تعداد بازدید: ۱۵۵۱
کد خبر: ۲۷۹۵
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۷ - 2017 10 July
ماجراهای تبعه موجاز

زمانی کی از ترسم بی این وَلایت روان شدم، در این اندیشه بودم که ایمنیَ جانم ضیمانَت شده است.


اما حالا نَظاره می‌کونم در همان قوندوز با وجود حملات اینتَحاری و بومب‌های کَنار جادَه‌ای، امنیت جانی گزافه‌ای داشتم.


در حالی که کوشتار غَیر نَظامیان افغانیستان سالانَه ٣ هیزار تَن است، اینجا تنها ١٦ هیزار نفر در سال کوشتَه تصادوفات و کلَه شدن ماشینها می‌شوند. ماشینهایی که مثل جعبه کیبریت می‌مانند و نَدانم چَگونه مردم این وَلایت حاضر می‌شوند جانَشان را کف دست بَگیرند و با آن بی آنجا و آنجا روان شوند. 


در حالی که در افغانیستان ماشینها همَه خارَجی‌اند و ایمنی بیسیار دارند. من یَکی که در وُلسوالی نَی‌ریز دوچرخه خودم را بی پَراید ترجیح می‌دهم.


از حوادث جادَه‌ای که گوذر کونیم، یَک روز جیوانی در این تالاب غرق می‌شود، یَک روز در آن حوضچه و سد جان می‌دهد، یَک روز در کارخانَه سنگبری سنگ روی هم‌ویلایتی‌مان می‌اوفتد و جانش بیرون می‌شود، یَک روز خانم هم ویلایتی‌مان را سر جادَه ماشین می‌زند و بچی‌هایش را داغدار می‌کوند.


تعداد سکتَه‌ها و بیماری‌های لاعلاج مَثال سرطان هم که بی نظرم  مال اعصاب داغان این مردم است، در این وَلایت سر بی فلک می‌کَشد.


اما این آخَری که بی من برخورد و ناخوشنودم نیمود، افتادن یَک جوان در چاهی در منطقَه‌ی پیلَنگان بود.


خبر را که شَنیدم، تا سه روز نتوانیستم کندَه‌کاری کونم. پیش خود گفتم:


چاه نکن بهر کسی


اول خودت، بعداً کسی


بی نَظرم تا بلایی سرم نیامدَه، بیهتر است بی وَلایت خودم برگردم.


یقین دارم آنجا با وجود طالَبان و داعش جانم در امان‌تر است.


نجیب


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها