تعداد بازدید: ۵۹
کد خبر: ۱۸۶۰۳
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۱ - 2023 18 November
نویسنده : سیده تکتم حسینی

متولد ۱۳۶۶ شاعر توانمند اهل افغانستان و مقیم قم.

سرودن شعر را از سال ۱۳۸۹ و با راهیابی به انجمن «عوالم احساس» آغاز کرد و، سپس به انجمن قم رفت و با شاعران بسیاری آشنا شد.

حسینی، پس از اینکه دوره‌های تخصصی شعرخوانی را در شهر قم گذراند، به رشد و مباهات رسید، به طوری‌که توانست در اولین کنگره شعرعاشورایی در کشور افغانستان، در جشنواره شعر فجر و همچنین جشنواره کتاب قیصر امین‌پور برگزیده شود.

از آثار مهم او می‌توان به کتاب‌های لیلت، دوشنبه‌های کوهی و  نارنج مویه‌ها اشاره کرد.

اشعار حسینی تصویرسازی زیبایی دارد و بر دل می‌نشیند.
*****

نه بی تو بر دل زارم قرار می‌آید
نه غصه با دل تنگم کنار می‌آید

برای آن‌که بسوزد به هر بهانه دلم
چقدر خاطره‌هایت به کار می‌آید

چقدر قصه خیس از تو در نگاهم ماند
چقدر گریه به چشمان تار می‌آید

نهال کوچک من! خسته‌ای بخواب آرام!
دوباره شاخه خشکت به بار می‌آید

دوباره شاخه خشکت شکوفه خواهد داد
دوباره بعد زمستان بهار می‌آید
*****
مثل همیشه پنجره سردرگریبان است
از لابه لای پرده نور ماه لرزان است

شب در حیاط خانه همسایه خوابیده
تنها صدای گربه‌ای در گوش ایوان است

میز غذایی منتظر، شامی که یخ کرده
شمعی که از بس گریه کرده رو به پایان است

لم داده حالا بر زمین پیراهنی خسته
افتاده از پا لنگه جورابی که مردانه‌ست

مردی که پشتش را به زن کرده‌ست خوابیده
زن باز در آغوش تنهاییش مهمان است
****
به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟
سربه تأیید تکان دادی و گفتی آری!

عین مرگ است اگر بی‌تو بخواهد برود
او که از جان خودت دوست ترش می‌داری‌ای که نزدیک‌تری از من دلتنگ به من

بین ما نیست به جز فاصله‌ای اجباری
من عروس توام‌ای از من و آغوشم دور

خطبه را گریه من می‌کند امشب جاری
زندگی چیست به جز خاطره‌ای افسرده

زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری
گله‌ای نیست به تنهایی خود دل بستم

به -غزل گریه- هر روز... به شب بیداری
روی دیوار دلم سایه‌ای از قامت توست

مثل تنهایی من قد بلندی داری ...

دوباره بعد زمستان بهار می‌آید

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها