همانطور که پیش از این خواندیم، در دهه محرم سلسله سخنرانیهایی توسط حجتالاسلام دکتر حسین سروش در حسینیه ثاراله ایراد شد که قرار است در چند شماره چاپ شود. پیش از این چهار بخش به چاپ رسیده و اکنون بخش پنجم تقدیم میشود.
*****
دین اسلام برای سعادت بشر دارای برنامه مدون و از پیش تعیین شده است. برنامهای که خداوند با توجه به اشراف خود بر خلقت بشر آن را متناسب با نیازها، استعدادها و توانایی انسان تدوین نموده. این برنامه مدون توسط انبیاء که مأمور ابلاغ آن هستند به دست انسان رسیده است. پس انسان موحد خود را ملزم به اطاعت واجرای آن میداند. از این رو جامعه دینی و الهی دارای شاخصههایی است که با بررسی عملکرد افراد آن جامعه نسبت به قوانین الهی سنجیده میشود.
پیش از این عنوان شد که امروزه عملکرد افراد جامعه اسلامی در الگوگیری از پیشوایان دین، امانت داری به معنای واقعی آن، وفای به عهد و پیمان و البته در فضیلت حیاء، آنگونه که باید همراه با جدیت نیست. به طوری که میتوان گفت اسلام واقعی در جامعه به دست فراموشی سپرده شده است.
یکی دیگر از شاخصههای فراموش شده دین، «انصاف» است. انصاف را به معنای عدالتورزی، اجرای قسط، رفتار درست و مطابق با عدالت، رعایت حق و ضد ظلم دانستهاند. انصاف از جمله فضائل اخلاقی است که بر رعایت مساوات و برابری در رفتار با دیگران و پرداخت حقوق مردم بدون تبعیض اشاره دارد. در واقع میتوان مفهوم انصاف را با قاعده «هر آنچه برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند» در ارتباط دانست. پس انصاف مفهومی معادل عدل و احسان دارد که در قرآن به آن اینگونه امر شده است: «خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد؛ و از فحشا و منکر و ستم، نهی میکند؛ خداوند به شما اندرز میدهد، شاید متذکّر شوید! (نحل/ 90)»
دو نکته قابل توجه در این آیه وجود دارد. اول این که خداوند حتی نسبت به نزدیکان دستور رعایت انصاف میدهد. از این امر الهی به طریق اولی دریافت میشود که رعایت انصاف نسبت به دیگران بیشتر ضرورت دارد. نکته دوم هم این که عدم رعایت انصاف به نوعی همسنگ منکر و فحشاست و انسان باید از فحشا و منکر دوری کند.
قرآن یادآوری میکند که رعایت عدل و انصاف عهد الهی بوده و خداوند برای رعایت آن از انسان پیمان گرفته است. «و هنگامی که سخنی میگویید، عدالت را رعایت نمایید، حتی اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد و به پیمان خدا وفا کنید، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند، تا متذکّر شوید! (انعام/ 152)»
اهمیت رعایت انصاف را در همین آیه میتوان درک کرد. زیرا بالاتر از عملِ همراه با انصاف، خداوند دستور داده تا انسان حتی در سخن گفتن نیز از مسیر عدالت و انصاف خارج نشود.
یکی از مهمترین و ظریفترین نکات درباره انصاف، رعایت اعتدال نسبت به خویشتن است. امیرالمؤمنین(ع) در این باره میفرمایند: « نهایت درجه انصاف این است که انسان نسبت به خودش منصف باشد. (غررالحکم و دررالکلم، ص 469)» البته رعایت انصاف نسبت به خویشتن بسیار دشوار و سخت است. به طوری که امام صادق(ع) آن را به عنوان یکی از سختترین واجبات الهی معرفی کردهاند. «آيا شما را به سختترين واجباتى كه خداوند بر بندگان خود واجب فرموده است، آگاه نكنم؟ و آن سه چيز است و اولش رعايت انصاف در برابر مردم نسبت به خود است (کافی، ج2، ص145)»
از نظر امیرالمؤمنین(ع) رعایت انصاف در امور مربوط به حکومت نیز اهمیت ویژهای دارد. حضرت انصاف را به عنوان زکات قدرت مطرح میکنند. «زكات قدرت رعايت انصاف است (غررالحکم، ص 390)»
نكته قابل تأمل در اين جا اين است كه كلمه زكات در خود مفهوم پاک كنندگى را به همراه دارد. بنابراين، انصاف قدرت را از پليدىها پاک مىكند. به همین دلیل برای کارگزاری مصر به مالک اشتر دستور رعایت انصاف میدهد و میفرماید: «در امر قوانينى كه در بين مردم جارى است با نيت صالحه نظر كن و به اين نكته واقف باش كه حكم، رعايت انصاف مظلوم در قبال ظالم است و بازستاندن حق ضعيف از قوى است (نامه 53)»
به امید آنکه این فضیلت فراموش شده اسلام در تمام لایههای جامعه جاری گردد و علاوه بر رعایت انصاف از سوی شهروندان، متولیان حکومت نیز نسبت به مردم منصفانه رفتار کنند.