
او تأکید کرد تخریبهای گسترده و تصمیمات اشتباه و غیرکارشناسی دولتها، ایران را به وضعیت بحرانی رسانده است.
نکات کلیدی:
- بحران محیط زیست بزرگتر از بحرانهای سیاسی و اجتماعی است.مدیریت ضعیف و نادیده گرفتن نظرات کارشناسان، طبیعت ایران را به نابودی کشانده است.
- مردم نسبت به مدیران، آگاهی بیشتری در زمینه محیط زیست دارند.در مواردی مثل پروژه میانکاله و احداث کارخانه سیمان، مردم با وجود اشتغالزایی، به حفظ طبیعت اهمیت دادهاند.
- فرونشست زمین «زلزله خاموش» ایران است؛ در استانهایی مثل فارس و اصفهان، نرخ فرونشست چندین برابر حد بحرانی گزارش شده و باعث تخریب زیرساختها شده است.
- نمونه میناب:به دلیل چاهها و سدسازی، این منطقه که روزگاری «هندوستان ایران» بود، دچار فروچالههای زیاد و نابودی شده است.
- وابستگی شدید اقتصاد به آب، تهدیدی جدی است؛ صادرات محصولات آببر در شرایط کمآبی مانند «اهداء خون در زمان خونریزی» است.
- ظرفیت مغفول گردشگری:توسعه صنعت گردشگری میتواند جایگزین اقتصاد آببر شده و موجب حفظ محیط زیست و درآمد ارزی شود.
- سند ملی امنیت غذایی:امیدهایی برای کاهش مصرف آب کشاورزی وجود دارد، اما تا کنون پیشرفت آن کند بوده است.
در نهایت، فرونشست در ۱۰۰ هزار کیلومترمربع، فرسایش خاک شدید و انقراض گونهها، نشانه وضعیت بحرانی کشور است و این نسل باید با انتخاب مدیران شایسته، مانع نابودی کامل محیط زیست شود.
درویش معتقد است ایران در وضعیت قرمز قرار دارد و بدون تغییر سیاستها و مدیریت خردمندانه، امکان نجات محیط زیست کشور وجود ندارد. او نقش مردم و انتخاب مدیران آگاه را راهبردی میداند.