زاده ۱۵۴۷ میلادی، رماننویس، شاعر، نقاش و نمایشنامهنویس نامدار اسپانیایی.
پدرش پزشک بود اما خود او تحصیلات دانشگاهی نداشت.
سال ۱۵۶۹ به دستور فیلیپ دوم پادشاه وقت اسپانیا برای شرکت در جنگ به ایتالیا سفر کرد و به مطالعه برخی از آثار ادبی در آنجا پرداخت و تحتتأثیر هنر ایتالیایی قرار گرفت. سروانتس در جنگ لپانتو شرکت داشته و دست چپ او در این جنگ به دلیل صدمهای که به اعصاب دستش وارد شد از کار افتاد. او همیشه از شرکت در این جنگ با افتخار یاد میکرد.
اثر مشهور او رمان دنکیشوت از پایههای ادبیات کلاسیک اروپا بهشمار میآید و بسیاری از منتقدان از آن به عنوان نخستین رمان مدرن و یکی از بهترین آثار ادبی جهان یاد میکنند. به وی لقب شاهزاده نبوغ دادهاند. برخی رمان دنکیشوت را تأثیرگذارترین رمان ژانر تخیلی میدانند.
جالب این که سروانتس کتاب دن کیشوت معروف را در زندان نوشته بود.
سِروانتِس در سال ۱۶۱۶ در سن ۶۸ سالگی درگذشت.
جملات زیر از اوست:
- اکثر انسانها جزو یکی از این دو دسته هستند: یا همچون سانکوپانزا به حقیقت میاندیشند و آرمانی ندارند، یا همچون دن کیشوتها، آرمانی دارند اما دیوانهاند!
- در دنیا کتابی به آن اندازه بد وجود ندارد که در آن نتوان چیز خوبی یافت.
- خطرناکترین دشمن عشق، فقر و تنگدستی است.
- ضرب المثلها، جملاتی کوتاه هستند که از تجارب طولانی حاصل شدهاند.
- تقوا، حقیقیترین شرافت است.
- هیچ وقت درخواست چیزی را نکن که خودت قدرت به دست آوردنش را داری.
- تا موقع مرگ، همه اش زندگی است.
- چشمان، زبان خاموش عشق هستند.
- حقیقت هرچند ظریف و شکننده باشد هرگز نخواهد شکست و همچون روغن که همواره روی آب شناور است بر بالای دروغ شنا خواهد کرد.
- اعمال خوب به ما شرافت می بخشند، و ما فرزندان اقدامات خود هستیم.
- بزرگترین دشمنان ما، و آنهایی که باید بیش از همه به نبردشان برویم، درون ما هستند.
- خداوند ظالمان را تحمل می کند، ولی نه برای همیشه.