تمام ذرات عالم آن معشوق را دیدند. وگرنه هیچ وقت ذرات عالم شوق حرکت به سوی کامل شدن و انسان شدن و رسیدن به عالم وحدت را نداشتند.
- معنی بندگی این است که ما به آن صفتی باشیم که خدا میخواهد.
- علت اینکه حافظ و دیگر بزرگان از خودشان تعریف میکنند و ما بدمان نمیآید این است که ما آرزو میکنیم که به آن مقام برسیم و حماسه آنها حماسه ماست و معشوقشان معشوق شخصی خودشان نیست که با خودشان به زیر خاک برود بلکه معشوقشان معشوق ماست وسخنانشان هم شرح حال ما را بیان میکند.
- ما در کفن این عالم و در گورستان خیالات باطل در فشار قرار گرفتیم و آن فشار قبر همین الان دارد ما را فشار میدهد و جانهای مرده اندر گور تن هستیم و مار و عقرب هم افکار و خیالاتی هستند که دائماً ما را میگزند. همه مردم گرفتار یک بندی هستند و بندشان هم ترسهایی است که از آینده دارند و خوف و اندوهی که از گذشته دارند که مثل مار و عقرب ما را میگزند.
- روزه در سخن این است که انسان هر حرفی را که زدنش خیری بر کسی مترتب نمیکند و بیان نکردن آن هم شری ایجاد نمیکند، انسان از آن سخن امساک کند.
- ایرانیان باستان هیچ وقت آتشپرست نبودند بلکه آتش را فقط قبله کرده بودند و همه خداپرست بودند.
- نگرانی جزو فرزندان خلف جرم است.
- تنها چیزی که بر انسانیت ما سجده نمیکند جوهر سرکشی است که در ماست و همان ابلیس است که در عین حال که میداند حق چیست ولی تسلیم حق نمیشود.
- زمانی که خداوند به فرشتگان امر به سجده بر انسان کرد تنها فرشتگان سجده نکردند بلکه فرشتگان و تمام مخلوقات مادون فرشتگان سجده کردند از جمله آب و خاک و باد و آتش و این بدن هم تمام اجزایش بر انسان سجده کردند و اگر الان یکی از این اجزا نافرمانی کند بدن به سمت تباهی میرود.
- در دنیا هر چه فساد هست مال این نیست که حق را نمیشناسند بلکه مال این است که تسلیم حق نمیشوند.
- مهمترین عامل در تعلیم و تربیت تغییر نگاه است. اساس تعلیم و تربیت این است که ما تلاش کنیم آدمها لذت ببرند از چیزهای خوب و از چیزهای بد لذت نبرند.
- ما نباید هیچ کدام از وجوه هستی خودمان را فراموش کنیم. بعضیها را باید کنترل کنیم. بعضی هارا باید شکوفا کنیم. هر کدام را باید حقش را ادا کنیم. اگر در ما استعدادی هست باید حقش را ادا کنیم.
- زیبایی خاصیتی دارد که شعاعی در دور و اطراف خودش ایجاد میکند که هرچه زشتی باشد دور میکند و انسان را تزکیه میکند .
- همه ما باید به دنبال زیبایی حرکت کنیم. همه باید در کار هنر باشند و به نوعی ارتباط داشته باشند با عالم زیبایی. اگر ارتباطتان را با عالم زیبایی قطع کنید به تدریج خلقتان تنگ میشود.
- داستانی که گفتند انسان اول میمون بوده و یا قورباغه بوده، اینها حرف زیادی است و نباید قبول کرد. انسان از اول آدم بوده و رشک حوریان بهشت بوده و هزاران هزار فرشته بر او سلام میکردند و تازه آدم وقتی این داستان را بداند معنی اخلاق و انسانیت را میتواند درک کند. وگرنه کسی که قورباغه است چرا کار خوب انجام دهد؟