تعداد بازدید: ۶۶
کد خبر: ۲۱۷۸۲
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۰ - 2024 16 November
نویسنده : مریم میترا

زاده ١٩٩٢ میلادی، شاعر، روزنامه‌نگار و نویسنده افغان.

از نوجوانی شعر می‌سرود و اشعار کلاسیک، معاصر فارسی و رمان‌های ترجمه شده از زبان‌های خارجی را می‌خواند.

در کابل روزنامه‌نگاری خواند و فوق‌لیسانس خود را در رشته علوم اجتماعی در دانشگاه هومبولت برلین دریافت کرد و ساکن آنجا شد.
«زندگی در حاشیه» و «خشم باد را دیده‌ام»، دو اثر منتشرشده از اوست.

او در حال حاضر به‌عنوان پژوهشگر در دانشگاه لایپزیگ کار می‌کند. وی همچنین توانست از سوی «بنیاد فریدریش باور» و «اکادمی هنر‌های زیبای بایرن»، برنده جایزه «آدلبرت فون‌شامیسو» در کشور آلمان شناخته شود.

این جایزه و بورسیه ادبی، هر سال به‌نام و یاد «آدلبرت فون شامیسو»، شاعر و گیاه‌شناس آلمانی، به نویسنده‌ای در آلمان اعطا می‌شود.

آزادی را گل‌دوزی می‌کنم بر چهارگوشه چادرم

اشعار زیر از اوست:

آزادی را گل‌دوزی می‌کنم
بر چهارگوشه چادرم
گُلِ آزادی می‌روید از روسری‌ام
سبز
سپید
آبی
تا تو نپنداری «آزادی» پیراهنِ نیمه‌‌برهنه زنی‌ست
در دوردست
*****
باید نامه‌ای برسد
همین روزها
از آن‌سوهای تنهاییِ من
باید نامه‌‌ای از هزار سال بعد برسد
خبر از کوتاهی شب‌ها بدهد
خبر از آرامش خیابانى بدهد
که سرگردانیِ ما پیر شد 
روی دست‌هایش
که خواب‌های ما گم شد
 در گیرودار شب‌هایش
باید نامه‌ای از تو برسد
که نوشته باشی
دوستم می‌داری
دوستم می‌داری
و بادی نمی‌وزد
که موهایم را سرگردان کند
تا مرزِ هزار سالِ دیگر
*****
چشم‌های قندهارى‌ات
بوی گیسوان سوخته هراتى‌ام را مى‌دهند
شعرهایت از بلندای کاخ رابعه به کابل نمی‌رسند
دیوارها مذکر اند؛
من این‌جا بر مزار نادیا می‌گریم
وقتی گیسوان بریده‌ات را باد مى‌آورد
باد از پنجره می‌آید
و من در سراسر سیاهی پخش مى‌شوم
بی فانوسی بر دست
بی نوری بر نگاه
جز چشم‌هایی که میراث مادری‌ام هستند.

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها