فرشبافی یکی از هنرهای قدیمی ایرانی است. هنری که پس از گذشت سالها، با مشکلات ریز و درشتی که دارد، کم و بیش پابرجا است. در این میان اما فرشبافان نیریزی، مشکلات خاص خود رادارند.
گرایش نیریزیها به فرشهای افشاری
بنا بر پژوهشهای علیاکبر زهریزاده مدیر هنرکده احمد نیریزی و کارشناس صنایع دستی (گرایش فرش)، تاریخ فرشبافی در نیریز به ٢٥٠ سال پیش بر میگردد.
او میگوید: «نقوش بافته شده در فرشهای نیریز اکثراً درختی، حکومتی، علیبیگی و صندل بودند که با رنگهای گیاهی و ریشه پشمی بافته میشدند. بافت این فرشها نیز اکثراً عرببافت و افشاربافت بوده؛ به طوری که مناطقی مانند پشتکوه، بشنه و دهبرین به فرشهای افشاری که از اصالت بیشتر و کیفیت بالاتری برخوردار بود، گرایش بیشتری داشتند. »
زهریزاده ادامه میدهد: «از سال ١٣٥٥ به بعد، فرشبافی در نیریز رواج زیادی یافت. معمولاً چهار نفر از همسایگان جمع میشدند و با هم یک فرش را دار میکردند. وقتی تمام میشد، به خانه نفر بعدی میرفتند و فرش او را میبافتند. گاهی کسانی نمیخواستند برای خودشان فرش ببافند و به صورت روزمزد این کار را برای بقیه انجام میدادند. آن زمان اکثر فرشهای بافتهشده را برای جهیزیه دختران یا در منازل خودشان استفاده میکردند. گاهی به دلالان میفروختند و گاهی هم با اجناس مایحتاج زندگیشان عوض میکردند.»
او میگوید: «فرشهای نیریزی دارای نقوش بسیاری بودند؛ از جمله حور یا نقش، علیبیگی، تمناداری، درختی، بتهای، پردهای، حکومتی، صندل، پنج ترنج، جنگل، مکیمحمودآبادی، عرببافت سرحدی، هشتچیغی، برگبیدی، گلنرگس، آربزی، مکی، شششکار و شاهنشین که اغلب در اندازههای ٢× ٥/١ بافته میشدند.»
گران شدن مصالح فرش و نبود بازار فروش
زهرا کیوانی مؤسس اولین آموزشگاه صنایع دستی در نیریز، سالها است که در زمینه فرش دستبافت فعالیت دارد و عمده فعالیت او در زمینه فرش ابریشم است.
در مورد مشکلات فرشبافان میگوید: «از مهمترین مشکلات ما، گرانشدن مصالح فرش و نبود بازار فروش است. این موضوع باعث شده که تعداد زیادی از بافندهها بیکار شوند و ما که سالهای زیادی در این زمینه فعالیت داشته و سرمایهگذاری کردهایم، با رکود مواجه شویم.
مشکل دیگر ما صادرنشدن فرش دستبافت است. با توجه به این که فرش دستبافت از نظر صادرات جایگاه ویژهای دارد، ولی متأسفانه نبود بازار خارجی باعث شده تعداد زیادی از بافندهها بیکار و از نظر معیشتی دچار مشکلات زیادی شوند. موضوع بعدی نبودن بیمه قالیبافی است که امیدوارم با کمک مسئولان محترم بتوانیم چارهای بیندیشیم تا به این هنرمندان زحمتکش که سالها عمر خود را وقف تولید فرش کردهاند و الان اکثر آنها بیکارند و در شرایط سختی به سر میبرند، کمک کنیم.
این را هم باید بگویم که در شرایط کنونی، به دلیل وجود ویروس کرونا و چند برابر شدن قیمت مصالح فرش، هم تولیدکننده و هم بافنده بسیار متضرر شدهاند.
کیوانی میگوید: «با توجه به فرمایشات رهبر انقلاب که امسال را سال جهش تولید نامگذاری کردهاند، امیدواریم بتوانیم قدم مؤثری در راه تولید فرش دستبافت برداریم. »
خرید و فروش، بدون واسطه
لیلا یساری از دیگر کسانی است که حدود ١٢ سال است در زمینه آموزش و بافت فرش فعال است.
او میگوید: «فرشبافان مشکلات زیادی دارند. بافندههای فرش، گلیم و گبه، با تورم قیمت مواد خام اولیه و راکد شدن بازار خرید و فروش مواجه شدهاند و متأسفانه واسطهها همیشه در این زمینه، سود بیشتری از بافندههای زحمتکش میبرند. بدین صورت که تاجرهای بزرگ، در هر شهر واسطههایی دارند که آنها ناظر تولید انتخاب میکنند. ناظرهای تولید، بافندهها را جمع میکنند و بافندهها شروع به بافتن میکنند. خب از این بافتها و دستمزد اصلی بافنده، درصدی برای ناظر و درصدی برای واسطه جدا میشود که اینها همه باعث کاهش دستمزد واقعی بافنده میشود.»
یساری ادامه میدهد: «اگر دولت حمایت میکرد و مراکزی به صورت مستقیم و بدونواسطه، مواد خام اولیه و درجه یک و همچنین نقشههای موردنیاز بازار را به دست بافنده میرساند و از آن طرف مراکزی وجود داشت که به صورت مستقیم و بدون واسطه دستبافتها را میخرید، بافندهها دلگرمتر میشدند، دستمزدشان مسلماً بیشتر میشد و با شوق و ذوق و انگیزه بیشتری بافت فرش را انجام میدادند.
از دیگر مشکلات فرشبافان این است که گاهی برخی از بافندهها دست به بافت دو سه جفت قالیچه با رنگهایی میزنند که بازار دو سه سال است آنها را نمیخرد. اگر اتحادیه فرش این اطلاعات را به بافنده میرساند که الان چه نقشهای با چه رنگها و طرحهایی بیشتر مشتریپسند است، بافندهها اینقدر ضرر نمیدادند.
همچنین اگر هر منطقه میتوانست بافت بومی و سنتی و طرحهای محلی خود را به بازار برساند، اصالت بافت بومی هر منطقه حفظ میشد.
باید یادآوری کنم اگر سازمانی کار نظارت بر کیفیت تولید را بر عهده میگرفت، عمده محصولات فرش، با کیفیت و استاندارد بهتری به بازار عرضه میشد.
وام با سود ١٨ درصد!
فاطمه راستگو ٥ سال است که به قول خودش از بین فرشها، چله ابریشم تبریز را کار میکند.
او هم از بیمه نبودن فرشبافان شاکی است. میگوید: «البته هستند در این میان، افرادی که بافنده واقعی نیستند و بیمه هستند.»
ادامه میدهد: «برای بافت یک فرش سه متری چله ابریشم، ٢٠ میلیون هزینه کردهام. این در حالی است که بعد از گذشت حدود ده سال، شرکت فرش یک وام ١٢ میلیون تومانی با سود ١٨ درصد به من داد. فکرش را کنید، ١٨ درصد سود! خب مسلماً این برای فرشبافان خیلی سخت است. البته حقالزحمههای فرشبافان هم نسبت به کاری که انجام میدهند خیلی کم است. اگر سازمانهای نیریز مانند فرمانداری و... بتوانند وامهایی با سود کم به فرشبافان اختصاص دهند، خیلی خوب میشود.
نبودن تسهیلات
داوود هوشمند مدیرعامل شرکت تعاونی تولیدکنندگان فرش دستباف شهرستان نیریز است.
او مشکلات فرشبافان را بیمه نداشتن آنها و نبودن تسهیلات با بهره کم میداند و میگوید: «اگر به فرشبافان وام تعلق گیرد تا با آن بتوانند کارگاه و اتاقهای مخصوص قالیبافی بسازند، خیلی خوب میشود.
از دیگر مشکلات ما، نداشتن سرمایه در گردش برای شرکت است. متأسفانه شرکت سرمایه ندارد تا به محض این که فرشباف فرش را بافت، به او دستمزدش را بدهد.»
هوشمند ادامه میدهد: «در تعاونی، فرشهای طرح یزد کاشان با ابعاد ٥/١× ٥/٢- ٣×٢ و ٥/٣×٥/٢ کار میشود؛ بدین صورت که ما مواد و ابزار را به صورت نسیه در اختیار فرشبافان قرار میدهیم و آنها میتوانند در خانه کار کنند و فرشبافته شده را برای ما بیاورند. همچنین در حین بافت اگر لازم داشته باشند، پولی به صورت مساعده به آنها داده میشود و در آخر از دستمزدشان کم میشود. این در حالی است که هر کس تمایل داشته باشد، میتواند به تعاونی مراجعه کرده و با ما همکاری کند.»
بافت تابلوفرش سخت است
گلناز عابدی از همشهریان کمشنوا است که دارای لیسانس علوم تربیتی است و ده سال است در کار فرش ریزبافت فعالیت دارد.
او که بیمهی فرش دارد میگوید: «مجرد هستم و با وجود مشکلات زیاد از جمله نداشتن سرپرست و حمایتگر، داشتن برادر تصادفی و مادر ناتوان، تا به حال ٨ تابلوفرش بافته و فروختهام. »
عابدی میگوید: «بافت تابلوفرش آن هم دست تنها خیلی سخت است و علاوه بر کارهای دیگر، حدود ٧ ماه طول میکشد تا تمام شود؛ بعد از آن هم که باید روگیری شود و فروش آن هم گاهی سخت است.»
نمایشگاه در نیریز جواب نمیدهد
رحیمه بیات از دیگر کسانی است که ٨ سال است در زمینه بافت تابلوفرش فعالیت دارد.
او از بیمهنبودن فرشبافها، کمبودن دستمزدشان و استاندارد و باکیفیت نبودن بعضی مواد خام که در بافت فرش به کار میرود، گلایه دارد.
میگوید: «علاوه بر اینها قیمت مواد مدام رو به افزایش است و واقعاً از این نظر مشکل داریم. برای فروش به تاجرهای بزرگ دسترسی نداریم و چون این تابلوفرشها تقریباً گران هستند و مشتریهای خاص خود را دارند، نمایشگاه در نیریز جواب نمیدهد.»
همه وعده و وعید
زهرا نظری ٤١ ساله، ساکن مشکان است و ٢٧ سال است فرش میبافد.
او بزرگترین مشکل برخی از فرشبافان را نداشتن بیمه میداند و میگوید: «مدتها است برای بیمه اقدام کردهایم؛ اما هر وقت میگوییم، میگویند سایت بسته است. من میخواهم بدانم این چه سایتی است که فقط برای ما بسته است؟ از ١٣ سالگی کار فرشبافی را انجام میدادم، از گلیم سنتی گرفته تا بافت قالیهای عشایری قشقایی، گلیمفرش، گبه و... را انجام دادهام.همچنین مدتها است در مرکز فنیحرفهای مشکان بدون هیچ امکاناتی کارگاه دارم؛ اما بیمه نیستم. البته آنهایی که باید بیمه شوند میشوند. خیلیها را میشناسم که دو تا رج قالی بلد نیستند ببافند؛ اما بیمهاند. »
ادامه میدهد: «دروغ چرا؟ دستمزدمان بد نیست؛ اما با وجود تورم این روزها زیاد نیست.»
نه وام بنیاد برکت را دادند و نه وام کرونا
از وعده و وعیدهای دروغین شاکی است...
میگوید: «هیچکس حمایت درستی از ما نمیکند. چند ماه قبل رئیس اداره صنعت و معدن در حضور آقای رحمانی معاون استاندار فارس قول یک نمایشگاه را به ما داد؛ اما این قول فقط در حد حرف ماند. بعد از آن هرچه با او تماس گرفتیم، به تلفنهایمان جواب نداد. از طرف اداره صنایع دستی و میراث فرهنگی قول وام بنیاد برکت را به ما دادند که ما رنگ یک ریال آن را هم ندیدیم. »
وی ادامه میدهد: «همین چند وقت قبل که آقای طهماسبی نماینده مجلس برای بازدید به مشکان آمده بود. از او خواستم نامهای برای راهاندازی یک مجتمع آموزشی به من بدهد که ایشان همکاری نکرد. برای گرفتن همین مجوز، به هر ادارهای رفتم مدام مرا سردواندند. باور کنید من همین الان اگر مجوز این آموزشگاه را بگیرم، با مشتریانی که سراغ دارم، میتوانم برای افراد ١٣ تا ٦٠ سال که تعدادشان هم در مشکان کم نیست، کارآفرینی کنم. اما کو حمایت؟ چند وقت پیش از پلههای کارگاه پایین افتادم. یک ماه دستم توی گچ بود و نتوانستم کار کنم؛ اما بیمه حتی یک ریال به من نداد.
همچنین به دلیل ابتلا به کرونا، تا چند وقت نتوانستم کار کنم؛ اما هرچه تلاش کردم، نتوانستم از وام کرونا استفاده کنم.»
نظری میگوید: «این را هم بنویسید که وسایل و مواد فرش تا به دست ما برسد، خیلی گران میشود. البته قبلاً در شهرهای مختلف نمایشگاههایی برپا میشد و فروش فرشها برای ما راحتتر و مشتری بیشتر بود؛ اما امسال با این وضعیت کرونا، کارمان سخت شده است.»
این طور پیش برود، همه فرشبافی را کنار میگذارند
فاطمه بیگی از دیگر کسانی است که سالها است فرش میبافد.
او هم از دستمزدهای پایین فرشبافان شاکی است.
میگوید: «کار سخت است و دستمزد کم. از پا و کمر و دست افتادهایم و این طور پیش برود، همه این کار را کنار میگذارند. ما که جایی را برای فروش مستقیم نمیشناسیم؛ اگر شما میشناسید، به ماهم بگویید!»