۲۸ آبان زادروز حضرت زینب (س) و روز پرستار و بهورز را شادباش میگوییم.
حضرت زینب کبری (س)، به دلیل برخورداری از فضائل و مناقب والای انسانی مانند شرافت در نسب، علم، عبادت، عفت، شجاعت، صداقت، صبر و ... یکی از شخصیتهای برجسته در طول تاریخ اسلام و الگویی منحصر بهفرد برای همه مردان و زنان جهان در مبارزه با طاغوت است.
به اعتراف تاریخنویسان، حضرت زینب (علیهاالسّلام) آراسته به فضایل و خصلتهای والای اخلاقی و الهی بودند.
زینب کبری (س) در وقار و شخصیت مانند جدهاش خدیجه (س)، در حیا و عفّت همچون مادرش فاطمه (س)، در رسایی و شیوایی بیان، مانند پدرش علی (ع)، در حلم و بردباری، چون امام حسن (ع)، و در شجاعت و قوّت قلب، مانند برادرش امام حسین (ع) بود.
او یکی از راویان حدیثی است که پیامبر گرامی اسلام (ص) را درک نموده است.
(مستدرک سفینهالبحار، ج۴، ص۳۱۳).
از پاکترین زنان عالَم، حضرت فاطمه زهرا (س) و ابرمرد تاریخ بشریت علیبن ابیطالب زاده شد و به دلیل فضائل زیادی که داشت به «عقیله بنی هاشم» معروف شد.
بانوی بنی هاشم در صبر و قوّت ایمان و تقوا، منحصر به فرد بود و در فصاحت و بلاغت، گویا با زبان امیرالمؤمنین (ع) سخن میگوید.
(مستدرک سفینهالبحار، ج۴، ص۳۱۳) در بزرگواری این بانوی گرامی همین بس که نامگذاری او توسط خداوند صورت گرفته است و جبرئیل نام زینب را از طرف خدا برای دختر فاطمه (س) به پیامبر (ص) رساند.
(زینب الکبری من المهد الی اللحد، ص۳۵)
مهمترین امتیاز انسان نسبت به سایر موجودات حتی ملائکه دانش و بینش اوست.
«وَعَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلَائِکَةِ فَقَالَ اَنبِئُونِی بِاَسْمَاء هَؤُلاء اِن کُنتُمْ صَادِقِینَ• قَالُواْ سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا اِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا اِنَّکَ اَنتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ»؛ و خداوند همه اسماء (حقائق و اسرار هستى) را به آدم آموخت، سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مىگویید، از اسامى اینها به من خبر دهید.
فرشتگان گفتند: پروردگارا! تو پاک و منزهى، ما چیزى جز آنچه تو به ما آموختهاى نمىدانیم، همانا تو داناى حکیمى. (بقره، ۳۱ و ۳۲)
برترین علمها، علمی است که مستقیماً از ذات الهی به شخصی افاضه شود، یعنی دارای علم لدنی باشد.
خداوند متعال در مورد حضرت خضر (ع) میفرماید: «وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا؛ علم فراوانی از ناحیه خود به او آموخته بودیم» (کهف، ۶۵) زینب (س) به شهادت امام سجاد (ع) داری علم لدنی است، آن جا که بعد از خواندن خطبه در شهر کوفه توسط حضرت زینب (س) به عمهاش خطاب کرد و فرمود: «انت عالمة غیر معلَّمه وفهمه غیر مفهَّمه؛ تو بی آنکه آموزگاری داشته باشی؛ عالم و دانشمند هستی.»
(الاحتجاج علی اهلاللجاج، ج۲، ص۳۱) به همین دلیل هر که به نام زینب رسیده است اعم از شیعه و سنی از او با احترام یاد کرده است.
ابن حجر در الاصابه مینویسد: وی بانویی عاقله، خردمند و نیکو رأی بود.
(الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۸، ص۱۶۷).
مقام علمی آن بانو چنان بود که به شهادت تاریخ، در روزگار امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) برای زنان کوفه مجلس درس معارف و تفسیر قرآن داشته است.
یکی از القاب حضرت زینب (س) عابده است.
ایشان در سایه عبادت و مجاهده نفسانی به مقامی رسید که حضرت سیدالشهدا (ع) در وداع آخر در روز عاشورا به او فرمودند: «خواهرم مرا در نماز شب خود دعا کن!».
از دیگر القاب حضرت زینب کبری (س) «فصیحة بلیغه» میباشد.
بانوی قهرمان کربلا، فصاحت و بلاغت را از پدر و مادر گرامیاش به ارث برده است، که کلامش «دون کلام خالق و فوق کلام مخلوق» است.
هنگامی که سخن میگفت، گویی از زبان پدر ایراد سخن میکرد.
سخنانش در بازار کوفه و مجلس یزید و نیز گفتگوهای وی با عبیدا... بن زیاد، بی شباهت به خطبههای امیرالمؤمنین علی (ع) و خطبه فدکیّه مادرش زهرا (س) نیست.
این خطبهها در حالی ایراد میشد که زینب داغهای فراوانی در سینه داشت.
از دیگر فضائل و القاب حضرت زینب کبری (س) صابرهمحتسبة (صبر کننده برای خداوند) است.
از منظر دین، صبر جایگاه بس والایی داشته و خداوند متعال در قرآن کریم به صبر کنندگان بشارت داده است.
«و بشر الصابرین» (بقره، ۱۵۵) در جای دیگر اعلام میدارد که اجر و پاداش صابران از حد و شمارش خارج است و آنها بدون حساب، پاداش دریافت میدارند (زمر، ۱۰).
زینب (س) نمونه و تجسم عالیِ صبر و پایداری است.
مقاومت و شکیبایی در برابر مصائب و مشکلات، به ویژه در نهضت عاشورا، در راه پاسداری از حریم دین و کرامت انسانیت از خصیصههای بارز این بانوی بزرگ میباشد.
زینب در وادی صبر و استقامت، یکهتاز میدان است.
در بُلندای مقام صبر و بردباریِ آن گوهر عظیم الهی، همین بس که وقتی در برابر پیکر نورانی و خونین برادرش حسین ایستاد، رو به آسمان کرد و گفت: «بار خدایا! این اندک قربانی و کشته شده در راه خودت را از ما (خاندان پیامبر) بپذیر» (دانشنامه امام حسین بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۸، ص۴۲۷.)