این رزوها بحث لایحه بودجه سال آینده و همینطور برنامه ۴ ساله هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مطرح است. برپایه اصول برنامهریزی، برنامههای بلندمدت پایه برنامههای میانمدت و کوتاهمدت میباشند. یعنی قانون بودجه سالانه از جمله برنامه سال آینده باید بر اصول و مبانی برنامه ۴ ساله هفتم توسعه تدوین شود. مدت برنامه توسعه ششم، امسال به پایان میرسد، اما هنوز برنامه هفتم تدوین نشده. دولت باید این برنامه را طی لایحهای به مجلس بفرستد تا تصویب و لازمالاجرا شود؛ اما طبق اظهارات مسئولان تاکنون این کار انجام نشده. حالا بحث بر سر این است که برنامه بودجه سال آینده چگونه تدوین و به تصویب برسد. اخیراً اظهار شده این کار به سرعت انجام میشود.
در این میان بحث اساسی، اجرای برنامههای توسعه اعم از ۴ ساله و یک ساله میباشد. مشکلی که وجود دارد کسری بودجه است. این مشکل موجب شده هر سال پروژههایی شروع شود، اما طبق برنامه اجرا نشود و به پایان نرسد و سالها روی دست دولت بماند. مشکل پروژههای نیمه تمام در طول سالهای پس از جنگ همیشه مطرح بوده و هست. در ابتدای هر سال تأکید میشود پروژه جدید تعریف نکنید و بودجه را به پروژههای نیمهتمام بدهید، اما در عمل چنین نمیشود. پروژههای جدیدی تعریف و کلنگزنی و میشوند؛ و به عبارت عامیانه زخمی و رها میشوند.
ریشه این مسائل را باید در موارد زیر جستجو کرد:
۱- درآمد پیشبینی شده در برنامه سالانه محقق نمیشوند؛ لذا همیشه کسری بودجه وجود دارد. یکی از منابع مهم درآمد کشور فروش نفت و گاز است که به دلائل مختلف در حد کمی صادر میشودو لذا درآمدهای پیشبینی شده از این محل محقق نمیشود. اخیراً رئیس اتاق بازرگانی تهران از ضرر ۱۰۰ میلیارد دلاری به دلیل عدم فروش نفت سخن گفته است. در چنین شرایطی پروژههایی که در قانون بودجه امسال تعریف شدهاند تکمیل نمیشوند چه رسد به اینکه پروژههایی برای سال آینده تعریف شود. نمونه پروژههای نیمه تمام استانی که چند سال است به سرانجام نرسیده خط راه آهن شیراز، فسا، استهبان، نیریز به گلگهر است. پروژهای زیربنایی که نقش زیادی در شکوفایی اقتصادی دارد. نمونه شهرستانی این پروژهها، روگذر شهر نیریز است.
۲- عامل دیگر فشارهای غیرکارشناسی برای تعریف پروژههای جدید است. مردم، مدیران و نمایندگان مجلس هر سال مطالباتی در زمینه پروژههای جدید دارند. مجموع این مطالبات به پروژههای زخمی و نیمه تمام ختم میشود.
هر چند داشتن برنامه اعم از دراز مدت، میانمدت و کوتاه مدت مهم است، اما از آن مهمتر تأمین منابع مالی برای اجرای این برنامهها است. به نظر میرسد قوای مجریه و مقننه باید موانع موجود بر سر راه صادرات نفتی و غیرنفتی را به هر طریق ممکن بردارند؛ چه اینکه در غیر این صورت برنامهها روی کاغذ میمانند و حداکثر منجر به پروژههای زخمی، نیمه کاره و نیمه تمام میگردند.
شاد و سالم و موفق باشید