
یکی فرش میبافد و دیگری خطاطی میکند. گپ و گفتی با این دو هنرمند نیریزی انجام دادیم که میخوانید.
در دنیای فاطمه همه چیز آرام و صبور پیش میرود. فرشهایی که هر کدام ماهها طول میکشد تا بافته شوند و رنگها و نخها جان دوباره گیرند، دنیای او پُر است از نخ و رنگ و ترنج و بوته و او انگار یاد گرفته چگونه سر خود را با این نخها گرم کند. بافتن یک سرگرمی برای روزهای سرد و گرم، روزهای ملالانگیز و پر از بیحوصلگی اوست. هنری که به قول خودش به دو دست و چشمانش مدیون است.
فاطمه راستگو عاشق فرش بافیست. کسی که هرچند مدت زیادی نیست این هنر را شروع کرده، اما انگار سالهاست با آن آشناست.
از چه زمانی به این هنر علاقهمند شدید؟
از یکی دو سال قبل از کرونا به صورت جدی جذب این هنر شدم. همیشه بافت فرش برایم جذاب بود، اما تقریباً هشت سالی است که میبافم.
چه کسی یا چه چیزی شما را به این حرفه جذب کرد؟
علاقه شخصی خودم و حمایت خواهرم لیلا باعث شد وارد این مسیر شوم
آیا این هنر را به صورت تجربی یاد گرفتید یا آموزش رسمی دیدید؟
سال ۹۸-۹۷ بود که شروع به کار کردم. ۱۰ روز فقط گرهزدن را یاد گرفتم و یک بار یک نفر برایم چلهکشی کرد و بقیه را خودم انجام دادم. اگر برایم سؤالی پیش میآمد از فضای مجازی استفاده میکردم که اساتید در گروههای فرش با حوصله پاسخگو بودند.
بزرگترین چالشهایی که در این مسیر داشتید چه بوده است؟
بزرگترین چالش، زمانبَر بودن بافت و پیدا کردن مواد اولیه مرغوب بود؛ ولی عشق به کار همه سختیها را کمرنگ میکرد و میکند.
آیا تا به حال در جشنواره یا نمایشگاهی شرکت کردهاید؟
هنوز پیش نیامده، اما دوست دارم در نمایشگاهها شرکت کنم تا کارم دیده شود.
آموزش هم میدهید؟
بله، به چند نفر از دوستان و فامیل، البته بدون هیچ چشمداشتی آموزش دادم که همگی الان در حال بافت فرش هستند. حتی به کسانی آموزش دادم که الان برای خودشان مشتری دارند و کسب درآمد میکنند.
وضعیت فعلی این هنر را در جامعه چگونه میبینید؟
متأسفانه این هنر کمکم دارد کمرنگ میشود، اما هنوز هستند کسانی که با جان و دل وقت میگذارند، البته این را اساتید هم میگویند که مردم دیگر علاقهای برای بافت فرش ندارند، چون هم زمانبر است و هم گوشیها و فضای مجازی تمام وقت مردم را پر کرده است.
از نظر شما برای حفظ و ترویج این هنر چه باید کرد؟
اگر کلاسهای آموزشی به صورت حمایتی بیشتر شود، تبلیغاتی در این زمینه انجام شود و هنرمندان راحتتر بیمه شوند، شاید بتوان افراد بیشتری را به این هنر جذب کرد.
چه توصیهای برای جوانانی دارید که به این حرفه علاقهمند هستند؟
صبور باشند. چون این هنر به وقت و حوصله زیادی نیاز دارد. آموزش را به طور صحیح و اصولی ببینند و در انتخاب نخ و نقشه دقت بیشتری داشته باشند.
دوست دارید در آینده به چه سطحی از موفقیت در کارتان برسید؟
دوست دارم کارم دیده شود و امیدوارم خدا توان این را بدهد تا بتوانم ببافم. چون زندگی میان ابریشم و رنگهای پخته و زیبا، بسیار لذتبخش است.
چه انگیزهای موجب تمایل شما به این هنر شد؟
حس آرامش و آفریدن یک اثر ماندگار و چشمنواز باعث شد من به سمت بافتن فرش بروم. دیدن گلها و بوتههایی که زیر دستم جان میگیرد، همیشه به من انگیزه میدهد.
چه نوع قالیهایی میبافید؟ قالی سنتی، مدرن، ترکمن، تبریزی، کدام یک را؟
من بیشترنقشههای تبریزی (طرح سالاری) را میبافم. گلیم هم گاهی میبافم که در این زمینه آقای هادی رئیس محترم اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان نیریز با حمایت و راهنمایی بیدریغ که نسبت به بنده داشتند توانستم دورههای گلیمبافی را بگذرانم. از ایشان هم تشکر فراوان دارم. سلامت و تندرست باشند.
چه نقشههایی بیشتر مورد علاقهتان است؟
تبریزی
- از چه موادی در بافت فرش استفاده میکنید؟ (پشم، ابریشم، پنبه؟)
بیشتر از ابریشم استفاده میکنم، چون هم زیباتر است و هم دوام و ارزش بیشتری دارد.
بافت یک قالی معمولاً چقدر زمان میبرد؟
بستگی به اندازه فرش دارد، گاهی یک قالی تا دو سال هم طول میکشد.
آیا خانوادهتان هم در این کار با شما همکاری دارند؟
بله خانواده هم مشوق هستند. وقتی کارم تموم میشود با ذوق و لذت از کار تعریف میکنند. همچنین در کارهای خانه بیشتر به من کمک میکنند تا کارهایم زودتر پیش برود و سرعتم برای بافت فرش بیشتر شود.
آیا درآمدی هم از این طریق دارید؟
خوب من بیشتر از روی علاقه میبافم، اما برایم این کار کسب درآمد هم دارد.
***
لیلا راستگو نیز از خوشخطان شهر احمد نیریزی است. کسی که از نوجوانی، دختری سرشار از انرژی و حال خوب بود و آن زمان شاید دنبال جویای نام بودن باعث شد به سمت این هنر کشیده شود. او که در این راه خودش را بسیار ناآگاه میدانست و نمیدانست که این دریا چو موج خونفشان نشان از مسیری سخت و ناهمواردارد.
چه کسی یا چه چیزی شما را به این هنر علاقهمند و به این حرفه جذب کرد؟
شرکت در برنامههای فرهنگی زمان دانشآموزی سبب شد که زیبا بنویسم. البته آن زمان خدمات کامپیوتری به این وسعت هم نبود و یا شاید در دسترس من نبود و تمایل پیدا کردم که خودم تحقیقاتم را زیبا بنویسم.
آیا این هنر را به صورت تجربی یاد گرفتید یا آموزش رسمی دیدید؟
آموزش تا دوره عالی را در کلاسهای انجمن خوشنویسان نیریز و زیر نظر استاد عطاا... طغرایی شرکت کردم. در دوره ممتاز فقط آزمونها را شرکت کردم و دوره فوق ممتاز هم به صورت مجازی کلاس گرفتهام.
بزرگترین چالشهایی که در این مسیر داشتید چه بوده؟
خوشنویسی هست و چالشهای آن. مرحوم استاد فرادی در تعریف از خوشنویسی میگفتند معشوق سنگدل! و توضیح میدادند وقتی عاشقی به معشوق خود عشق بورزد، معشوق نیز در جواب، نرمشی از خود بروز میدهد، اما خوشنویسی سنگدل است و هرچه بیشتر به آن عشق بورزی عشوهگری آن بیشتر خواهد شد و در این راه آنکه عاشق میشود، اگر صبوری نکند از پا در خواهد آمد. پس صبوری کند و ناز معشوق را به جان و دل بخرد و همین است که شاعر گفته:
چهل سال عمرم به خط شد تلف
سر زلف خط ناید آسان به کف
آیا تا به حال در نمایشگاه یا جشنوارهای شرکت کردهاید؟
در سال ۱۴۰۳ درسه نمایشگاه شرکت کردم که یکی از آنها با نام «رقم مهر» در تهران و دو نمایشگاه آن به ترتیب «مهر حافظ» و «جمع مشتاقان» در شیراز برگزار شد. هماکنون نیز جشنواره دوسالانه نوبندگان در شهرستان فسا برگزار میشود که در آن شرکت کرده ام.
آیا آموزش هم میدهید؟
پس از اخذ کارت صلاحیت تدریس از وزارت فرهنگ و ارشاد در سال ۱۴۰۲، در دو کتابخانه عمومی و کوثر نور در سال ۱۴۰۳ شروع به آموزش کردم و بنا دارم که انشاا... تداوم داشته باشد. از همین جا از مدیریت محترم هر دو کتابخانه خانمها مظفری و آسیابانی جهت همراهیشان تشکر میکنم.
وضعیت فعلی این هنر را در جامعه چگونه میبینید؟
باید عرض کنم که هنر متاع کسادی است، خاصه در این زمان. متأسفانه شرایط ناهنجار اقتصادی فعلی شاید اجازه ندهد و کمتر کسی وارد دنیای هنر شود ولی امیدوارم آرزوهامان فراتر از غم نان باشد، وگرنه روح هر انسانی با هنر عجین شده و به آرامش میرسد.
از نظر شما برای حفظ و ترویج این هنر چه باید کرد؟
هنر چراغ راه ماست در بیراهههای زندگی، به قول معروف به سمت هنر بروید نه لزوماً به عنوان شغل و با هدف پول. به سمت هنر رفتن، راهی انسانیست برای تحملپذیرکردن زندگی؛ بنابراین به سمت هنر بروید، فارغ از اینکه چقدر در آن خوب یا بد هستید.
البته در این راستا ورود نهادهای فرهنگی اثر مثبت دارد و با هموارتر کردن مسیر و اختصاص بودجههایی که برای فرهنگ و هنر درنظر گرفته شده، به افرادی که مسیر رشد و تعالی را از کانال هنر انتخاب کردهاند، میتواند جهت حفظ و ترویج هنر و همچنین سلامت جامعه و الگو سازی مناسب راهگشا باشد.
دوست دارید در آینده به چه سطحی از موفقیت در کارتان برسید؟
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید، منتها از آنجا که بنده باور دارم روزهای خوب در راه است و من آدم باور روزهای خوبم باید این هنر را به سرانجام برسانم، وگرنه رنج زخم زمان که بر جان و روحم نشسته است بیهوده بوده.
چه انگیزهای موجب تمایل شما به این هنر شد؟
همان حال خوب که در خلوت خودت پیدا میکنی و روحی که نوازش میشود به واژگانی که ردای زیبایی میپوشی. یا به قول شاملوی بزرگ وقتی اشکال جادویی میآفرینی، خلاقیت ذهن را بیدار میکنیم و در قالب خط خوب مفاهیم را ستایش میکنیم و این ذوق و انگیزه را دوچندان میکند.
با چه سبکی کار میکنید؟
گره خوردهام به زلف مجعد شکسته نستعلیق قدما...
کدام استاد یا هنرمند خطاط بیشترین تأثیر را بر شما داشته است؟
از این بابت که هرچند دیر و هر چند دور در محضر استادی باسواد و کاربلد در امر آموزش با اخلاق در رفتار، منش و متانت، زانو زدهام خداوند را سپاسگزارم و ایشان کسی نیست جز استاد ارجمندم جناب آقای محمود رحیمیعهد که بنده را با سعهصدر و صبوری تمام گام بهگام در این مسیر سخت همراهی نمودند. برای ایشان سلامتی و طول عمر با عزت از خدای متعال خواستارم. قلمشان همیشه زمان در تحریر کرشمههای خط شکسته نویسا و عمر و هنرش جاودانه باد.
چطور تمرین میکنید تا دستتان قویتر شود؟
برای دست گرمی فقط تمرکز و تمرین و تمرین و تمرین.
آیا سفارشهای خاصی از مشتریان دریافت میکنید؟ موضوعات محبوب چیستند؟
گهگاهی، که موضوعات جهت تحریر، شعر، متون ادبی، دلنوشتهها و آموزهها، آیات قرآن و ادعیه و ... هستند.
آیا خاطرهای دارید؟
به صورت کلی در کنار اساتید بزرگ قرار گرفتن و از هنر و اخلاق، منش، تواضع و... بهره مندشدن بهترین خاطره است، اما به صورت خاص خاطرهای را از استاد رحیمیعهد یاد میکنم، البته ایشان در امر آموزش از دید بنده بسیار سختگیر هستند.
از این نظر که کلاسهایم به صورت مجازی بود، کلیپ تصحیح مشقم را از جناب استاد دریافت و دانلود کردم. تحریر کلمه (صبا) که در مشق ارسالیام بود، نه به صورت کشیدهی کامل بود و نه نیممد.
هنگام دیدن کلیپ یک لحظه استاد تند شدند و فرمودند من کی به تو گفتم این کشیده را اینطور بنویس و ...
کلیپ تمام شد و من همانطور مستأصل مانده بودم که حضرت حافظ به فریاد رسید:
بنده پیرِ مغانم که ز جهلم بِرَهانْد
پیرِ ما هر چه کُنَد عینِ عنایت باشد
گوشیام زنگ خورد. استاد پشت خط بودند.
با استرس تمام پاسخدادم ...
فقط فرمودند ناراحت شدید؟ عرض کردم خیر! بیشتر شرمنده شدم که اول نتوانستم حقمطلب را در اجرای کلمه ادا کنم و بعد اینکه شما را ناراحت کردم...
از آنجا که ایشان بسیار متین و با اخلاق هستند، عذرخواهی کردند.
میخواهم بگویم اینجاست که اندیشه هر انسانی در مقابل اساتید گرانقدری که اسوه اخلاق هستند سبز و آباد میشود.
صحبت پایانی
سپاس فراوان از مجموعه فرهنگی و هنری نیریزان فارس. سبز بمانید.