باور داشته باشیم یا نه درستنویسی و نداشتن غلط املایی یکی از نشانههای باسوادی محسوب میشود. هر چقدر که تحصیلات آکادمیک داشته باشیم یا اهل مطالعه باشیم و با خواندن و نوشتن عجین، در صورتی که در نوشتههایمان غلطی املایی مشهود باشد، در نگاه خواننده فردی کمسواد و یا در خوشبینانهترین حالت انسانی بیدقت شناخته خواهیم شد؛ پس بهتر این است که غلط ننویسیم.
بیتوجهی به درستنویسی گاهی منجر به از دست دادن (و مهارت در آن موجب به دست آوردن) موقعیتهای شغلی و حرفهای شود؛ پس لازم است به عنوان یک مهارت به آن بنگریم و آگاهی لازم را در این مورد کسب کنیم.
دلایل عمده غلط نویسی و املای ضعیف
شتاب در نوشتن و کمتوجهی به آنچه که مینویسیم، مهمترین عامل است.
افزون بر آن ویژگیهای وارد شده در زبان و ادبیات فارسی همچون: داشتن حروفی با صدای یکسان و نوشتار متفاوت، ورود واژههایی از زبانهای بیگانه، استفاده ناگزیر از واژههای علمی و تخصصی حوزههای مختلف، تفاوت برخی قرادادهای نوشتاری زبان عربی با زبان فارسی، عدم وجود ساختار و قرارداد یکسان در مورد نوشتار برخی صداها و تغییر هر چند سال در میان آن از طرف نهادهای مربوطه و سردرگمی ناشی از این تغییرات را میتوان جزو عواملی دانست که موجب غلطنویسی میشوند.
روش و راهکارهایی برای این که غلط ننویسیم
تمرکز و دقت کافی بر آنچه مینویسیم
مهمترین راهکار برای نداشتن غلطهای املایی دقت کافی به آنچه روی کاغذ مینویسیم و یا تایپ میکنیم است. پس از اتمام نگارش هم باید دست کم یکبار از روی نوشتهمان بخوانیم تا مطمئن شویم که واژهای را جا نگذاشته و یا اشتباه ننوشتهایم. در صورتی که گفتاری را مینویسیم یکی از عوامل بسیار مهم برای پرهیز از غلطنویسی، بادقت گوش دادن است.
آشنایی با دستور زبان فارسی
اگر ما با دستور زبان فارسی آشنا باشیم، نوع و نقش کلمات در جملهها را تشخیص دهیم و بتوانیم اجزای جملهها را تحلیل کنیم، درستنویسی برای ما آسانتر خواهد شد.
افزایش میزان مطالعه
مورد دیگری که ممکن است باعث املای ضعیف شود این است که مطالعه کمی داریم. هر چه مطالعه بیشتری داشته باشیم چشمانمان با نوشتار صحیح کلمات آشناتر خواهد بود و به ما کمک خواهد کرد که غلط ننویسیم. خوب است که در هنگام کتابخوانی، هشیارانه مطالعه کنیم و علاوه بر محتوای کتاب به نوشتار واژهها، نحوه نشانهگذاری و ویراستاری آن نیز توجه کنیم.
تقویت حافظه تصویری
برخی افراد حافظه تصویری ضعیفی دارند. مطالعه میکنند اما آنچه بر صفحات کتاب نقش بسته در خاطرشان نمیماند؛ این یکی دیگر از عواملی است که موجب نوشتار پرغلط میشود. حافظه تصویری پایدارترین نوع حافظه است و افرادی که از این نوع حافظه بهره بیشتری دارند در به یاد آوردن خواندهها و دیدهها و همچنین در امتحانات و آزمونهای مختلف موفقتر عمل میکنند. برای تقویت حافظه تصویری تمرینها و بازیهایی وجود دارد، همچنین مصرف برخی مواد خوراکی نیز در این مورد میتواند مؤثر باشد.
توجه به کلماتی که در آن حروفی با صدای مشترک و نوشتار متفاوت وجود دارد و پیدا کردن ریشه کلمات مورد نظر
ما از الفبای زبان عربی برای نوشتار زبان فارسی یا دری استفاده میکنیم. تفاوت نحوه ادای حروف (واجگاه متفاوت) و همچنین تفاوت لهجه زبان عربی و زبان فارسی، موجب شده ما با حروفی با صداهای مشترک اما نوشتار گوناگون مواجه باشیم؛ از این جمله میتوان به حروفی مانند «س، ص، ث»، «ط و ت»، «ز، ض، ظ و ذ»، «ق و غ»، «ا، ع، ء» و همچنین «ح و ه» اشاره کرد. تنها همین مورد برای دشواری نوشتار درست در زبان فارسی کفایت میکند (این یکی از مواردی است که قوت حافظه دیداری در نوشتار صحیح به کارمان میآید).
برای حل این مشکل میتوان ریشه کلمات را پیدا کرد. برای پیدا کردن ریشه کلمه باید واژههای همخانواده با آن را به یاد بیاوریم و آنها را با هم مقایسه کنیم؛ سه حرفی که در همه کلمات تکرار شده ریشه آن کلمات است.
مثال: محزون
از واژههای همخانواده با این واژه میتوان به «احزان» و «حزن» اشاره کرد. سه حرف «ح، ز، ن» در این واژهها تکرار شده، پس این کلمه از ریشه «حزن» است.
فضیلت
«فاضل» و «فضل» همخانوادههای این واژه هستند که سه حرف «ف، ض، ل» در همه آنها تکرار شده است. ریشه این کلمه «فضل» است.
نکته
بهتر است در مواقعی که از نوشتار صحیح واژه اطمینان نداریم با جستوجو در کتابها و واژهنامهها و یا جستوجوی اینترنتی، به نحوه املای آن یقین پیدا کنیم. در صورتی که چنین امکان یا زمانی وجود ندارد هم میتوانیم از واژگان مترادف به جای واژه مورد نظر استفاده کنیم.
مبنا قرار دادن یک روش و مکتب واحد در نوشتار
نکته گمراهکننده بعدی تغییراتی است که هر از چندی از سوی نهادها و مؤسسات قانونگذار در این حوزه در نحوه نوشتار برخی واژهها، گسستهنویسی یا سرهمنویسی و مواردی مانند اینها رخ میدهد که از طرف برخی غلط محسوب میشوند. در چنین مواردی بهتر است یک مکتب و یا روش پیشنهادی یک سازمان یا فرد متخصص را به عنوان مبنا قرار بدهیم و در سراسر نوشتار به همان روش پایبند باشیم و اگر لازم بود به آن ارجاع بدهیم.