/ دلشوره و نگرانی یک ماما کمتر از خانواده زائو نیست
/ مدت درمان در زایمان طبیعی کمتر از سزارین است
/ زنان امروزی به دلیل نداشتن فعالیت و تحرک نمیتوانند زایمانهای زیادی داشته باشند
/ قابلههای قدیم علم نداشتند، و وقتی زائواز بین میرفت میگفتند او را آل زده است
گریههای نوزاد را میشنود. خوشحال میشود. بچه را برمیدارد و قربان صدقهاش میرود و خندهکنان او را در آغوش مادر میگذارد. خنده مادر را که میبیند خستگی چندساعته را فراموش میکند.
این فرشته زمینی اگرچه کار هر روزش این است، اما هر بار و هر روز برایش یکخاطره است. از سالم بودن نوزاد و خنده مادر انرژی میگیرد و خدا را شکر میکند که اگر کارش سخت و طاقتفرسا است اما خانوادههایی را شاد کرده است.
او یک ماماست. کسی که تا الان صدها نوزاد را به دنیا آورده و خیلی از مادران نیریزی او را میشناسند.
به بهانه ١٥ اردیبهشت روز جهانی ماما سری به بخش زایشگاه بیمارستان شهدا زدیم و گفتگویی با رقیه صالحی ترتیب دادیم که می خوانید:
نزدیک١٩ سال سابقه خدمت دارد. میگوید: «از بچگی عاشق رشتههای پزشکی بودم و شغلم را دوست دارم. البته مسئولیت سنگینی بر عهده داریم شغلی که با جان دو انسان در ارتباط میباشد و با کوچکترین اشتباه ممکن است یک عمر عذاب وجدان برای خودت و سختی برای یک خانواده به بار بیاید. مامایی استرسزاست و تصمیم گیرنده نهایی خود ماماست و این بسیار سخت است.»
آگاهی مردم در این زمینه کم است و معمولاً همیشه پرسنل را مقصر میدانند. اگر بیمار درد بکشد، میگویند چرا او را سزارین نمیکنید. اگر سزارین کنند میگویند چرا اجازه ندادید زایمان طبیعی داشته باشد.
نظر کارشناس مامای بخش زایشگاه در این زمینه این است: «مردم باید به یک ماما و بخش زایشگاه اعتماد کنند. زیرا دلشوره و نگرانی یک ماما و یا پرسنل اگر بیشتر از خانواده زائو نباشد کمتر از آنها هم نیست.
همکاران من در بخش زایشگاه تمام حواسشان به این است که خدای ناکرده بلایی سر بچه و مادر نیاید و اینجاست که آنها انتخاب میکنند که مادر چه وقت زایمان طبیعی انجام دهد و چه وقت سزارین. درست است زایمان طبیعی به مراتب بهتر از سزارین است اما بعضیوقتها برای نجات جان مادر و یا نوزاد مجبوریم مادر را سزارین کنیم.»
اضافه میکند: «خوبی زایمان طبیعی در مقابل سزارین این است که مدت طول درمان زایمان طبیعی بسیار کوتاهتر و عوارض بسیار کمتری دارد. اما در سزارین میزان خونریزی سه برابر زایمان طبیعی است. در زایمان طبیعی مادر خیلی راحتتر میتواند از بستر بیماری بلند شده و به خانه و زندگیاش برسد. اما در سزارین حداقل تا ١٠ روز خود مادر نیاز به پرستار دارد که از او مراقبت کند .»
وضعیت بحرانی شده و حال مادر رو به وخامت است. ماما مانده که چه کند؟ جان مادر را نجات دهد و یا نوزاد را! در این مواقع صالحی معتقد است که باید جان مادر را نجات داد. او میگوید: «چون اگر خدای ناکرده برای مادر مشکلی پیش بیاید بنیاد خانواده به هم میریزد. مادر کسی است که یک خانواده را تحتشعاع قرار داده و میتواند دوباره باردار شود. به خاطر همین، جان مادر برای ما اولویت دارد. اما اینگونه نیست که نوزاد را هم به امان خدا رها کنیم. ما تلاش تیمی خود را برای حفظ جان نوزاد هم انجام میدهیم و امکانات پزشکی را برای او فراهم میکنیم تا زنده بماند. اما باید دید خواست خدا چیست؟
گاهی در همین مواقع پیش آمده که بیماری را که باید زایمان طبیعی انجام دهد سزارین کردهایم. چون بیمار ما نمیتواند طبیعی زایمان کند و اگر مدت زمان زیادی صبر کنیم ممکن است نوزاد مشکلدار شود. پس تصمیم میگیریم چیزی را که به صلاح مادر و نوزاد است انتخاب کنیم. پس عمل سزارین را انجام میدهیم چون ممکن است خطری جان مادر یا جنین را تهدید کند.»
صالحی اشارهای هم به بارداری و فارغ شدن زنان قدیم میکند و میگوید: «زنان قدیم به خاطر فعالیتهای زیادی که داشتند تا شکم هفتم و هشتم هیچ مشکلی در زایمانشان نداشتند و همه هم به صورت طبیعی زایمان میکردند. اما زنان امروزی به خاطر ماشینیشدن کارها فعالیت کمتری دارند و شاید همین باعث شده که زایمانهای بیشتر از دو یا سه تا برایشان سخت میباشد. »
این ماما روند کار قابلههای قدیمی را تا حدودی قبول دارد و میگوید: «ماماهای قدیم که به آنها قابله میگفتند به صورت تجربی کار میکردند ولی ماماهای امروزی علمی و با تحصیلات دانشگاهی کار را انجام میدهند و میدانند که برای چه مشکلی چه دارویی باید به زائو بدهند. اما عیب کار قابلهها اینجا بود که اگر زائو به مشکلی بر میخورد دیگر متوجه نمیشدند و بیشتر هدفشان به دنیا آوردن بچه بود و خیلی از مادران یا نوزادان به خاطر همین عدم آگاهی از بین میرفتند و میگفتند : زائو را آل زده است.»
میخندد و میگوید: «آل کجا بود؟ احتمالاً در آن موقع مادر براثر خونریزی و یا مسمومیت حاملگی از بین میرفت و آنها واقعاً علتش را نمیدانستند. البته مزیت زایمانهای قدیم این بود که هنگام زایمان، مادر استرس نداشت. چون زایمان در منزل انجام میشده و مادر به محیط آشنایی کامل داشته اما در زایشگاه احساس ترس و استرس دارند. البته این را هم باید بگویم که در حال حاضر زایشگاه امروز نسبت به قبل محیط آرام و راحتتریی برای زائوها فراهم کرده است و ما الان دو اتاق (LDR) داریم که زائو در محیطی کاملاً خصوصی مراحل زایمان را طی میکند. »
از نظر رقیه صالحی، یک مامای خوب کسی است که قبل از هرچیزی صبور باشد و با صبر و حوصله مسئولیتی را که قبول کرده با مهارت انجام دهد. باید صبورانه مشکلات مراجعین و مادران باردار را بپرسد و بهترین راهحل را به آنها پیشنهاد بدهد.
در مرحله بعد از لحاظ جسمی، دارای قدرت بدنی بالا و از نظر روحی جسارت داشته باشد. اعتماد به نفس و دل و جرأت هم لازم است. همچنین باید از سواد علمی بالایی برخوردار باشد.
ادامه میدهد: «هر شغلی سختی خاص خودش را دارد و شغل مامائی هم از مشاغل سخت است. اما تفاوت آن با دیگر مشاغل این میباشد که قابل پیشبینی نیست. چون امکان دارد هر لحظه از شبانهروز بیمار به کمک ماما احتیاج پیدا کند. در شغل ما هیچ مناسبت خاصی برای تعطیلی نداریم و هیچ شبانهروزی را برای خودمان اختیار نکردهایم. خیلی وقتها پیش میآید که باید از خانواده و خوشیهایمان بزنیم و به اینجا بیاییم زیرا بر این باوریم که سلامتی دو انسان برای ما مهمتر از هر چیز دیگری است.»
او همانطور که بر صندلی رنگ و رو رفته زایشگاه نشسته اضافه میکند: «درد ما این است که بعضی از بیماران حس طلبکارانهای از ما دارند و فکر میکنند اگر ما اینجا دور هم نشستهایم، بیمار آنها را رها کردهایم و برای بیمار آنها کاری نمیکنیم. آنها فکر میکنند ما باید مرتب بالای سر بیمار باشیم در حالی که ما اینجا هم که نشستهایم تمام حواسمان به بیمار و نوزادش است. من صدای تیکتیک ضربان قلب مریضم را از همینجا میشنوم وحواسم به اطرافم هست.
او میگوید: از همراهان بیمار خواهش میکنم که در زایشگاه صبور باشند. هیچ زایمانی با عجله قابل انجام نیست. آنها باید ٥٠ درصد احتمال بدهند که ممکن است بیمارشان زایمان طبیعی یا سزارین را انجام بدهد و به ماما حق انتخاب را بدهند. همراهان باید درک کنند که ما بیشتر از آنها در فشار هستیم. ما هم احساس مسئولیت میکنیم چرا که این وظیفه ماست که بیمارمان در آرامش و سلامتی فارغ شود.
آنها باید درک کنند که هدف ما در زایشگاه سلامتی مادر و نوزاد است نه زایمان طبیعی کردن.»
به مادران باردار هم توصیه میکنم حتماً در کلاسهای آموزشی دوره بارداری شرکت کنند تا بتوانند در روند زایمانشان راحتتر با ماما همکاری کنند.
رقیه صالحی از خاطرات کاریاش میگوید: «اینجا همه چیز شیرین است. همه تولدها برای من خاطرهاند. بچهای که به دنیا آمده و با دستش محکم لوله اکسیژن را به سمت خودش میکشد یا صدای ملچملچ بچه تازه به دنیا آمده که شصت دستش را میمکد. یک زمانی برای اولین بار اینجا سه قلویی به دنیا آمد، یا نوزادی وزنش ٥ کیلو و ٦٠٠ گرم بود. همه اینها برایم خاطرات شیرینی هستند و ا زهمه مهمتر وقتی خنده مادر و رضایت همراهان را میبینم بیشتر از هرچیزی من را شاد میکند.»
مسئول بخش زایشگاه در پایان یادی هم از پیشکسوتان مامایی نیریز میکند و از خانمها میرغیاثی، فرجام، سجودی، مخبر، دلخوش، منفرد، مدرسی و سالاری که ٣٠ سال در زایشگاه خدمت کردهاند تشکرمیکند.