همانطور که پیش از این نوشتیم، امسال در طول شبهای دهه محرم سلسله سخنرانیهایی توسط حجتالاسلام دکتر حسین سروش در محل حسینیه ثاراله ایراد شد. در شماره پیش بخش نخست این سخنان را آوردیم.
*****
امانتداری را میتوان دومین گزاره فراموش شده دین دانست. در حالی که خداوند در قرآن به صراحت امر به امانتداری و ادای آن نموده، (خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید / نساء 58) باز هم آنگونه که باید به این مهم اهتمام نمیشود. به تعبیر قرآن امانتداری تنها جنبه دینی و مذهبی ندارد، بلکه دارای شأن انسانی است و هر انسان آزادهای خود را ملزم به ادای امانت میداند. قرآن نیز از همین زاویه نگاه کرده و اینگونه مؤمنان را به امانتداری تشویق نموده است: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که میدانید (این کار، گناه بزرگی است)! (انفال 27)»
درباره اهمیت امانتداری و ادای امانت، روایت رسیده از امام سجاد(ع) بدون هیچ توضیحی گویای مطلب است. ایشان میفرماید: «بر شما باد به ادای امانت، به خداوندی که پیامبر را مبعوث کرد قسم، اگر قاتل پدرم همان شمشیری را که پدرم را به قتل رساند به امانت نزد من بگذارد، حتماً این امانت را باز پس خواهم داد. (امالی صدوق، نص 246)»
نکته قابل توجه در خصوص موضوع امانتداری، بحث گستره آن است. شاید برخی افراد این پندار را داشته باشند که امانتداری تنها در حوزه مال و اموال جاری است. در حالی که امانتداری دارای گستره فزونتری است. از جمله میتوان به امانتداری در اموال، در زمان، در مسئولیت، در احکام الهی و ... اشاره کرد. در واقع انسان در هر موقعیتی قرار داشته باشد به نوعی امانتی بر عهده دارد که باید در ادای آن کوشش کند. معلم، امانتدار زمان و عمر دانشآموزان است و باید این امانت را با آموزش صحیح ادا کند. واعظ دین نیز به نوعی امانتدار عمر و دین مردم است و باید توجه داشته باشد که این امانت را آنگونه که در خور است ادا نماید. حتی والدین در خصوص فرزندان خود امانتداران الهی هستند و باید سعی کنند این امانات را آنچنان که باید، پرورش دهند.
شاید یکی از بارزترین مصادیق امانت، مسئولیتهای اجتماعی انسان در جامعه باشد. امیرالمؤمنین(ع) این مهم را به کارگزار حکومتی خود متذکر میشود که «حكمرانى براى تو طعمه نيست، بلكه امانتى است بر عهدهات (نهجالبلاغه، نامه 5)» پس کسی که در امور کشورداری عهدهدار مسئولیتی میشود باید خود را امانتدار مردم بداند. نه اینکه این فرصت را برای رسیدن به مطامع شخصی خود غنیمت شمرد. برای مدیران بالادستی نیز این مهم باید مورد نظر باشد که برای به کار گماری افراد بر سر مسئولیتهای اجتماعی یکی از مهمترین صفاتی که باید مد نظر باشد امانتداری افراد است. همانگونه که وقتی دختر حضرت شعیب پیشنهاد استخدام حضرت موسی را به پدر میدهد، همین خصلت امانتداری و امین بودن را به عنوان دلیل بیان میکند «یکی از آن دو (دختر) گفت: «پدرم! او را استخدام کن، زیرا بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی آن کسی است که قویّ و امین باشد (و او همین مرد است)!(قصص 27)». حتی وقتی یوسف پیامبر خواب پادشاه مصر را تعبیر نمود و در ادامه داستان خود را برای خزانهداری حکومت پیشنهاد داد، همین خصلت حفیظ و امین بودن را مطرح نمود «(یوسف) گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم! (یوسف 55)»
مسئله امانتداری برای سپردن مسئولیت به دیگران آنقدر اهمیت دارد که پیامبر گرامی اسلام(ص) پس از تشکیل حکومت اسلامی، حتی به فرد صالحی مانند ابوذر پست و جایگاه حکومتی واگذار نکرد. با این که ابوذر در عبادت خدا و صداقت فردی بینظیر بود. شاید با نگاه اولیه اینطور به ذهن انسان خطور کند که ابوذر با آن سابقه درخشان بندگی خدا و البته جایگاه ویژهای که نزد پیامبر اسلام(ص) داشت، یکی از بهترین گزینهها برای تصدی مسئولیتهای اجتماعی بوده است. اما از آنجا که پیامبر(ص) خود را امانتدار مردم میدانست باید افرادی قوی و کاربلد را عهدهدار کارگزاری حکومت میکرد. برای پیامبر(ص) عبادت، نماز شب، روزهداری و ... ابوذر برای مدیریت مهم نبود. بلکه برای ایشان با توجه به آموزههای قرآنی، قدرتِ انجام کار و امانتداری افراد مهم بود. از همین رو وقتی ابوذر خود را برای کمک به پیامبر(ص) عرضه نمود پیامبر گرامی اسلام(ص) با حفظ امانتداری به ابوذر فرمود «إِنِّي أَرَاک ضَعِيفا / تو را ضعيف و ناتوان میبينم (امالی طوسی، حدیث 384)»