نخستین آسیایی برنده نوبل ادبیات
زاده ششم ماه مه سال ۱۸۶۱ در شهر کلکته هند، در خانواده مهاراجهای، شاعر، متفکر، نابغه و بسیار ثروتمند.
پدرش حافظ را از برداشت، به اشعار فارسی علاقه وافری داشت و خود را متعلق به سرزمین ایران میدانست. رابیندرانات تاگور از کودکی اشعاری نغز میسرود و در زبان شبه قاره انقلابی ادبی پدیدآورد. او بزرگترین شاعر ایالت بنگال است، که به دو زبان هندی و بنگالی شعر میسرود و اشعار خود را به انگلیسی نیز ترجمه میکرد. هم سرود ملی هند و هم سرود ملی بنگلادش از تصنیفهای تاگور است.
تاگور نخستین آسیایی برنده جایزه نوبل ادبیات بود. وی علاوه بر سرودن شعر، داستان و نمایشنامه مینوشت، و گاه تأملات خیالانگیز و عرفانی خود را روی بوم نقاشی میآورد.
وی به ایران علاقه فراوان داشت و دو بار به ایران سفر کرد.
تاگور بیش از ۶۰ جلد از آثار منظوم خود را منتشر نمود و داستانهای بزرگ، مقالات، نمایشنامههای او به اغلب زبانهای زنده دنیا ترجمه شدهاست. از آثار جاویدان او میتوان «سلطان قصر سیاه»، «میوه جمع کن»، «اشعارخیبر»، «رشتههای گسسته»، «نامههایی به یک دوست»، «پیوند آدمی»، «مذهب بشر»، «شخصیت»، «نکاتی از بنگال»، «هدیه عاشق» و «چیترا» را نام برد.
وی درهفتم اوت ۱۹۴۱ در شهر کلکته در۸۰ سالگی درگذشت.
بگذار زیبا باشد
زندگی مثل گل های تابستان
و مرگ مثل برگهای پاییز
***
آفتاب تو
به روزهاى زمستانى دل من
لبخند میزند
هرگز در گل هاى بهاری اش تردیدى نیست
***
همچون برخورد موج به سنگ های دریا
ما به هم می رسیم
و نزدیک تر می شویم
سنگ ها میروند
موج ها میغلتند
و ما جدا می شویم
***
آه
زیبایی خودت را
در عشق پیدا کن
نه در انعکاس آینه
***
درد عشق
مثل دریایی ژرف
دور زندگیام آواز خواند
و شادی عشق
مثل پرندهها
در باغهای پرگلش ترانه خواند



