خواندن
٧- مهارت نقاشی كردن
٨- مهارت نوشتن
٩- مهارت ترانه و دكلمه خواندن
١٠- مهارت بهداشت
١١- مهارت کار تيمی
١٢- مهارت انتقاد كردن
١٣- مهارت جرئتورزی و تمرین شجاعت
١٤- مهارت تشخيص درست از نادرست
١٥- مهارت درست غذا خوردن
١٦- مهارت گره زدن
١٧- مهارت كار با قيچی و برش زدن
١٨- مهارت سعی در خوش خط بودن
١٩- مهارت شستن اشيا
٢٠- مهارت مطالعه
٢١- مهارت مدیریت زمان
٢٢- مهارت كنترل خشم
٢٣- مهارت تحمل حرف مخالف
٢٤- مهارت پژوهش و تحقيق
٢٥- مهارت تشخيص دوست خوب
٢٦- مهارت بازی كردن
٢٧- مهارت غذا پختن
٢٨- مهارت كار با سوزن
٢٩- مهارت تشكر و سپاسگزاری كردن
٣٠- مهارت خوب توجه كردن
٣١-مهارت تفكر كردن
٣٢- مهارت تفكرِ خوب داشتن
٣٣- مهارت دوست خوب پيدا كردن
٣٤- مهارت نگهداری دوست خوب
٣٥- مهارت نگهداری لوازم
٣٦- مهارت انتقادپذیری و نقد شدن
٣٧- مهارت رازدار بودن
٣٨- مهارت برنامهريزی كردن
٣٩- مهارت گذشت
٤٠- مهارت صبور بودن
٤١- مهارت حل مسئله
٤٢- مهارت نگهداری گياه و گل
٤٣- مهارت دقت به پيرامون
٤٤- مهارت صادق بودن
٤٥- مهارت وفادار بودن
٤٦- مهارت آينده نگری
٤٧- مهارت تلاش كردن
٤٨- مهارت نا اميد نشدن
٤٩- مهارت هدف داشتن
٥٠- مهارت كار با ابزار
٥١- مهارت كار با كامپيوتر
٥٢- مهارت در فضای مجازی و سايبری
٥٣- مهارت در تصوير ذهنی داشتن
٥٤- مهارت احترام گذاشتن
٥٥- مهارت كم مصرف بودن
٥٦- مهارت بهره گيری از اشيا
٥٧- مهارت مشورت گرفتن
٥٨- مهارت مشورت و همفكری كردن
*****
اگر یک نفر از همان کودکی این مهارتها را یاد بگیرد و در وجود او نهادینه شود و شخصیت او بر همین پایه شکل بگیرد، به احتمال فراوان در درس و دانشگاه، در اشتغال، در ازدواج، در تربیت فرزندان، و در همه جنبههای زندگی فردی توانمند خواهد بود و سلامت جسم و روح او تأمین میشود.
احتمال ابتلای چنین فردی به افسردگی، رکود، مشکلات مالی، طلاق، اعتیاد، فساد و خیلی آسیبهای دیگر چقدر است؟
و اگر چنین مهارتهایی در خانواده و مدرسه به فرزندان آموزش داده شود، همانگونه که در فنلاند میشود، آیا چنین جامعهای با این همه معضلاتی که دست به گریبان ماست، روبرو خواهد بود؟
البته اگر پدر و مادرها میخواهند مهارتهای بالا را به فرزندشان بیاموزند، ابتدا باید خودشان یاد بگیرند و در زندگی پیاده کنند و با رفتار و عمل آن را به فرزند خود منتقل کنند و نه شعار و حرف.
چنین باد