این روزها در هر خانوادهای که بنگری، چندین و چند جوان بیکار حضور دارند. جوانانی قابل و شایسته که بیشترشان تحصیل کردهاند اما به دلیل وضعیت بازار کار نمیتوانند برای خود کاری دست وپا کنند.
وضعیت به گونهای است که حتی برای دارندگان مدرک کارشناسی ارشد و گاهی دکتری هم کار نیست.
عمده نگرانی پدرها و مادرها اشتغال فرزندان است. والدین میبینند که این جوانان را با چه زحمتهایی بزرگ کرده و از آسیبهای جورواجور حفظ کردهاند، ولی اکنون شاهد خانهنشینی و تلف شدن سرمایه عمر آنها هستند.
آدم وقتی در کوچه و خیابان و در جاهای مختلف این همه جوان را میبیند که باوجود داشتن تحصیلات دانشگاهی بیکار هستند، دلش به درد میآید.
مشکل به عدم برنامهریزی در سالهای گذشته و البته امروز بر میگردد.
اگر بخواهیم در چند کلمه مشکل را بیان کنیم باید بگوییم مشکل بیکاری امروز جامعه ما به چند مسئله بر میگردد:
١- نبود فرصت شغلی کافی
٢- نبود مهارت و تخصص کاربردی در بین بیکاران
این که دولت به هر دلیل توان ایجاد فرصت شغلی کافی را ندارد، یک واقعیت است. نه این دولت که همه دولتهای پیشین نیز با این ضعف مدیریتی مواجه بودهاند.
اما خود بیکاران هم آنطور که نیاز بازار کار است، مهارت ندارند. یکی از مدیران فعال بخش خصوصی جمله جالبی میگفت و آن این که «به ولله کار هست، کار کن نیست»!
این جمله حاکی از طنز تلخی است که از یک طرف این همه بیکار وجود دارد و از طرفی، برخی فرصتهای شغلی خالی از نیروی ماهر است.
به عبارتی، بسیاری از بنگاههای اقتصادی در همین نیریز مثل فولاد، سیمان خاکستری، رینگ اسپرت، معادن، سنگبریها و حتی مشاغل کوچکتر غیر صنعتی، با مشکل نبود نیروی ماهر روبرو هستند و حتی شنیده میشود که نیروی ماهر مورد نیاز را از دیگر شهرها و استانها تأمین میکنند.
جملات بالا البته بارها و بارها گفته شده و همگان به آن واقف هستند. ولی به این دلیل باری دیگر گفته میشود که به نماینده محترم مجلس، فرماندار محترم و دیگر مسئولین مرتبط با اشتغال گوشزد گردد که اگر قرار است برای جوانان بیکار شهرستان اشتغالی فراهم شود، بهتر است در گام اول مهارتهای مورد نیاز بازار کار به آنان آموزش داده شود. این که در نیریز در بخشهای صنعتی مثل کارخانجات، یا کشاورزی مثل صنایع تبدیلی، و یا خدماتی و حتی مشاغل کوچک سطح شهرستان، چه مهارتها و چه استادکارانی نیاز است.
برای نمونه با یک بررسی ساده مشخص میشود که در نیریز استادکار شیرینیپز، آشپز ماهر رستوران و شاطر ماهر نانوایی کم است.
این حقیر عقیده دارد که حل مسئله بیکاری نیاز به تحقیق علمی میدانی دارد، نیاز به تشویق سرمایهگذار دارد، و نیاز به آموزش کاربردی بیکاران.
اگر این سه ضلع با هم تقویت شود، تحول در ایجاد اشتغال دور از دسترس نخواهد بود.
چندین سال پیش به همت جناب آقای همتایی، دورههای آموزش پتروشیمی توسط خیریه الزهرا راهاندازی شد و تجهیزات آموزشی در مجتمع کوثر نور نصب گردید و اساتیدی از سراسر کشور به نیریز آمدند و جوانان زیادی از شهر و روستا و حتی شهرهای مجاور آموزش دیدند و در طرحهای نفت و گاز مشغول به کار شدند. خدا را شکر همان جوانها اکنون جزو متخصصان رده بالای صنعت نفت و گاز کشورند.
اکنون نیز اگر قرار است کاری برای اشتغال انجام شود،
١- باید تحقیق میدانی و علمی در زمینه اشتغال و نیازهای بازار کار نیریز و حتی شهرستانهای اطراف انجام شود و بطور واضح، تخصصهای مورد نیاز و همچنین زمینههای سرمایهگذاری سودآور مشخص شود.
٢- بر اساس نتایج تحقیقات بالا، سرمایهگذاران بومی و غیربومی، ترغیب به سرمایهگذاری در نیریز شوند. نمونه همان کاری که آقای دکتر مربی در رینگاسپرت انجام داده و بحق باید مورد تشویق قرار گیرد.
٣- جوانان بیکار بر اساس نتایج تحقیقات، آموزش ببینند.
برای از میان برداشتن کوه بزرگ بیکاری، باید از سنگریزههای کوچک آغاز کرد.