تعداد بازدید: ۶۸
کد خبر: ۲۲۱۹۵
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۰ - 2025 11 January
نویسنده : گلابتون

اصن غلط کردنه گذوشتن بری هی وختا 
بی‌بی گفت:

- آدم یَی چییِی مینه، اَ خَجِلت اُووو میشه!

- چی شده بی‌بی باز؟ چی دیدین مگه؟

- ینی بگم باور نیکنی!

- عه؟ جدی؟ چی شده حالا مگه که اینقد تعجب کردین؟

- زری.

- خب...

- زری رِ خو می‌شناسی؟ 

- بله بی‌بی جون. همین زری خانوم ته کوچه رو میگین دیگه؟

- هاااااا!!!

- همینی که شوهرش ده دوازده سال پیش فوت کرد...

- ها!

- همینی که یه دختر داره پارسال ازدواج کرد و رفت سیرجون...

- وووی... ها!‌ ها! ها! لال میشی حرفُمه بزنم یا نه؟

- بله! ببخشید. بفرمایین.

- ماخا عروسی کنه!

- عههههه؟؟؟ چه خوب! به سلامتی!

- به سلامتی؟؟؟

- آره دیگه بی‌‌بی. چقد خوب، به سلامتی، ایشالا که خوشبخت شه.

- چی‌چی رِ خوشبخت بشه... خجلتم خوب چیه! ضِیفه خجلت نیکشه تو ای سن و سال ماخا عروس شه!‌ بوگو بقیه هیچی، اَ دختَرُت خجلت نکشیدی؟ اَ دومادوت خجلت نکشیدی؟

- اولاً که زری فک کنم تازه چل و پن شیش سالشه بی‌بی. بعدشم بنده خدا می‌خواد ازدواج کنه، جرم که نکرده... من نمی‌دونم اصلاً این چه رسمیه که وقتی یه مرد زنش می‌میره فوری می‌تونه بره ازدواج کنه، هیچ اشکالی‌ام نداره، ولی یه زن اگه بعدِ مرگ شوهرش بره ازدواج کنه انگار گناه کبیره کرده. چه عیبی داره بی‌بی؟ بنده خدا دخترشم که شوهر کرده رفته سر خونه زندگیش اونم یه شهر دور، حالا چه عیب داره اینم از تنهایی دربیاد؟

- خُبه خُبه دیَم من یَی چی گفتم ای حرف مفت زد...

- حرف مفت می‌زنم بی‌بی؟

- هااااا؟

- حرف مفت می‌زنم بی‌بی من؟؟

- هاااا...

- ینی بی‌بی خدایی اگه شما خودتون تو این سن و سال الان بفمین یه خواستگار خوب دارین بهش جواب نمی‌دین؟

- نع!

- جواب نمیدین بی‌بی؟

- نعععع!!!

- واقعاً بی‌بی؟

- هاااااا! میه من شوخی درم با تو؟

- ای بابا، چه حیف شدا! دیشب معصوم دوستم می‌گفت میخوایم برا بابابزرگم یه زن خوب پیدا کنیم کسی رو سراغ نداری، منم گفتم شما رو معرفی کنم، هیچی دیگه پس منتفی شد...
بی‌بی صاف نشست...

- کووووو؟؟؟ کجاااااا؟؟؟ کیههههه؟ من اصن شکر خوردم. اصن غلط کردنه گذوشتن بری هی وختا دیه!

 

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها