امسال از اوایل فصل گرم قطعی برق شروع شد و کمکم به قطعی حداقل یک و نیم ساعته روزانه هر منطقه از شهرستان رسید. دلایلی توسط مسئولان وزارت نیرو از بالا تا پایین بیان میشود و عمدتاً دو علت بیان میگردد:
۱- بالا رفتن دما و افزایش شتابان مصرف به ویژه استفاده از کولر گازی.
۲- کاهش آب سدهایی که دارای صنعت برق- آبی هستند.
دلایلی که مدیران ارشد عموماً خود را به غفلت زدند و تقریباً هیچ اشارهای به آن نکردند عدم توسعه زیرساختهای تولید برق مانند نیروگاهها و به روز نبودن تکنولوژی تولید برق در کشور است. رویهای که سالهاست مدیران به طور تکراری از آن استفاده میکنند، مقایسه توسعه پس از انقلاب با قبل از انقلاب است که در این میان چیزی که مورد بیتوجهی قرار میگیرد متناسب و متوازن نبودن توسعه بعد از انقلاب از لحاظ شاخصهای پایهای در هر حوزه است. به عنوان مثال در همین صنعت برق احتمالاً مدیران ارشد و حتی میانی آمارهای مختلف در مورد توسعه زیرساختهای صنعت برق پس از انقلاب ارائه میدهند، اما از پرداختن به موارد زیر خودداری میکنند:
- جمعیت کشور از ۳۶ میلیون اول انقلاب به بیش از ۸۰ میلیون رسیده، آیا توسعه زیرساختهای برق بیش از دو برابر شده است؟!
- گسترش شتابان برقرسانی به کل روستاها حتی روستاهای زیر ۲۰ خانوار. آیا با گسترش شبکه توزیع، منبع تولید برق متناسب با آن توسعه یافته است؟! توسعه روستایی، شهرکها و شهرهای کوچک بسیار خوب است، اما با ایجاد منابع زیرساختی و پایهای، در غیر این صورت توازن به هم میریزد و مشکل آفرین میشود.
- افزایش صنایع مادر، بزرگ، متوسط، کوچک، کارگاهی و دستی که همه آنها نیازمند انرژی برق هستند. آیا همراه و همزمان با توسعه این صنایع، صنعت تولید برق کشور هم توسعه یافته و برق مورد نیاز آن تولید شده است؟!
راه دور نرویم در همین شهرستان نیریز قبل از انقلاب چند ژنراتور بزرگ، برق شهر نیریز را تأمین میکردند و یک روستا دارای برق نبود، جز شهر آبادهطشک که آن هم ۶ ساعت از برق تولیدی یک ژنراتور استفاده میکرد.
پس از انقلاب، نیریز به شبکه سراسری وصل شد؛ اما بیش از ۲۰۰ واحد سنگبری، صدها موتور پمپ آب کشاورزی برقی، صنایع کوچک و بزرگ دیگری مانند صنایع تبدیلی کشاورزی، دو کارخانه سیمان سفید و خاکستری، فولاد و رینگ اسپرت، دهها معدن تولید سنگ و... شروع به فعالیت کردند، آیا همراه توسعه این صنایع تولید برق هم افزایش یافته است؟!
- مسئله دیگری که بیش از قطعی برق مردم را آزار میدهد، بیبرنامگیاست. مدیران شرکت توزیع برق هیچ برنامهای برای قطعی برق به مردم ارائه نمیدهند. شرح آن را در خبری که در صفحه ۱۱ همین شماره چاپ شده، بخوانید.
اینکه مصرفکنندگان ندانند چه ساعتی برق محل کارشان، خانهشان و... قطع میشود فشار روانی زیادی به آنها وارد میکند. تصور کنید استرسی که با قطعی برق به یک دندانپزشک و بیمارش در حال ترمیم دندان وارد میشود، چقدر است؟ به نظر میرسد ندادن برنامه بیشتر ناشی از عدم اطمینان مدیران از تأمین به موقع برق طبق برنامه است.
- موضوع بعدی عدم رعایت عدالت در میزان قطع برق بین تهران، کلان شهرها و شهرستانهای متوسط و کوچک است. این مسئله ورد زبان مردم است که برق کلان شهرها اوایل قطع نمیشد، اما حالا هم که قطع میشود ساعات و میزان قطعی خیلی کم است و با جمعیت و مصرف تناسب ندارد.
توسعه نیافتن زیرساختهای برق همتراز با نیازها صدمات زیادی به بخش صنعت، کشاورزی و خدمات زده است. پایین آمدن تولید، رشد بیکاری، استهلاک سنگین ماشین آلات صنایع مادر، سنگین و سبک، تعطیلی ادارات، بانکها و شرکتها و... از جمله این صدمات است.
امید است در تدوین و اجرای برنامههای توسعه از کارشناسان با تجربه و خبره هر حوزه استفاده شود تا کمتر شاهد چنین مشکلاتی باشیم.
شاد و سالم و موفق باشید