تعداد بازدید: ۱۵۹
کد خبر: ۲۲۷۷۸
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۰ - 2025 15 March
نویسنده : نجیب

- بَ کوجا روان مَشوی؟ 

«نظیر زولَیخا» این را بَگفت و جَلویم را بَگرفت.

پیش خودم گفتَه کردم: «ننه‌اش کم بود، حالا این بچه 4 ساله هم  مَرا سؤال‌پیچ مَکوند. باز هم صد رحمت بَ زولَیخا. این بچَه سؤالهایی پُرسان مَکوند که جیوابی برایش ندارم.»

- بَ سر قبر ننه‌ام روان مَشوم.

- آن که قوندوز است. یعنی مَخواهی بَ وَلایت قوندوز روان شوی؟

- نه بچَه جان! مَخواهم برای خانَه چند چیز خریدَه کونم.

-مرا هم با خودت ببر.

- با دوچرخَه نَمی‌شود؛ خطر دارد.

گَریه کرد و شیون سر داد که حَوصله‌ام سر بَرفته و مَخواهم بَ بیرون خانَه روان شوم. مجبور شدم سوار دوچرخَه‌اش کونم و رَکاب بَزنم.

- بابا! این که گفتَه کردی ننه‌ات پیش خدا رفته، یعنی چَه؟ همه بابا و ننه‌ها پیش خدا روان مَشوند؟

- هاا. ولی نه بَ این زودی‌ها.

- اگر همه مردم پیش خدا روان شدند، من تنهایی چَکارکونم؟ اصلاً پیش خدا بَرویم چَکار؟ همین جا خوب است. مگر یَک بار گفتَه نکردی خدا همَه جا هست؟ 

ندانستم چَه گفتَه کونم. دوباره شروع بَکرد...

-بابا! اینها چرا در صف ایستَه کرده‌اند؟

- مَخواهند از دستگاه پرداخت پول یارانَه گرفته کونند.

- یارانه چَه چیزی هست دیگر؟

- یَک پولی که مَتانند با آن یَک صبحانه بَخورند.

- چَرا فقط یَک صبحانه؟ بقیه صبحها چَه بَخورند؟

چیزی نگفتم.

-چَرا این سرَکها (خیابانها) این همَه تکان مَخورد؟ پایم درد بَگرفت.

-اینها را قبلاً کندَه‌کاری کرده‌اند تا چیزی درست کونند.

- این که خرابتر شده؛چرا درست درستش نَمی‌کونند؟ پیش خود گفتَه نَمی‌کونند یَکی دوچرخَه دارد و مَخواهد بچَه‌اش را سوار کوند و در سرکها چرخَه زند؟ اصلاً چَرا این سرکها را این همه تنگ درست بَکرده‌اند؟
باز هم سکوت بَکردم...

- بابا چَرا از آن طرف نَمی‌روی؟ 

- آن طرف مَیدان مرکزی نَی‌ریز است و مَترسم پولیس ایراد بَگیرد که تورا جَلو چرخ سوار بَکرده‌ام و جریمَه‌ام کوند.

- بابا! چَرا پولیسها فقط در مَیدان مرکزی هستند؟ همان جا فقط ایستَه مَی‌کونند و بَ جاهای دیگر روان نَمی‌شوند؟

ندانستم چَه جیوابی بَدهم؛ فقط دو دستی بر سرم زدم.

- بابا! چَرا فرمان دوچرخَه را ول بَکردی؟ خطر دارد...

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها