اربعین حسینی تسلیت باد
حجتالاسلام دکتر حسین سروش/ امام جماعت حسینیه ثارالله
یکی از تعابیری که حضرت اباعبدالله درباره حرکت خود به کار برده است تعبیر صریح اصلاح جامعه میباشد.«وَ إنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی» مسئله اصلاح به چند صورت متصور است.
اصلاح یک فرد:
در کلام امام(ع) اصلاح فرد مطرح نیست و حضرت نمیخواهد مثلاً یزید بن معاویه را اصلاح کند.
اصلاح برخی مسلمانان:
صورت دوم، اصلاح برخی از مسلمانان توسط امام(ع) است که این هم مورد نظر حضرت نیست.
اصلاحات جزئی در رابطه افراد:
صورت سوم اصلاحات جزئی در رابطه افراد است. مثل اینکه دونفر با یکدیگر اختلاف پیدا میکنند، یا اختلاف خانوادگی بین زن و شوهر که خداوند در قرآن کریم ما را موظف کرده که برای اصلاح بین اختلاف زوجین اقدام کنیم. این اصلاح هم مورد نظر اباعبدالله(ع) نیست.
اصلاح در امت و جامعه:
سخن از نوع چهارم اصلاح، یعنی اصلاح در امت و جامعه اسلامی است. مرحله دیگری هم که امام حسین(ع) آن را مطرح نکردند، اصلاح امور بشر در سراسر دنیا است. حضرت چنین وظیفهای برای خودش تعریف نمیکند و هدف قیام خود را چنین بیان نفرمود که میخواهم بشریت را اصلاح کنم و ظلم و فساد را در سراسر گیتی از بین ببرم. تعبیر حضرت این است که امت اسلامی نیازمند اصلاح است و من برای اصلاح امت حرکت میکنم.
سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که امت اسلامی به چه دردی مبتلا بود که امام حسین(ع) باید برای اصلاح آن قیام کند؟ از اباعبدالله(ع) قبل از روی کار آمدن یزید و در دوران خلافت معاویه یک سخنرانی به دست ما رسیده که پاسخ این سؤال را میتوان از کلام خود ایشان به دست آورد.
نکته مهم این سخنرانی مخاطب آن است که علما، دانشمندان و خواص جامعه هستند. حضرت سخنرانی خود را با تلاوت آیه 63 مائده آغاز میکنند که خداوند درباره علمای یهود میفرماید: «لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبَارُ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ/ چرا دانشمندان نصاری و علمای یهود، آنها را از سخنان گناهآمیز و خوردن مال حرام، نهی نمیکنند؟» امام حسین(ع) این آیه را خواندند و بعد فرمودند: امروز همین اعتراض و انتقاد به علمای اسلام وارد است. آنها هم حرامخواری را میبینند و سکوت میکنند، آنها هم دروغگویی را میبینند و سکوت میکنند.
حضرت اینطور فرمودند: «إِنَّمَا عَابَ اللَّهُ ذَلِکَ عَلَيْهِمْ لِأَنَّهُمْ کَانُوا يَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذِينَ بَيْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِکَ / خداوند از علمای یهود ایراد میگیرد که از حاکمان ظالم، فساد و منکر میدیدند ولی آنها را نهی نمیکردند». (تحف العقول، النص 237) در ادامه حضرت دلیل این سکوت و عدم نهی از منکر را اعلام میکند که ایشان اولاً به خاطر طمع و دنیازدگی و ثانیاً به دلیل ترس از برخورد حاکمان ظالم به وظیفه خود که همان امر به معروف و نهی از منکر است، عمل نمیکنند.
سپس حضرت خطاب به خواص جامعه میفرماید: «مَکَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِکُمْ وَ أَسْتسلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِي أَيْدِيهِمْ سَلَّطَهُمْ عَلَى ذَلِکَ فِرَارُکُمْ عَنِ الْمَوْتِ. سَلَّطَهُمْ عَلَى ذَلِکَ فِرَارُکُمْ عَنِ الْمَوْتِ» اگر ظالمان به موقعیتی رسیدند، با سکوت شما به آن جایگاه نائل شدند. اگر شما سکوت نمیکردید، ظالمان موقعیتی نداشتند. آنها از سکوت شما خواص، سوءاستفاده کردند. شما بودید که کار مردم را به دست ظالمان واگذار کردید. شما از مرگ میترسید و دنبال حفظ جان خود هستید. اگر شما حاضر باشید از خطر استقبال کنید و به میدان بیایید، آنها بساطشان را جمع میکنند. در واقع وقتی امام حسین(ع) اوضاع و احوال را اینگونه دید، فرمود میخواهم امت جدم را اصلاح کنم. با این توصیفات معلوم شد امام حسین(ع) مشکل را در کجا میبیند و چه چیزی نیاز به اصلاح دارد. بحث اباعبدالله(ع) این نیست که بعضی گرانفروشی کردند و من میخواهم بازار را اصلاح کنم. بعضیها هم از نظر روابط اخلاقی مشکل دارند، و باید اصلاح شوند. ابا عبدالله الحسین(ع) اولاً ایراد را در حاکمیت میبیند که منشاء این نابسامانیهاست. ثانیاً معتقد است تا آب از سرچشمه گلآلود است اصلاح صورت نمیگیرد.

نظر شما