کافه پاراگراف
اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم
اگر می توانستم یک بار دیگر به دنیا بیایم، کمتر حرف میزدم و بیشتر گوش میکردم. دوستانم را برای صرف غذا به خانهام دعوت میکردم حتی اگر فرش خانهام کثیف و لکهدار و یا کاناپه ام ساییده و فرسوده شده بود.
پای صحبتهای پدربزرگم مینشستم تا خاطرات جوانیاش را برایم تعریف کند. شمع هایی را که به شکل گل رز هستند و مدتها روی میز جا خوش کردهاند روشن میکردم و به نور زیبای آنها خیره میشدم. با فرزندانم بر روی چمن مینشستم. بیشتر میخندیدم.
اگر یک بار دیگر به دنیا می آمدم ..
تو تویی / ارما بومبک / مترجم: امیررضا آرمیون
نظر شما