تذکر ابتدایی: بنده در آذرماه سال گذشته مقاله حاضر را آماده نموده بودم تا به هفتهنامه ارزشمند نیریزان فارس که همیشه در امور اجتماعی پیشگام بوده و هستند تحویل نمایم اما به سبب مشغله و پارهای ملاحظات و تصحیحات نهایی که باقی مانده بود کار به تأخیر افتاد و در همین فاصله زمانی در هفتهنامه ١٢/١٠/٩٥ با مقاله مشابهی که به قلم یکی از همشهریان دلسوز با عنوان: «سرعتگیرها را کجا بکاریم؟! در خیابان یا در ذهن؟!» مواجه گردیدم که از دیدگاهی دیگر اما نزدیک به دیدگاه اینجانب به دستاندازهای پُر تعداد نیریز پرداخته بود و از آنجا که آن نویسنده عزیز، مقیم نیریز هم نبودند، امکان مقایسه عینی این شهر با شهرهای دیگر را در خصوص سرعتگیرهای نصب شده در نیریز به خوبی داشتند.
همچنین مقالهای فنی و تخصصی نیز در تاریخ ٠٣/٠٢/٩٦ در نیریزان فارس با عنوان «شهر سرعتگیرها» درج شده بود که توضیحات مفیدی را در مورد سرعتکاه داده بودند که نظر خوانندگان را به آن مقالات جلب مینمایم.
به هر روی درج مقالات مذکور را که قبل از مقاله حقیر انتشار یافتهاند به فال نیک گرفته و از دیگر دلسوزان نیز انتظار ارائه نظرات و پیگیری امور را دارم.
بنده لزوماً قصد وارد کردن ایراد بر مرجع تصمیمسازی و متولی ساخت دستانداز در خیابانهای نیریز را ندارم که قطعاً فرایندی پیچیده و بیگمان با همفکری و درخواست مراجع و دستگاههای متعدد این اقدام صورت گرفته و میگیرد و مستمراً در حال توسعه است. اما به عنوان یک شهروند میخواهم به این مطلب اشاره نمایم و پرسش کنم که آیا این تعداد دستانداز که هر روز به تعداد و موقعیت آنها درخیابانها و کوچهها افزوده میشود نیازی ضروری و مفید میباشد؟ و آیا فواید آنها در مقابل ضررهایشان قابل توجیه است ؟
چنانچه هر یک از شهروندان گرامی با دقت و توجه بیشتر به تعداد و موقعیت دستاندازها بنگرند، متوجه میشوند که در خیابانهای شهرمان در فواصل کوتاه دستاندازهای بسیاری نصب شده و شاید اگر در صدد آمارگیری برآییم تعداد این دستاندازها در محدوده شهر نیریز بالغ بر چند صد عدد گردیده و معدل فواصل آنها کمتر از ٢٠٠ متر باشد.
مهمترین توجیه فنی که در نصب دستاندازها مطرح میشود، جلوگیری از سرعت زیاد وسایل نقلیه خصوصاً موتورسیکلتها به منظور کم کردن حوادث ترافیکی عنوان میگردد.
هرچند که بسیاری از خودروها مجبورند هنگام عبور از روی این دستاندازها، سرعت خود را به ١٠ تا ١٥کیلومتر کاهش دهند و مجدداً سرعت بگیرند، اما شاهد پرشهای موتورسوارانی هستیم که هنگام عبور از روی این موانع، به لذت بیشتری دست مییابند وخوشحالند که دستاندازی برای هیجان بیشتر در مقابل خود مییابند!
بنده کمتر موتورسوار تندرویی را مشاهده کردهام که هنگام رسیدن به این دستاندازها از سرعت خود بکاهد؛ در حالی که جدیترین فلسفه نصب این موانع، کاهش سرعت موتورسیکلتها است.
و اما رانندگان اتومبیلهایی که مجبورند هر روز صدها دستانداز را در سطح شهر پشت سر بگذارند، به علت ضربهای که در سرعتهای حتی متوسط از ناحیه دستانداز به اتومبیلشان وارد میشود، ناچارند سرعت خود را در حدِّ توقف کاهش داده و مجدداً سرعت بگیرند. حال بیایید بررسی کنیم چه لطماتی را این دستاندازها به خودرو و به راننده و سرنشینان وارد خواهد ساخت.
اولین صدمه، همان استهلاک ترمز است که راننده مجبور است اتومبیلی را که با سرعت مجاز در حال حرکت است قبل از رسیدن به دستانداز، با ترمز مهار نماید.
صدمه بعدی به سیستم تعلیق یا جلوبندی اتومبیل است که دارندگان خودرو میتوانند به یاد آورند سالی چند بار ناچار به مراجعه به تعمیرگاههای جلوبندی هستند. علاوه بر این موارد، تصادفاتی که هر روز از ناحیه ماشین عقبی با برخورد به ماشین جلویی بر روی دستاندازها اتفاق میافتد و همچنین استهلاک سیستم کلاچ را هم باید افزود. (همینجا از تعمیرکاران محترمی که بیان این مطلب به کسب و کارشان لطمه وارد خواهد ساخت، پوزش میخواهم.)
علاوه بر موارد بالا که صدمات وارد بر خودرو است، به صدماتی میرسیم که به سلامتی افراد وارد میگردد. به طوری که سالمندان و بیمارانی که از ناحیه ستون فقرات دچار دیسک و بیماری هستند، حتی از عبور با سرعت معمولی از روی دستاندازها ابراز شکایت میکنند.
از همه مهمتر این که تعدد و تکرار گرفتن کلاچهای مکرر توسط رانندگان برای تعویض دنده بر روی دستاندازهای زیاد شهر باعث شده است که اهالی از ناحیه زانو و لگن پای چپ (پایی که کلاچ میگیرند) دچار صدمات و عارضه تدریجی و پنهانی گردند. صدماتی که در درازمدت متوجه آن خواهند گردید و احیاناً بسیاری از همشهریان نیز دچار این درد شده یا خواهند شد. یادآور شوم هر دستانداز استفاده از حداقل ٣ مرتبه کلاچ را ضروری میسازد. چنانچه دقت نماییم متوجه میشویم در روز صدها بار به صورت غیر ضروری ولی اجباری از کلاچ استفاده میکنیم و متوجه تعداد آن هم نیستیم!
بنده به عنوان یک شهروند که سخنم برخاسته از دل و زبان تعداد بیشماری از مردم این شهر است، از مسئولین امر اعم از شورای محترم شهر و شهردار مکرم و سپس فرماندار ارجمند که ریاست شورای سلامت و شورای ترافیک را عهدهدار هستند و نقش نظارتی بر امور دارند و از دیگر دلسوزان این شهر استدعامندم «کارگروهی» را تشکیل دهند و پس از مذاکره و درک مضرات این دستاندازها، امر به جمعآوری و حذف تعداد متعدد و غیرمفید دستاندازها بدهند و علاوه بر آن از روند رو به رشد ساخت دستاندازهای غیرضرور بیشتری که بسیاری از آنها هیچگونه فایده مفید ترافیکی نداشته بلکه زیانهای خود را بر بدن و اموال مردم نیریز باقی خواهد گذارد، جلوگیری و ممانعت نمایند و صرفاً دستاندازهایی که فوایدشان در قبال مضراتشان بیشتر است، باقی گذارند و از امکانات و تجهیزات پیشرفتهای مثل دوربینهای سرعتنگار برای کنترل ترافیک استفاده نمایند.
در همین جا از همشهریان خوب خود اعم از پزشکان و عموم مردم تقاضا دارم نظر خود را در خصوص مطالب این مقاله به هر نحو ممکن اعم از ارائه به جراید و یا از طریق شبکههای اجتماعی و یا خطاب به مسئولین محترم اعلام و ابراز نمایند تا شاهد تحمیل اموری که ظاهری موجه ولی در واقع مخاطراتی برای سلامتی داشته و خسارتبارند، در این شهر نباشیم.