زاده ۱۳۵۱ خورشیدی در تهران. شاعر، نویسنده، مترجم و ویراستار در حوزه بزرگسالان و فعال ادبیات کودک و نوجوان. از سال ۱۳۶۹ فعالیت حرفهای خود را با مجله سروش نوجوان آغاز کرد و بعدها با نشریههایی، چون مجله همشهری، هفتهنامه و روزنامه آفتابگردان، و روزنامههای شرق و ایران همکاری کرد.
همچنین داوری جایزههایی مانند پروین اعتصامی، کتاب سال وزارت ارشاد، جشنواره سپیدار، جشنواره کتاب برتر، ادبیات کودک شیراز و کتاب سال کانون پرورش فکری نیز از مسئولیتهای وی بوده است.
از صالحی تا کنون چهار کتاب شعر و چندین کتاب داستان به چاپ رسیده است.
آرزو میکنم در بهاران / دست جنگل پر از سایه باشد
روز و شب، خار و گل، دست در دست
مار با پونه همسایه باشد
در هوا مهربانی بپیچد / مثل بوی علف، بوی هیزم
ناگهان جشن باران بگیرد / خوشههای طلا رنگ گندم
آرزو میکنم نالهی غم / درهیاهوی شادی بمیرد
بوتههای گل سرخ وحشی / جای دیوارها را بگیرد
آرزو میکنم دستهایت
مثل یک شاخه بخشنده باشد
آرزو میکنم هرکجایی/ مثل گل بر لبت خنده باشد
*****
بی دلهره میخوابد
و هیچوقت آرزو نمیکند / برف ببارد
و نگران هم نیست
که زبانم لال / سؤالها سخت باشد
یا وقت کم بیاورد / قبل از امتحان
نه به تقلب فکر میکند/ نه هیچ چیز دیگر
نه کتابش را تندتند ورق میزند
نه التماس میکند که:/ فقط ده دقیقه دیرتر
نه هول میشود/ نه دلدرد میگیرد
و نه ته مدادش را میجود
تازه میگوید: / این سؤالها که آب خوردن است
دروغ نمیگویم/ آخر او معلم من است