تعداد بازدید: ۲۵۸
کد خبر: ۲۱۶۸۴
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۰ - 2024 02 November
author
روزنامه نگار: غلامرضا شعبانپور

دو حمله نظامی رفت و برگشت ایران و اسرائیل در امسال در سطح جهانی و ملی مورد تحلیل‌هایی واقع شد که پرداختن به جزئیات آنها در حوصله این نوشتار نیست.  

اما در یک نگاه کلی باید گفت: وضعیت داخلی کشور - به ویژه وضعیت اقتصادی - ایجاب می‌کند که باید با تدبیر و تأمل همه جانبه با این پدیده روبرو شد. به نظر می‌رسد سران کشور به این موضوع واقفند و تلاش‌های دیپلماتیک وزارت خارجه قبل از حمله اسرائیل به ایران به ویژه مذاکره با کشور‌های منطقه یکی از نقاط مثبت این مسئله بود.

محکوم کردن حمله اسرائیل به ایران توسط کشور‌های عربی و اسلامی ناشی از درک این کشور‌ها از شرایط موجود و نتیجه دیپلماسی ایران بود.  

آنچه مورد انتقاد نه چندان تند برخی رسانه‌ها قرار گرفت موضع‌گیری‌های چین و روسیه بود. انتظار افکار عمومی این است که با توجه به روابط نزدیک ما با این دو کشور، موضع‌گیری آنان باید شفافتر و جدی‌تر باشد؛ هرچند این دو کشور در مسئله ادعای امارات بر جزایر سه گانه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی، طرف امارات را گرفتند و در صدور قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران برای دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای با سه عضو ثابت دیگر یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه همراه شدند.  

این موضوع را همواره باید مد نظر داشت که همه کشور‌ها اعم از آمریکا، اروپا، چین، روسیه و کشور‌های حوزه خاورمیانه بر مبنای منافع ملی خود تصمیم‌گیری و عمل می‌کنند و بیش از این نباید از آنها انتظار داشت. مسئولان ارشد کشور ما از تجربه نیم قرنی انقلاب به ویژه جنگ تحمیلی ۸ ساله برخور دارند و لازم است از یاد نبریم که در جنگ ۸ ساله بیشتر کشور‌های صنعتی شرق و غرب، حمایت نظامی، تسلیحاتی و اطلاعاتی از رژیم بعثی عراق کردند؛ به ویژه شوروی سوسیالیستی که روسیه کنونی وارث آن است - به اقتضای پیمان‌هایی که با عراق بعثی داشت - بیشترین حمایت تسلیحاتی را از عراق کرد. غربی‌ها به ویژه آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها هم زمانی که ایران دست رد به سینه آنها زد به سمت عراق بعثی رفتند و حتی در ماجرای سقوط فاو، نیرو‌های نظامی آمریکایی مستقر در خلیج فارس به ارتش عراق کمک مستقیم هوایی کردند.

 به نظر می‌رسد زمان آن فرا رسیده که معدل تصمیمات باید به سوی تعادل و موازنه ارتباط باسایر کشور‌ها صرفاً بر پایه منافع ملی و حل معضلات داخلی برود. آقای دکتر علی بیگدلی در این زمینه به روزنامه آرمان ملی گفته است: «مذاکرات محرمانه‌ای که عراقچی با شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس داشته نتیجه داده است. در مجموع روشن شد که حمله اسرائیل به چه صورت بوده و در نهایت بهترین تصمیم از سوی مسئولان ارشد کشور گرفته خواهد شد. اینکه برخی دیدگاه‌های افراطی حرف‌هایی مطرح می‌کنند که با سیاست‌های اعلامی مغایرت دارد، عجیب است. یکی از نمایندگان عنوان کرده بود که ما باید به سمت سلاح خاص حرکت کنیم. چنین دیدگاه‌هایی در شرایط کنونی اشتباه محض است و ما در حال حاضر نباید به چنین سمتی حرکت کنیم. به نظر می‌رسد بهترین اقدامی که ایران در این شرایط از خود نشان داد، تلاش برای کنترل تنش و درگیری است. ایران نشان داده که در پاسخ به چنین رفتار‌هایی فقط منافع و موقعیت خود را در نظر می‌گیرد، اما در هر صورت، ادامه درگیری و منازعه هزینه سنگین خواهد داشت و به همین دلیل ایران در حال بررسی شرایط است. عده‌ای بر این باورند که ادامه تنش به سود ما نیست. این افراد اغلب نگاه به اوضاع اقتصادی دارند و با توجه به مشکلاتی از این دست معتقدند سطح تنش را باید در حدی پایین نگه داشت که لطمه‌ای به اقتصاد کشور وارد نشود.» (روزنامه آرمان ملی/ ۸ آبان)

آقای حسن بهشتی‌پور نیز در تحلیلی مشابه در روزنامه هم میهن استفاده از اصطلاح اتحاد استراتژیک با چین و مسکو را اشتباه دانسته و گفته است: «در ایران برای توصیف ارتباط تهران - مسکو و تهران - پکن از عنوان متحد استراتژیک استفاده می‌شود. اما توجه نمی‌کنیم که متحد استراتژیک تعریف بسیار مهمی دارد. دو یا چند کشوری را می‌توانیم متحد استراتژیک بگوییم که از نظر نظامی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی در عالی‌ترین سطح ممکن هستند. آیا روابط تجاری چهار یا پنج میلیارد دلاری ایران و روسیه، در حد ظرفیت بین دو کشور است؟ وقتی اسناد پایه و بالادستی روسیه در حوزه‌های دکترین امنیت ملی، سیاست خارجی و دفاع را که طی این سال‌ها چاپ شده بخوانیم، یک بار هم از ایران به عنوان شریک استراتژیک یاد نشده است. با این مسائل باید واقع‌بینانه برخورد کنیم. به عنوان یک پژوهشگر به صراحت می‌گویم که روابط روسیه و اسرائیل در همین شرایط فعلی که پیش از این گفتم، از روابط  تهران و مسکو نزدیکتر است.» (روزنامه هم میهن/ ۸ آبان) 

او ادامه داد: «روسیه بعد از اینکه تحت تحریم قرار گرفت، مقداری روابطش با اسرائیل با مشکل روبرو شد و کاهش پیدا کرد؛ اما بنیان‌هایش خیلی قوی‌تر از روابط ایران و روسیه است. بعد از این تحریم‌ها، مقداری روسیه به ایران نزدیک‌تر شد. پوتین در این سال‌ها چهار بار به ایران سفر کرد، اما هیچ‌کدام به قصد ملاقات نبود. همه‌ی حضور‌ها کاری و در حاشیه اجلاس‌های متفاوت اتفاق افتاد؛ بنابراین به شاخص‌ها باید توجه کرد.» (همان)

شاد و سالم و موفق باشید

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها