این روزها وضعیت کارگران ایرانی خوب نیست.
رکود بازار، بلاتکلیفی واحدهای صنعتی، تولیدی و خدماتی از وضعیت سخت این کارگران خبر میدهد.
مزدهایی که همواره با ترس از آینده با وقفه و یا با کمتر از آنچه که مصوبه هر ساله دولت است، پرداخت میشود و شبح بیکاری همیشه بالای سر کارگران است.
١١ اردیبهشت یا اول ماه «می» روز جهانی کار و کارگر بود. در ایران و در شهر نیریز هم جلساتی با همین عنوان برگزار شد.
اما دغدغه کارگران در این روز چه بود؟ چرا یک کارگر شاد هم در مراسم برگزار شده ندیدیم؟
ترس از ناامنی شغلی
رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیریز میگوید: سالهای سال است که این دغدغه مطرح میشود اما خبری از اصلاح آن نیست. قراردادهای موقت خواب را از کارگران ربوده است.
در این رابطه و در گفتگو با برخی از کارگران عنوان شد که جدیداً شرکتها کارها را به صورت حجمی قبول میکنند و آن وقت پیمانکار میگوید با توجه به رقمی که من در مزایده برداشتهام مجبورم ٤ کارگر با حقوق یک میلیونی به صورت دو شیفت بگیرم. از طرفی هنوز هم حقوق مربوط به ماه قبل پرداخت نشده است. امیدی هم به آینده نداریم از کجا معلوم که در مزایده بعدی برنده شود و چه معلوم که ما را بگیرد!
کارگر همه کاره
با شرایط فعلی کارگر هیچ وقت نمیتواند بر روی یک حقوق حساب کند و همین امر سبب میشود که بر روی شغل دوم و سوم حساب باز کند.
یکی از کارفرماها میگفت: هیچ وقت نمیشود روی کارگری که ٢ جا کار میکند حساب باز کرد نه او برای تو کارگری میکند و نه کارگر خوبی برای شغل دومش است.
یکی از کارگران جمعآوری زبالههای شهری گفت: باور نمیکنید ولی به خاطر کرایه خانه، شهریه بچهها و خورد و خوراک سالهاست کمتر از ٤ ساعت میخوابم و پس از دویدن پشت ماشین زباله و بار کردن زبالهها با دردسرهای فراوان اول صبح در یک سوپر مارکت وسائل را جابجا میکنم. گویا مهرهای کمرش به دلیل جابهجایی کیسههای برنج با مشکل روبرو شده است و نیاز به عمل دارد.
انگیزه
جمعی از کارگران که به گفته خودشان انگیزه کار کردن از آنها گرفته شده میگفتند: این روزها فقط شده تهدید به اخراج! کسی نمیگوید آفرین که این کار را درست انجام دادی! آفرین که شرکت رو روسفید کردی! اصلاً از این خبرها نیست. هر شب از این واهمه داریم که پیمانکار زنگ بزند و بگوید فردا نیا سرکار تا بهت خبر بدیم.
بیمه
تعدادی که وضع بهتری داشتند دغدغه بیمه را مطرح کردند.
میگفتند یکی از کارگران چندی پیش و در حالی که حقوقش حدود ٢ و نیم میلیون تومان بود اخراج شد و حالا تأمین اجتماعی میگوید چون پرداختی بیمه بر پایه حداقل حقوق بوده فقط ٩٢٠ هزار تومان میدهیم. این قانون مسئلهای بوده که ما هم خبر نداشتیم و اگر این جور باشد بازنشسته هم که شویم بیمه نمیتواند مایحتاج ما را تأمین کند.
بهتر است دست از شعار برداریم و دولتیها فکری کنند. اینکه دولت از جیب کارفرما ٢٠ درصد، ٢٠ درصد حقوق سالانه را افزایش دهد نه تنها کارساز نیست بلکه همین الان هم اجرایی نمیشود.
نظر شما