تعداد بازدید: ۱۱۲
کد خبر: ۱۶۹۴۳
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۴۶ - 2023 03 June
یک فنجان شعر
امید درستی

تور عروسی بر سر و ناشاد بودی
گلبرگ سیلی خورده‌ای از باد، بودی

اشکی درون چشم‌هایت حلقه می‌زد
آتشفشانی در دل مرداد بودی

سرمست، داماد و نگاهش در نگاهت
مثل کبوتر در کف صیاد بودی

لبخند تلخت فتنه‌ی تبریز را داشت
مشروطه را خونخواهی و فریاد بودی

قوم مغول در چشم‌هایت پرسه می‌زد
چنگیز را استاد در بیداد بودی

بغضت تمام خاطراتت را ورق زد
حیران و سرگردان از این رخداد بودی

دردی هوای سینه‌ام را زیر و رو کرد
درد و غمم را همدل و همزاد بودی

دنیای رویا‌های ما خاکستری شد
مثل درختی کز تبر افتاد بودی

افسرده از اجبار و استبداد و تحمیل
تسلیم تقدیری که رخ می‌داد بودی

تسلیم تقدیریکه رخ می‌داد بودی

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها