مدتی بود که حس میکردم زوزه سگها و ناله گربهها جانسوزتر از قبل است و شنیدن صدای آنها دل را کباب میکند.
ابتدا میگفتم اشکال از خودم است و به خاطر فشارهای زندگی، مثل قبل از صدای حیوانات لذت نمیبرم و بلکه نوعی درد و آه را در این صداها حس میکنم.
ولی بعد پس از بررسیهای فراوان فهمیدم که از قرارِ معلوم، گرانی و تورم کارش خودش را کرده و اگر قبلاً فقط بر گردهی مردم فشار میآورد، حالا به گُردهی گربه و موش و سگ و سوت هم فشار آورده و به همین خاطر نالههای آنها در شبها جگرسوزتر است!
این را وقتی فهمیدم که در خبرها خواندم جدیداً استخوان گوسفند در بستهبندی شیک در فروشگاهها عرضه میشود.
خبر را بخوانید:
«به تازگی در فضای مجازی فیلمی از عرضه استخوان راسته گوسفندی، در یکی فروشگاههای زنجیرهای در بستهبندیهای با مجوز سازمان دامپزشکی، در حال دست به دست شدن است.
به گزارش اقتصاد آنلاین، این فیلم با واکنشهای زیادی از سوی مردم مواجه شده است و برخی دلیل اصلی آن را شرایط نامساعد اقتصادی عنوان میکنند.
اما، کارشناسان معتقدند عرضه استخوان دامی به عنوان بخشی از آلایش قابل مصرف دام، پیش از این نیز وجود داشته و اکنون شکل عرضه بهداشتی آن بیشتر شده است.
به گفته رئیس شورای تأمین کنندگان دام کشور، مصرف آلایش دامی از جمله استخوان در کشور از گذشته به شکل فله انجام میشده است.
بر اساس این گزارش، دلیل عرضه استخوان گوسفندی در فروشگاه زنجیرهای شکل گرفتن تقاضا باشد یا هر موضوع دیگری، عرضه بهداشتی آن با مجوز سازمان دامپزشکی برای حفظ سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع بیماریهای متعدد مشترک انسان و دام اهمیت زیادی دارد.»
علاوه بر آنچه در ظاهر این خبر درک میکنیم، فاجعه دیگری هم پنهان شده و آن این که اگر قبلاً سگ و گربه بر سر یک تکه استخوان برای هم نیش و دندان میکشیدند، حالا رقابت بر سر همان تکه استخوان به جنگ بین آدمها و حیوانات کشیده شده و طبیعتاً بازنده این جنگ هم بیچاره سگ و گربهها هستند. چون ما دیگر چیزی برای آنها نمیگذاریم و استخوانها را درسته قورت میدهیم.
در جواب این هم که می گویند «مصرف استخوان در کشور از گذشته به شکل فله انجام میشده است»، باید گفت: قبلاً ما استخوان را فلهای میخریدیم برای سگها و نه خودمان؛ ولی حالا در بستهبندی شیک با آرم سیب سلامت و تاریخ مصرف قطعاً میخریم برای مصرف خودمان.
باور ندارید؟
شبها به زوزه سگها و میو میو گربهها خوب گوش کنید، دلتان به درد میآید.
امضاء: قُلمراد