تعداد بازدید: ۶۲
کد خبر: ۱۶۵۴۱
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۳ - 2023 23 April
نویسنده : محمد مبارکی

عشقت آغاز جنون پشت غزلخوانی‌هاست
چشم وا کن که جهانی پی آن جانی‌هاست

چقدَر شعر که در وصف تو ناقص ماندند
نام تو زمزمه هر شب قربانی‌هاست

دوستت دارم و سخت است ببینم چشمت
خالکوبی شده بر شانه زندانی‌هاست

من خریدارم و این شهر... قضاوت با تو
مهربان صبر نکن! دوره ارزانی‌هاست

یوسفت را نده از دست، در آغوش بکش
تا فقط پیرهنش قسمت کنعانی‌هاست

اینکه دستان من از موی تو قیچی بشود
حس قحطی‌زدگی بعد فراوانی‌هاست

«زلف بر باد بده تا بدهی بر بادم»
آنچه حافظ به دلش ماند پریشانی‌هاست

باز در شهر رها باش و از آشوب نترس
فوقش آجر شدن نان نگهبانی‌هاست

زلف بر باد بده تا بدهی بربادم

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها