تعداد بازدید: ۴۹۳
کد خبر: ۱۴۵۶۴
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۳ - 2022 10 September
author
روزنامه نگار: غلامرضا شعبانپور

۲۵ شهریور سال ۱۳۲۰ خورشیدی سالروز استعفای رضا شاه از سلطنت و رفتن به تبعیدی که دولتهای انگلیس و شوروی بر او تحمیل کردند، است. رضاشاه ابتدا به اصفهان آنگاه کرمان و سپس بندرعباس رفت. ساعت ۷ صبح شنبه پنجم مهر همان سال با کشتی به ساحل بمبئی در هندوستان و آنگاه با کشتی اقیانوس‌پیما به همراه خانواده‌اش به جزیره موریس برده شد. شمس پهلوی دختر رضا شاه حالات پدرش در آخرین دقایق ترک ایران را چنین ترسیم کرده:

«عاقبت شب سنگین و پرهیجان سپری شد. دمیدن خورشید را سرخی حاشیه افق دریا خبر می‌داد که اعلیحضرت از اتاق خود خارج شدند. به تنهایی یک راست به ساحل دریا رفتند. در چند قدمی ساحل خاموش و متفکر ایستادند و چشم به امواج آرام آب دریا دوختند. پدرم مدتی به همان حال ایستادند تا خورشید طلوع کرد و نخستین پَرتوَش به تنه کشتی کهنه ما تابید. این کشتی «بَندرا» بود که می‌خواست ما را از ایران جدا کند و به آن سوی دریاها ببرد. سرانجام اعلیحضرت برگشتند، مأمورین دولت شرفیاب شدند، همه در یک صف ایستاده بودند و اعلیحضرت پدرم دستور دادند تمام تشریفات و مقررات قانونی و گمرکی را انجام دهید. پس از اتمام تشریفات قانونی گمرکی اعلیحضرت پدرم در جلو و وزیر دربار و رئیس گمرک بدنبال از پله‌های اسکله بندر سرازیر شدند تا به سوی قایق موتوردار بروند. روی پله عصای خود را محکم به پله ها کوبیدند و گفتند این اسکله دیگر فرسوده شده است. در آخرین پله‌های اسکله برای چند لحظه توقف کردند به پشت سر برگشتند، نگاه نافذ و عمیق خود را به بندرعباس دوختند، آخرین نقطه‌ای که ایشان را از وطن جدا می‌کرد. در آخرین لحظه فرمانده لشکر کرمان که اعلیحضرت را تا بندرعباس اسکورت کرده بود به پای پدرم افتاد و به قدم‌های ایشان بوسه زد در این لحظه چشمان اعلیحضرت پدرم‌ تر و اشک‌آلود شد به هر حال قایق به کشتی رسید، اعلیحضرت آرام و آهسته قدم به کشتی گذاشتند. ( نیازمند، ۱۳۸۶ : 463 و 464 )

این خاطره به لحاظ روانشناسی دیکتاتوری، تاریخ تحلیلی، علوم سیاسی و جامعه شناسی سیاسی حائز اهمیت است. 

رضا میرپنج نظامی جدی، خشک و نشکن  که از ۱۴ سالگی لباس نظامی پوشیده و در جنگهای زیادی سربازی و فرماندهی کرده بود و آنگاه تحت شرایط ویژه تاریخی پلکان ترقی را طی کرد و در کمال ناباوری بسیاری از رجال سیاسی به تخت سلطنت نشست و ۱۶ سال با اقتدار و البته دیکتاتوری تمام عیار پادشاهی کرد حالا اشک‌ریزان راهی تبعید می‌شود. درست پسرش محمدرضا پهلوی نیز در هنگام ترک اجباری ایران پس از اوج گیری انقلاب، در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ اشک ریزان فرودگاه مهرآباد را به سمت مصر ترک کرد و در نهایت پس از حدود یک سال و نیم دربه دری جسدش در قبری در قاهره دفن شد که جسد مومیایی شده پدرش مدت شش سال در آن به امانت گذاشته شده و بعداً به ایران آورده و دفن شد.

 شهریور ۱۳۲۰ ماهی بسیار دردناک و وحشت‌آور و البته در بعدی دیگر شادی‌آفرین برای ملت ایران بود. دردناک به این خاطر که خاک پاک وطن توسط ارتش‌های شوروی و انگلیس اشغال شد، قدرت سیاسی از هم پاشید، قحطی سنگین همه گیر شد به طوری که نانی نبود که مردم شکم خود را سیر کنند و شادی و هلهله از رفتن دیکتاتوری که بیش از ۱۶ سال نفس آنها را بریده بود و کوچکترین منفذی برای توسعه سیاسی باز نگذاشته بود هرچند اقدامات خوب و ماندگاری در نوسازی اقتصادی، اداری، نظامی و اجتماعی کرد و دولت مرکزی مقتدری را به وجود آورد. بازخوانی تاریخِ روزها و سالهای پس از تبعید رضا شاه به ویژه مطالعه مطبوعات دهه ۱۳۲۰ تأییدکننده گشوده شدن و فوران این عقده سیاسی است. همه تاریخ پند و عبرت است و برای ما ایرانیان و اصحاب قدرت، تاریخ ۱۵۰ سال گذشته بسیار پندآموز و مملو از تجربه می‌باشد.

امید است که مردم ما به ویژه جوانان و تحصیل کردگان، این تکه تاریخ را بی‌طرفانه و با حوصله از منابع معتبر مطالعه کنند و گذشته را چراغ راه آینده نمایند.

 شاد و سالم و موفق باشید

منبع:
نیازمند، سیدرضا (1386) رضاشاه ازسقوط تا مرگ، تهران: حکایت قلم نوین

رضا شاه اشک‌ریزان ایران را ترک کرد

غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۴
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۲۰
0
0
ديكتاتوري وطن پرست كه آرزويش سربلندي ايران بود و ديگر هيچ
نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها