ماجرای قتل آتنا بار دیگر ذهنها را به یاد وقایع رخ داده اینچنینی از قبیل قتل ستایش و نازنین در نیریز انداخت.
پدیده «کودک آزاری» شاید زمانی رسانهای شد که برای نخستین بار در سال ١٣٨٣ «بیجه» به تجاوز و قتل بیش از ۱۷ کودک و ۳ بزرگسال در اطراف تهران اعتراف نمود و به عنوان بزرگترین پرونده جنایی ٧١ سال اخیر در ایران شناخته شد و بر سر زبانها افتاد.
کودکآزاری را نمیتوان مربوط به یک کشور یا یک قومیت خاص دانست. جریانی ناخوشایند که فرد آسیب دیده را تا پایان عمر درگیر ذهنی میکند. هر چند که قتل این کودکان به مراتب دردناکتر خواهد بود.
کودکآزاری غالباً برای کودکان دختر رخ میدهد. مسئلهای که سوژه یکی از کارگردانان ایرانی شد و فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» توسط پوران درخشنده به روی پرده افتاد تا تلنگری باشد بر این معضل اجتماعی.
نیریز با قتل ٢ دختر با نامهای «نازنین» و «ستایش» در میان شهرستانهایی قرار دارد که قربانی کودکآزاری هستند. در این شهرستان کوچک در شرق استان فارس، بر اساس آمار اورژانس اجتماعی در سال ١٣٩٥، ١٠ کودک دچار آزار و اذیت شدهاند که از این تعداد ٦ دختر و ٤ پسر میباشند. البته این را باید مدنظر قرار داد که کودک آزاری الزاماً منجر به کودک آزاری جنسی نمیشود اما در خصوص دو قتلی که در نیریز رخ داد کودک آزاری جنسی هم روی داده است.
به گفته منابع آگاه آمار کودک آزاری در نیریز در حال افزایش است.
باید دقت کرد که در زمان وقوع کودک آزاری جنسی، بسیاری از ترس آبرو فریاد بر نمیآورند و به قولی: «هیس! دخترها فریاد نمیزنند»
اخیراً هم حادثه آتنا با داستانی متفاوت اما به همین سبک شکل گرفت و تجاوز ناپدری کیمیا به او که بیش از ٧٠ بار رخ داده است سبب شد که یک سؤال در ذهنها مطرح گردد و آن اینکه چرا؟ چرا این اتفاقات رخ میدهد؟
حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاری ایران در خصوص وقایع رخ داده میگوید: به بهانه وقوع چنین حوادثی در کشور باید ارائه آموزشهای خودمراقبتی و همچنین فرهنگسازی در زمینه ارائه آموزشهای سلامت جنسی در دستور کار قرار گیرد؛ زیرا با عدم اطلاعرسانی در این حوزه نمیتوانیم شاهد سلامت جنسی در کشور باشیم.
چلک ادامه میدهد: متأسفانه ارائه آموزش خودمراقبتی در کشور تابو است. این در حالی است که باید بدانیم آموزش چنین مسائلی صرفاً و لزوماً به معنای ترویج ارتباط جنسی نیست. (ایسنا)
اما ویژگیهای مشترک دو قاتل ستایش و نازنین را در زیر ببینید:
- آشنایی و ارتباط نزدیک قاتلان با مقتولان.
- قاتلان دارای سواد سطح پایین بودند.
- وضعیت مالی قاتلان نامناسب بود.
- ارتباط مستحکم خانوادگی نداشتند.
- سن دو قاتل کمتر از ٣٥ سال بود.
- تجاوز در هر دو قتل رخ داده است.
- کودک ربایی در زمانهای خلوت به وقوع پیوسته است.
نکاتی که به نوعی یک هشدار جدی برای خانوادهها تلقی میشود.
این تشابهات و بازگشت به زندگی این مجرمان حکایت از خشونت پنهانی در آنها دارد. هر چند برخیها آنان را بیماران روانی میدانند اما برخی دیگر علت کشتن دختران را ترس از آبرو و کشانده شدن پاهایشان به کلانتری میدانند.
معصومه نصیری، سردبیر ایسنا معتقد است قتلهایی با این کیفیت تک عاملی نیستند و نمیتوان «شهوت»، «فقر» یا «تنهایی» را تنها علل وقوع آنها دانست. معمولاً و بر اساس مشاهده پروندههای چنین جنایاتی، مرتکبان بر اساس سلسله عوامل مرتکب جرم شدهاند که در تمام آنها «تحقیرشدگی» و «نابود شدن عزت نفس» شاه کلید ارتکاب جرم بوده است. باید دید ما تا چه میزان عوامل تحقیرشدن و نابودی عزت نفس اطرافیانمان را فراهم کردهایم.
او میگوید: ما باید به کودکانمان نحوه تعامل با غریبهها را آموزش دهیم و آنها را نسبت به خطراتی که ممکن است آنها را تهدید کند، آگاه کنیم. در واقع ما باید سطح آگاهی عمومی جامعه را بالا ببریم.