دکتر سید محمدحسینی بهشتی مشهور به «بهشتی» از شخصیتهای بسیار کم نظیر دوران معاصر ایران بود که نقش مهمی در انقلاب اسلامی ایران داشت. به تحقیق و تجربه میتوان گفت که پس از امام خمینی(رحمت خداوند بر او باد)، دو شخصیت که از جهات مختلف کم نظیر بودند استاد مرتضی مطهری و استاد بهشتی بودند که متأسفانه در اولین ماههای پس از پیروزی انقلاب ترور شدند. ترور این دو شخصیت بیانگر شناخت عمیق مخالفان انقلاب از رهبران و شخصیتهای مؤثر بود.هفت تیر ماه سالروز شهادت ایشان است که به همراه جمعی بیش از ۷۰ نفر از مسئولان انقلاب در سال ۱۳۶۰ خورشیدی پس از عزل سید ابوالحسن بنیصدر از ریاست جمهوری و جانشینی فرماندهی کل قوا به شهادت رسید.
ویژگیهایی که ایشان را منحصر به فرد ( به تسامح) کرده بود را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
١- جایگاه علمی: ایشان مجتهد مسلم در فقه و دکترای فلسفه از دانشگاه تهران بود. همزمان فقیه، مجتهد مبرز و فیلسوف بودن در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی بسیار کم بود.
٢- خواهان بازسازی دروس حوزه بود. ایشان معتقد بود طلاب و علمای دینی ما باید با علوم جدید و روز آشنا شوند و دروسی مانند زبان انگلیسی، اقتصاد، جامعهشناسی، روانشناسی، تاریخ و ... را در حوزه بگذرانند. برای عملی ساختن این ایده مدرسه حقانی در قم را پایگاه خود کرد و با آوردن اساتید برجسته، این دروس را در سیستم آموزشی این مدرسه گنجاند. برای اولینبار از اساتید مبرز و با تجربه دانشگاه برای تدریس این دروس در حوزه دعوت کرد.
٣- به سه زبان خارجی انگلیسی، آلمانی و عربی مسلط بود. در دوره طلبگی در دبیرستانهای اصفهان و قم دبیر زبان انگلیسی شد و در نهایت به استخدام آموزش و پرورش درآمد.
٤- بسیار منظم و در این زمینه فوقالعاده جدی بود. برای تمام زمان خود برنامه داشت. دقیقاً سر وقت کارهای مختلفش را انجام میداد. به عبارت امروزی در مدیریت زمان سرآمد بود.
۵- معتقد به کار سازمان یافته، هدفمند، منظم و تشکیلاتی بود. به همین خاطر با جمعیت مؤتلفه همکاری میکرد. برای ادامه فعالیت سیاسی، پس از انقلاب اقدام به تأسیس حزب جمهوری اسلامی کرد.
مسئلهای که هنوز هم علمای دینی و روحانیت ایران چندان موافقتی با آن ندارند؛ نه با اصل حزب بلکه با اینکه روحانیون وارد حزب رسمی پروانهدار شوند. همچنین در تشکیلات حسینیه ارشاد که مرحوم ناصر میناچی و استاد مطهری از مؤسسان و فعالان آن بودند وارد شد و با زندهیاد دکتر علی شریعتی مراودهای دوستانه و صمیمی برقرار کرد.
سعه صدر زیادی در انجام کار تشکیلاتی و سازمانی داشت به طوری که مدافع دکتر شریعتی بود و از او در برابر منتقدان - به ویژه منتقدان روحانی - دفاع میکرد هرچند خودش طی جلسهای طولانی انتقاداتش را به دکتر شریعتی گفت.
پس از انقلاب که مورد هجوم شدید منتقدین انقلابی قرار گرفته بود هیچگاه آنها را طرد نکرد بلکه با اخلاقی بسیار صمیمی آنها را جذب کرد. حتی روحانی جوان، شکنجه شده ،انقلابی و باسوادی که به شدت منتقد او بود در حدی که در روزنامهاش به او لقب «راسپوتین» داد، طوری برخورد کرد که پشیمان شد و از بهشتی عذرخواهی کرد و سرانجام همراه با بهشتی در هفت تیر در دفتر حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسید.
٦- عمیقاً معتقد به وحدت شیعه و سنی بود؛ لذا میگفت چرا اصرار داریم روی برخی مسائل مستحبی که موجب اختلاف میشود اصرار ورزیم؛ مثلاً «اشهد ان علی ولی ا...» که ذکر مستحبی در اذان و اقامه است نگوییم. این دیدگاه برای او گران تمام شد به طوری که برخیها او را وهابی خواندند. این مسئله به پس از انقلاب هم کشیده شد تا آنجا که تعدادی از علمای تهران قبل از برگزاری انتخابات اولین دوره مجلس خبرگان توسط شیخ مهدی حائری (فرزند شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم) به حضرت امام که در قم مستقر بودند پیام دادند دستور دهید آقایان بهشتی و مفتح کاندیدا نشوند چون اعتقاداتشان به اهل سنت نزدیک است.(١)
۷- بیش از چهار سال مسئول «مرکز اسلامی هامبورگ» در آلمان غربی شد. مرکزی که به وسیله مرحوم آیت الله بروجردی تأسیس و پس از وفات ایشان کم رونق شده بود. بهشتی با تأکید برخی علما در سال ۱۳۴۴ خورشیدی به آلمان رفت و مدیریت آن را تا اوایل سال ۱۳۴۹ به عهده گرفت.در دوره مدیریت ایشان این مرکز بسیار فعال شد. انجمنهای اسلامی دانشجویان خارج از کشور با این مرکز مرتبط شدند و جلسات منظمی با دکتر بهشتی برگزار کردند. بهشتی در این مرکز با پیروان فرقههای اسلامی ارتباط برقرار کرد به طوری که بسیاری از آنها در نماز جماعت به امامت ایشان شرکت میکردند. محققان و پژوهشگران مأمنی در اروپا یافتند و بهشتی با دید وسیع پذیرای آنها شد.
تسلط بهشتی به زبانهای خارجی همراه با تسلط بر فقه و فلسفه اسلامی در این زمینه کمک زیادی به او کرد.
٨- اهل مرید بازی و دست بوسی نبود و شدیداً مخالف این رویه بود.
روح و روان شهدای ٧ تیر غریق رحمت واسعه الهی باد.
شاد و سالم موفق باشید
پی نوشت:
حائری،مهدی(١٣٨٧) خاطرات مهدی حائری یزدی فقیه و استاد فلسفه دانشگاه هاروارد و تورنتو، ویراستار: حبیب لاجوردی، تهران : صحفه سفید ، ص ص ٩٨و ٩٩