تعداد بازدید: ۸۹
کد خبر: ۲۰۸۲۷
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۰ - 2024 03 August
شاعری پشت میز کافه
نویسنده : تارا  محمدصالحی

شاعر ایرانی، زاده ششم بهمن ۱۳۶۵.
زبان شعرهایش ساده است و در شعرهایش آنچه حرف اول را می‌زند تصویرسازی‌ست. در بیشتر آن‌ها هیچ فضایی برای خواننده یا منتقد باقی نگذاشته تا تفسیر‌های مختلف و متفاوتی از آن‌ها استخراج کنند. در واقع اشعارش چند لایه نیست تا خواننده مجبور شود وارد لایه‌های مختلف آن شود و به کشف‌هایی برسد که بعضاً در ذهن شاعر هم نبوده. از این رو علاقه‌مندان خاص خود را دارد. کتاب‌های «مادرم پیامبری بود» و «رودخانه‌ای در آفریقا» از این نویسنده است.

مادرم پیامبری بود

مادرم پیامبری بود
با یک زنبیل پر از معجزه
یادم هست در اولین سوز زمستانی
النگویش را به بخاری تبدیل کرد ! 
****
 عقربه را آنقدر می‌چرخانم
تا برگردند
به ساعت شروع تو
«سلام»
***
هیچ بشقابی
برسرمیز شام
منتظر آمدنت نیست 
***
کاش درد
آن‌قدر کوچک می‌شد
که پشت میز یک کافه می‌نشست
چای می‌خورد
ساعتش را نگاه می‌کرد
و باعجله می‌گفت:
خداحافظ
***
زیرسیگاری نبودی
که حسرت‌هایم را بشماری
***
عجیب‌ترین اتفاق این سال‌ها
منم
که اینطور در نبودنت
دوام آورده‌ام

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها