تعداد بازدید: ۹۸۸
کد خبر: ۲۶۹۸
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۶ - 2017 27 June
ماجراهای تبعه موجاز

اَی جااان... هِییییی... جیوانی کوجایی کَه یادت بیخَیر...


آدم این جیوانها را که نَظاره می‌کوند، یادَ جیوانی خودش  می‌افتد. یادَ ایامی کَه در قوندوز عاشق شدم؛ آن هم تنها با دیدنی دو مردومک چَشم از زیر توری بُرقَع.


حالا جیوانها در این وَلایت سالها همه چیز هم را بررسی می‌کونند تا شاید بی وَصال بَرِسند؛ ولی کمترین چیزی که دیدَه می‌کونند همان دو چشم است.


هیییی... اَی جاااان...


شاید من نیز یَک روزی بی قوندوز برگشتم و دور از دیدَه زولَیخا تجدید فیراش نیمودم. آن هم با عشق دورانَ جیوانی خودم.


تنها نَدانم چَگونه این دو مردومک چَشم را از زیر این همه بُرقَع بیابم... شوما بَگویید...
  نجیب


نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها