جای ده اندر دلت عشقی مُسَلّم غم مخور
دیده را بگشای در باران نمنم غم مخور
زخمه بر دلها مزن هر دم ز مضراب سخن
زخمهای سینهها را باش مرهم غم مخور
اخم خود را وا کن و بردار چین را از جبین
انحنای ابروانت را مکن خم غم مخور
موز و نارگیل و کیوی گر باب دندان تو نیست
معده را آمادهساز از بهر شلغم غم مخور
میشود خارج ز ششها در هوای بازدم
گر تو هی از دود قلیانت زدی دم غم مخور
با گذشت روزها گر ثروتت گردد زیاد
دم به دم یک روز از عمرت شود کم غم مخور
از برای کسب ثروت گر نداری خواب خوش
روز آخر میشود خوابت فراهم غم مخور
در ازل یک دانه گندم داد آدم را فریب
داده گر دنیا فریبت مثل آدم غم مخور
حمله بر قلبت چو روغنهای مصنوعی نمود
راه پیما با عصایت قرص و محکم غم مخور
گر ته صندوق میوه ریز هست و له شده
لیک در بالا درشت است و منظم غم مخور
گشته روغن حمل اگر با تانکر بنزین و نفت
نفت با روغن شود مخلوط و درهم غم مخور
شیر استاندارد اگر نسبت به جمعیت کم است
میشود افزون بر آن آبی چو زمزم غم مخور
هی مزن جوش از برای ثروت و کسب مقام
این دو روز زندگی خوش باش و خرم غم مخور
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید