تعداد بازدید: ۲۳۳
کد خبر: ۲۰۳۷۳
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۵ - 2024 14 June
author
روزنامه نگار: امین رجبی

خبرِ اول این روز‌های ایرانِ ما، انتخابات ریاست‌جمهوری است.

پس از حادثه تلخ سقوط بالگرد رئیس‌جمهور و همراهان، انتخاباتِ زودهنگام ریاست‌جمهوری کلید خورد تا جناح‌های سیاسی که در خواب و رخوت خویش نظاره‌گر مسائل بودند، به یک باره به جنب و جوش درآیند و حالت مبارزه و رقابت گیرند.

اکنون ۶ نامزد از گوی شورای نگهبان به در آمده‌اند و این که سیمرغ ریاست‌جمهوری بر شانه‌های کدامشان بنشیند به مسائل مختلفی وابسته است.

در این انتخابات که تفاوت‌های معناداری با دیگر انتخاباتِ پیش از خود دارد، نکاتی مهم مورد توجه است:

۱- ما در این انتخابات ۵ نامزد اصولگرا و یک نامزد اصلاح‌طلب داریم و وجود همین یک اصلاح‌طلبِ شناسنامه‌دار در میان نامزدها، خواه‌ناخواه انتخابات را رقابتی‌تر می‌کند.

در چند انتخابات گذشته از جمله مجلس و ریاست‌جمهوری، طیف زیادی از مردم به دلایل مختلف پای صندوق نیامدند.
آن‌ها یا ناامید از تغییر بودند و انگیزه‌ای برای حضور نمی‌دیدند و یا با قهر خود قصد انتقال پیام داشتند. 
در این دور، اما همین نیامده‌ها به چند دسته تقسیم می‌شوند: برخی می‌آیند، برخی همچنان نمی‌آیند، و برخی به فکر فرو رفته‌اند و نظاره‌گر وقایع‌اند تا در آخرین روز‌ها تصمیم بگیرند.
این تردید در آمدن یا نیامدن، خود نشانه‌ای است از این که تغییر در آرایش نامزد‌ها می‌تواند عده‌ای را به تجدیدنظر وادارد. در انتخابات ریاست‌جمهوری پیشین، بسیاری‌ها از همان ابتدا گفتند نمی‌آییم و تا آخر هم نیامدند.

۲- در انتخاباتِ پیشین، مردم دل‌چرکین بودند و شاید هنوز هم باشد. حق هم دارند. آن‌ها زندگیِ در شأن خود را می‌خواهند. آن‌ها با نجابتِ تمام، حرف خود را زدند و پیام دادند. حالا به نظر این پیام شنیده شده. اکنون، اما دیگر وقت قهر کردن نیست. قهرِ آشتی‌ناپذیر، توپ را به زمین مردم می‌اندازد و اقلیت خواهند گفت که حالا دیگر چه بهانه‌ای داشتید؟

تجربه‌ی چند انتخابات گذشته هم نشان می‌دهد که نیامدنِ مردم، مساوی است با کامیابی همان اقلیت کوچکی که مردم با آن‌ها قهرند. همان‌ها که کشور را بطور جدی متعلق به خود می‌دانند و برای خود می‌خواهند و بر اساس همین باور تصمیم می‌گیرند. تصمیماتی که بطور مستقیم بر زندگی و زمانه اکثریت مردم اثر می‌گذارد.

۳- تاریخ بار‌ها و بار‌ها نشان داده که تغییر در هر کشور باید آرام و تدریجی و درونی باشد. چه این که تغییراتِ ناآرام، ناگهانی و از بیرون، به نفع مردم نیست. از طرفی هیچ نیرویی هم نمی‌تواند جلو تغییرات آرام و تدریجی مردم را بگیرد و یا مردم را به زور به تغییر وا دارد. جامعه راه خود را می‌رود و، چون رودی آرام مسیر خود را می‌یابد.

جبر تاریخ به ما می‌گوید که آن تغییری ماندگار است که با روح جامعه هماهنگی دارد. برای رسیدن به مطلوب، باید صبور بود. صبر آگاهانه همیشه پیروز است و شتاب ناآگاهانه محکوم به شکست.

کشاورزی که بذر می‌پاشد، هر چه هم که زیاده آبیاری کند یا کود بپاشد و بی‌تابی کند، بذر‌ها زودتر جوانه نمی‌زنند. آن کشاورزی به مراد می‌رسد که دانه‌ها را به موقع و در زمینِ مناسب بپاشد و به اندازه و بموقع آب و کود دهد و سپس به انتظار بنشیند.

۴- حلِ زودهنگام مشکلاتِ پرشمارِ کشور در توان هیچ کسی نیست. ما باید بپذیریم که در این شرایط انتظارِ آمدن قهرمان نداشته باشیم. هیچ دولتی توان ایجاد تغییرات سریع و بنیادین را نخواهد داشت.

کاندیدا‌هایی که وعده‌های نجومی و غیر قابل دسترس می‌دهند، در رویِ پنهانِ ماجرا مردم را زودباور فرض می‌کنند که نوعی اهانت است. حل چند ساله مشکلات چند صد ساله، حل چند شبه مشکلات بورس، ساخت میلیون‌ها مسکن در چند سال، یارانه‌های چند میلیونی و وعده‌هایی از این دست اجرا شدنی نیست. چه اصلاح‌طلب، چه اصولگرا، چه اینطرف آب و چه آنطرف.

هر دولتی خیلی هنر کند، بتواند فعلاً جلو بدتر شدن‌ها را بگیرد.

در این شرایط، کشور به خرد جمعی از سوی مسئولان و مردم نیاز دارد.

مشکل محیط‌زیست، بحران‌های عمیق اجتماعی، فساد‌های پنهان و آشکار و ریز و درشت، ناامیدی و سرخوردگی جوانان، بحران چاله جمعیتی، اقتصادِ در احتضار، خطر دشمنان خارجی و غیره، قابل حل است. ولی نه یک شبه و یک ساله. بلکه آرام و تدریجی و به دست افرادکاردان.
هر شخصی که پیروز انتخاباتِ ۸ تیر باشد، باید سیاست‌ورزی کلان و خارجه را به رهبری انقلاب بسپارد، و با یک تیم متخصص فراجناحی مشکلات کشور را با نگاه به ظرفیت‌های داخلی مدیریت کند.

تصمیم‌گیر اصلی مردم هستند. ما باید خود قهرمان دوران خود باشیم. آیا تاریخ به ما به عنوان مردمانی فرصت‌سوز خواهد نگریست یا فرصت‌ساز؟

بدرود

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها