از قبل هماهنگ شده بود، میدانستم قرار است چه کسی را ملاقات کنم. اما وقتی وارد مؤسسه دارالتحفیظ امام حسن مجتبی(ع) شدم، سکوتی آنجا را فراگرفته بود. پسربچه 12 ساله در کنار مربی خود مشغول نماز خواندن بود. فرق نمیکند چندسالت باشد، شغلت چه باشد و در چه خانوادهای بزرگ شده باشی. وقتی دلت جایگاه نور باشد، سن تکلیف برایت مهم نیست. با خدا بودن و با او حرف زدن، همه زندگیات میشود؛ آنگاه است که تنها حرف زدن با او دلت را آرام میکند.
محمدصالح مظفری، نوجوان 12 ساله نیریزی که از سه سالگی دلش را با نور خدا جلا بخشیده و در عرض 7 سال بدون هیچ گونه کلاس رفتن، حافظ کل قرآن شده است. او هماکنون دانشآموز کلاس پنجم مدرسه فرهمندی است.
دانشآموزی بااخلاق و دوستداشتنی که در کنار خانواده و مربیانش، پاسخگوی سؤالات ما است.
-خودت را معرفی کن و بگو از چه سنّی حفظ قرآن را شروع کردی؟
محمدصالح مظفری هستم، نامم را دوست دارم؛ چون ترکیبی از دو پیامبر عزیز است. 12 سال سن دارم و قرآن خواندن را از 3 سالگی و حفظ را از 7 سالگی شروع کردم و وقتی 10 سالم بود، حافظ کل قرآن کریم شدم.
- چه روشی برای حفظ قرآن به کار میبردی؟
تقریباً هر روز، روزی دو الی سه ساعت، مادرم با من قرآن کار میکرد. او کلمه به کلمه میخواند و من تکرار میکردم و با تکرار توانستم حفظ کنم. آن قدر خواندن و حفظکردن به من آرامش میداد که دوست داشتم ساعتها برای خواندن و یادگرفتن آن وقت بگذارم. وقتی کلاس اول رفتم، شروع به حفظ کردم و در یک سال توانستم 20 جزء را حفظ کنم. از 8 سالگی به مؤسسه دارالتحفیط امام حسن(ع) آمدم و در کنار مربی دلسوزم آقای شهامت درستخوانی را کار کردم و او بعضی اوقات از من حفظیاتم را میپرسید.
- به نظر شما زیباترین آیه قرآن کدام بوده و چه تأثیری بر شما داشته است؟
همه آیات قرآن زیبایند، اما آیه 159 سوره آلعمران - که میگوید پیامبر بسیار مهربان و دوست داشتنی بود و مردم مثل پروانه دور او جمع میشدند - برایم چیز دیگری است.
- مشوق شما در حفظ چه کسانی بودند؟
پدر، مادر و مربیام آقای شهامت. اما از همه بیشتر، مادرم مشوقم بود و دوست داشتم به طور مرتب با من کار کند و هر روز آیات بیشتری حفظ کنم.
- به نظرت قرآن در زندگیات هم تأثیری داشته است؟
قرآن در زندگی به من کمک زیادی کرده. احساس میکنم وقتی با خدا حرف میزنم، سراسر زندگیام آرامش و برکت است و دلم نورانیتر میشود. شاید به خاطر همین است که بدون هیچ کلاس آموزشی توانستم حافظ کل قرآن شوم و در درس و مدرسه هم دانشآموز موفقی باشم.
- چه توصیهای به هم سنّ و سالان خودت داری؟
دوستانم وقتی علاقه من به قرآن را میدیدند، آنها نیز تحت تأثیر قرار میگرفتند و دوست داشتند قرآن را فرا بگیرند. من هم مؤسسه قرآنی را به آنها معرفی کردم و همیشه به آنها میگویم قرآن خواندن را جزو برنامههای خود قرار دهند. یک صفحه قرآنخواندن، خیلی بهتر از دیدن فیلمهای سینمایی است که برای آن وقت میگذارند.
- خودتان چه برنامههای تلویزیونی میبینید و کدام چهره قرآنی برای شما الگو است؟
من خودم از برنامههای تلویزیون، برنامه اسرا و برنامه 1455 را میبینم و الگویم محمدصدیق منشاوی است و دوست دارم روزی به زیبایی او قرآن را با ترتیل بخوانم.
- قشنگترین خاطرهات؟
در طول این 8 سال که من قرآن میخواندم و حفظ میکردم، یک لحظه احساس خستگی نکردم و از قشنگیهای دیگرش این که سر صف مدرسه، قرآن را از حفظ تلاوت میکردم و ساعاتی که کلاس قرآن داشتیم، من معلم میشدم و به دوستانم درس میدادم. چون بزرگترین آرزویم این است که روزی معلم قرآن بشوم.
*****
در ادامه، پدر محمدصالح با ما همصحبت میشود:
- خودتان را معرفی کنید.
حمید مظفری 38 ساله و راننده آژانس هستم. دو فرزند دارم؛ محمدصالح فرزند اولم 12 ساله و ثنا دخترم 8 ساله است. محمدصالح استعداد قرآنیاش را از جدمان ملقب به سیدمحمد رستاقی به ارث برده است و من واقعاً خوشحالم که خدا سعادتی نصیبم کرده که فرزندم در مسیر قرآن قرار گرفته و خوشحالم که فضای خانهام قرآنی است. دختر 8 سالهام هم به تبعیت از برادرش، علاقه زیادی به قرآن پیدا کرده است.
- از چه روشی برای یاد دادن قرآن به محمدصالح استفاده کردید؟
از همان دوران کودکی استعداد زیادی داشت. صدای قرآن که از تلویزیون پخش میشد، کنترل را برمیداشت و صدایش را تا آخر بلند میکرد. زمانی که مادرش برای او کلاس میگذاشت، او علاقه و اشتیاق زیادی نشان میداد و همین باعث انگیزه مادرش میشد. ساعتها برایش قرآن میخواند، او کلمه به کلمه و سپس آیه به آیه تکرار میکرد. شاید هر کلمه و یا آیهای بیش از 5 تا 10 بار تکرار میشد و محمدصالح حفظ میکرد.
- فکر میکنید انس با قرآن چه برکاتی در زندگی شما داشته است؟
اولین برکتش همین محمدصالح است که بدون این که کلاس و یا مدرسه قرآنی برود، حافظ کل قرآن شده است.
- چه توصیهای به خانوادهها دارید؟
والدین پناهگاهشان را قرآن بدانند و سعی کنند حتی اگر شده، روزی یک صفحه از قرآن را در فضای خانه بخوانند تا فرزندشان نیز یاد بگیرد و به این صدای دلنشین عادت کند. باید فرزندانمان را به سمت قرآن بکشانیم تا روزی شرمنده تربیت و اخلاقشان نشویم و به بودن آنها افتخار کنیم.
- خواسته شما از مسئولان شهرستان چیست؟
درخواست من به عنوان یک شهروند این است که کودکان و نوجوانانی را که استعداد دارند، حمایت و پشتیبانی کنند؛ چرا که این کار باعث انگیزه بیشتر بچهها میشود و هدفهای خود را بزرگ و بالا میشمارند و فردی مفید و مؤثر برای شهرستان خود و کشور میشوند.
متأسفانه محمدصالح در شهرستان هیچ حمایتی نشد و خود من نیز در شرایط بد اقتصادی هستم و واقعاً برایم سخت است که بخواهم او را برای ادامه برنامههای قرآنیاش به قم و یا تهران بفرستم. تمام امید و توکل ما به خدا است که خودش پشت و پناه فرزندم باشد و او را برای رسیدن به خواستهها و اهدافش یاری دهد.
****
علاقه بیش از حد محمدصالح به مربیانش آقایان دیانت و شهامت دلیلی شد که از ایشان نیز سؤالاتی بپرسیم.
- خودتان را معرفی کنید و بگویید چرا معلم قرآن شدید؟
علی شهامت، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش هستم. قرآن و برنامه حفظ قرآن را اولین بار در سال 1373 به تنهایی و بدون هیچ تجربهای در روستایی بدون برق، با ضبط کاست در شهرک وزیره قطرویه شروع کردم. آن موقع در آن مدرسه 86 دانشآموز بودند که 56 نفر آنها در کلاس قرآن شرکت و 10 نفر از آنها یک جزء از قرآن را حفظ کردند و این کار برای اولین بار در شهرستان اتفاق افتاد. این اتفاق شیرین، جرقهای شد که ما کار حفظ و روخوانی و .... را تا به امروز ادامه دهیم.
- چه شناختی از محمدصالح دارید؟
محمد صالح هم قرآن میخواند، هم دنبال معنی آن و به تازگی در پی حفظ معانی قرآن است، هم به درس و مدرسهاش میرسد و در حقیقت، گل سرسبد ما و خانواده است.
- رمز موفقیت محمدصالح در حفظ قرآن را در چه میبینید؟
محمدصالح توانمندیهایی زیادی دارد و در موفقیت او عوامل زیادی دخیل است. او فرزند یک خانواده متدین است که با جان و دل برای او وقت میگذارند. خودش حافظه قوی دارد که به سرعت مطلب را میگیرد و در کنار آن استعداد،پشتکار و علاقه خودش، مهمترین راز موفقیتش است. اما متأسفانه در نیریز جای پیشرفتی برای او نیست. اگر او در تهران یا قم باشد، میتواند به مقامات بالایی برسد و به پیشرفت او کمک کند. من مطمئن هستم اگر محمدصالح یک پزشک شود، یک دکتر حاذق، اگر مهندس شود، یک مهندس دلسوز و اگر طلبه شود، یک طلبه در سطح بالا و شاید هم یک مرجع تقلید میشود؛ به شرطی که همین پشتکار الان را داشته باشد.
- کسی که میخواهد حافظ قرآن شود، باید چه شرایطی داشته باشد؟
مهمترین شرط حفظ قرآن، این است که اجبار و مدت زمان در آن مطرح نباشد. دوم این که علاقه و پشتکار در زمینه حفظ را داشته باشد که اگر این شروط مهیا باشد، حفظ قرآن خودش باعث قویشدن حافظه میشود. هر چند در کنار حفظ قرآن، در شرایط فعلی، درس دانشآموز برای ما اولویت دارد. چرا که معتقدیم یک پزشک مؤمن و متخصص میتواند یک گرهگشای خوب باشد. به خاطر همین است که علاوه بر حفظ قرآن، اخلاق و رفتار قرآنی نیز برای ما مهم است و ما سعی میکنیم همه آنها در کنار هم به قرآنآموز آموزش داده شود.
- حرف ناگفتهای دارید؟
در مؤسسه دارالتحفیط امام حسن(ع) برای آموزش قرآن هیچ شهریهای گرفته نمیشود و اساتیدی که با ما همکاری دارند، فقط برای رضای خدا کار میکنند. ما دوست داریم والدین بچههایشان را به محافل انس با قرآن بیاورند.
مشکل اساسی که داریم، بحث هزینه است و روی سخنم با خیرین است. اگر میخواهند آثار ماندگاری برای خودشان به جای بگذارند، چه بهتر که وقف قرآنی باشد. مؤسسه با کمکهای مردمی ساخته شده، اما حیاط ندارد و این یک دغدغه برای بچهای است که اینجا کلاس دارد و موتورسیکلت یا دوچرخهاش را پارک میکند. هرچند اینجا امنیت دارد، اما باز نگران وسیله نقلیه خود است.
*****
- لطفاً خودتان را معرفی کنید.
حجت دیانت هستم. سال 1377 شاگرد آقای شهامت بودم و تلاوت قرآن، انگیزه و میل قرآنی را از ایشان آموختم و در حال حاضر، مدیر دارالقرآن آموزش و پرورش هستم.
- اولین باری که محمدصالح را دیدید، چه برداشتی از او داشتید؟
سال 1398 محمدصالح کلاس سوم بود و ما در مدارس برنامهای داشتیم تحت عنوان کشف استعدادهای برتر قرآنی. آن موقع آقای شهامت، ایشان و چند نفر دیگر از بچهها را به ما معرفی کردند که البته آنها در حد محمدصالح نبودند. همان موقع وقتی استعداد محمدصالح را دیدم، به نبوغ او پی بردم و متوجه شدم که او یک چهره ناشناخته در سطح شهرستان و کشور است.
- چه ویژگی و توانمندی در محمدصالح دیدید؟
یک نابغه است. اگر او در قم بود، الان شخصیتی شبیه علمالهدی یا «محمدحسین طباطبایی» بود. اگر در تهران بود، شبیه دختر خانمی میشد که در سن 7 سالگی حافظ قرآن شد و شبکه قرآنی از او به عنوان یک شاخص قرآنی یاد کرد. واقعاً حیف است در نیریز بماند. در بُعد علمی اگر محمدصالح بخواهد طلبه شود، میتواند یک مرجع تقلید و یا یک نابغه و افتخار برای جهان اسلام باشد. اگر در زمینه علوم قرآنی تحصیل کند، باید کلاس نهم را که تمام کرد به او مدرک ارشد بدهند. در کل به نظر من باید امکاناتی فراهم شود تا به عنوان یک استعداد برتر و یک نابغه، او را در کشور معرفی کنیم.
-سخن ناگفتهای دارید؟
ما از دارالقرآن و در همین شهرستان رتبههای برتر زیادی داشتیم؛ مهندسان، پزشکان و مداحانی که در سطح کشور مقام دوم را کسب کردند. آنها حافظ چند جزء از قرآن و در حرفه و شغل خود قابل تقدیر هستند و جزو بچههای مؤسسه قرآنی بودند. پیشنهاد من به مطبوعات چه در سطح استان و چه در سطح شهرستان این است که قسمتی از نشریه خود را به معرفی چهرههای برتر و شناخته شده شهرستان چه در زمینه علوم قرآنی و چه در زمینه علوم دیگر اختصاص دهند تا با این روش مؤسسه دارالتحفیط و دارالقرآن شناخته شود و خانوادهها بتوانند فرزندان خود را بدون پرداخت هیچ گونه شهریهای، به این کلاسها بفرستند. هدف ما در این مؤسسه فقط تدریس قرآن نیست؛ بلکه در کنار قرآن، به آنها مشاوره درسی هم میدهیم. هدف ما رضایت خانوادهها است و این رضایت، از آنجایی برای ما ثابت شده که این مؤسسه سال 1397 بدون هیچ کمکی از طرف مسئولان و ادارات ساخته شد و همه خرج و مخارج آن را خانوادههایی پرداختند که فرزندانشان در این مکان حضور داشتند و آموزش قرآن میدیدند.
نوشتنی است دارالتحفیظ و دارالقرآن امام حسن(ع)، در مسجد بازار ملکیدوزها قرار دارد.

