/ احساس افسردگی داشتم ولی کوهنوردی واقعاً روحیهام را عوض کرد
/ خواندن سرود ای ایران بالای قله تزرج از بهترین خاطراتم است
/ در شهرهای دیگر مردم و مسئولین کوهنوردان را بشدت تشویق میکنند؛ ولی در نیریز نه
/ از مسئولان تقاضا دارم دیواره صخرهنوردی را دوباره راهاندازی کنند
در همین نیریز خودمان چهرههای ناشناخته زیادند. نخبهها، هنرمندان و ورزشکارانی که به دور از هیاهو پلههای موفقیت را یکییکی طی میکنند.
معصومه رواجی معلم بازنشسته ٥٨ سالهای است که ارادهای قابل تحسین دارد و سه بار موفق به فتح قله دماوند شده است. گفتگوی ما را با وی میخوانید:
- مدرک تحصیلیاتان چیست و چند فرزند دارید؟
چهار فرزند دارم و فوقدیپلم آموزش ابتدایی و معلم بازنشسته هستم.
- سابقه ورزشیاتان چیست؟ چه شد که کوهنوردی را انتخاب کردید؟
قبل از کوهنوردی چند سالی آمادگی جسمانی کار میکردم. بعد از بازنشستگی، افسردگی به سراغم آمد. چندی بعد به واسطه یکی از دوستان با گروه کوهنوردی آناهیتا آشنا شدم.آن زمان آقای محمدحسین میرغیاثی مسئول هیئت کوهنوردی بود و کوهنوردی پیشرفت خیلی خوبی داشت. اصلاً فکر نمیکردم بچههای گروه تا این حد با هم صمیمی باشند. در آن مدت زمان کوتاه، کوهنوردی روحیه مرا بسیار عوض کرد و به همین خاطر ورزش کوهنوردی را انتخاب کردم. بعدها افراد خبرهتر، از گروه آناهیتا جدا شدند و دو گروه آقایان و بانوان تارم را تشکیل دادند.
- تا به حال چه قلههایی فتح کردهاید؟
چهار صعود به دماوند داشتم که یکی از آنها ناموفق بود. به جز دماوند، علمکوه، شیرکوه، زردکوه، تفتان و لالهزار کرمان، از دیگر کوههایی بوده که توانستم آنها را فتح کنم.
- آیا به فتح قله اکتفا کردید؟
ورزش اصلی من کوهنوردی است؛ اما در کنار آن، غارنوردی، صخرهنوردی، سنگنوردی و کویرنوردی هم داشتیم که شاید سختترین صعودمان بعد از دماوند، پیمودن غار نمکدان، طولانیترین غار نمکی جهان با طول ٦٤٠٠ متر واقع در ٩٠ کیلومتری قشم بود که ما تقریباً یک روزه به همراه بچههای تیم توانستیم آن غار را به سرانجام برسانیم.
پیمودن غار بکر و زیبای حاجیآباد از توابع یزد و غار جفریز از توابع شهرستان بافت از دیگر افتخارات ما به همراه گروه کوهنوردی تارم است. اولین تجربه کویرنوردیامان هم با حیدرآباد نیریز شروع و به سورمه ختم شد که حدود ٤ ساعت طول کشید. در این مدت دو بار موفق به پیمودن شهداد و گندم بریان کرمان که گرمترین نقطه جهان است و یک بار هم موفق به طی کردن کویر یزد شدیم.
- آیا تا به حال مقامهایی کسب کردهاید؟
در رشته دو و آمادگیجسمانی دو بار در سال ١٣٨٨ و یک بار در سال ١٣٩٤ از استان مقام آوردم.
در کوهنوردی هم که اول و دوم و سومی مفهومی ندارد. مدال و جایزه و میدانمسابقه وجود ندارد. مسیری شروع میشود وهمه باید آن راتمام کنند.
- آیا میتوان به تنهایی کوهنوردی کرد؟
کوهنوردی ورزشی است که اصلاً به صورت انفرادی توصیه نمیشود. ممکن است در حین کوهنوردی، اُفت فشار و کلی خطرات دیگر پیش آید که باید به صورت جمعی انجام شود.
- قابلیت مردم نیریز برای این ورزش چقدر است؟
مردم نیریز به دلیل قدرت بدنی خوب، میتوانند کوهنوردان خوبی باشند. در صعودهایی که خارج از استان با شهرستانهای دیگر داشتیم، بچههای نیریز واقعاً یک پله جلوتر از بقیه بودند.
- همسر و فرزندانتان هم اهل ورزش هستند؟
دختر و همسرم کوهنورد، و سه پسرم اهل ورزشهای سالنیاند.
- آیا کوهنوردی ورزش گرانی است؟
بله، به نظرم ورزش کوهنوردی از همه ورزشها گرانتر است و متأسفانه تمام این هزینهها بر عهده خودِ کوهنورد است. کفش مناسب، کولی، انواع لباسها و حتی جوراب کوهنورد با لباسهای معمولی متفاوت است. یک کوهنورد برای فتح کوههای خارج از استان حتماً باید از وسایل استاندارد استفاده کند.
- بهترین و بدترین خاطرهاتان؟
فتح قله تزرج بندرعباس به ارتفاع ٢٧٠٠ متر در سال ٨٦ یکی از بهترین خاطرههای کوهنوردی من است. آن سال تعداد افراد گروه کوهنوردیامان خیلی زیاد بود و بعد از صعود همه با هم سرود «ای ایران» را خواندیم و خاطره خوبی بود.
یکی دیگر از خاطرههایم به فتح قله دنا برمیگردد. شب بود و بچهها پس از ردشدن از لبه یکی از پرتگاهها، همانجا خوابیدند و استراحت کردند. فردای آن روز وقتی میخواستند مسیر پرتگاه را برگردند، همه با دلهره و دعا از مسیر عبور کردند و هیچ فکر نمیکردند شب گذشته به دلیل تاریکی و نداشتن دید مناسب، این مسیر را به راحتی طی کرده بودند.
- بهترین مشوقهای شما؟
فرزندانم و خصوصاً همسرم بهترین مشوق من در این چند سال بودند که اگر صبر و تحمل آنها نبود، واقعاً من نمیتوانستم موفق شوم.
- تا چه زمانی به ورزش کوهنوردی ادامه میدهید؟
تا هر وقت بتوانم؛ سن برایم مطرح نیست. حتی پیشبینی کردهام که اگر یک روز دیگر نتوانستم به قلهای صعود کنم، تا پناهگاه با گروه بروم و به جوانترها خدمت کنم.
- توصیهاتان به خانمهایی که ورزش نمیکنند چیست؟
حتماً به سمت ورزش بروند. از پیادهروی گرفته تا هر ورزش دیگری... شاید در قدم اول برایشان سخت باشد؛ اما رفتهرفته به آن عادت و تأثیر آن را به صورت مستقیم حس میکنند.
- توقع شما از مسئولین چیست؟
در اکثر شهرهای دیگر مسئولان و مردم، کوهنوردان شهرشان و حتی ما را بشدت تشویق میکنند؛ اما در نیریز این گونه نیست. همینجا از مسئولان تقاضا دارم به این ورزش بیشتر اهمیت بدهند و کوهنوردان را چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ روحی حمایت کنند و حداقل امکانات ساده، یعنی یک سرویس ایاب و ذهاب را در اختیارشان بگذارند.
در سال ١٣٨٨ دیواره صخرهنوردی سالن شماره ١ را با بچههای گروه تارم و با سرپرستی آقای محمدحسین میرغیاثی با هزار دردسر راه انداختیم. در نیریز از صخرهنوردی خیلی استقبال میشد؛ اما متأسفانه به دلیل عدمهمکاری اداره ورزش و جوانان و ندادن مربی برای این رشته، کار تعطیل شد و دیواره بعد از گذشت ٨ سال به همان صورت باقی مانده. اگر شرایطی پیش آید که این دیواره دوباره راهاندازی شود، خیلی خوب است. چون بارها صخرهنوردان به ما این پیشنهاد را دادهاند و ما کاری از دستمان برنمیآید. از مسئولان تقاضا دارم حداقل به این مورد رسیدگی کنند.
افسوس که یک گروه کوهنوردی حرفه ای ندارند...
افسوس که دیواره صخره نوردی خاک می خورد...
افسوس از غرور و منم منم کردن ها ...
افسوس از استعدادهایی که قربانی شدند...