سلام؛ ماه مبارک رمضان را به شما تبریک عرض مینمایم. طاعات و عبادات قبول.
در واتسآپ در حال چرخ بودم تا زمان افطار برسه. از اونجایی که ما ایرانیها همه چی رو به شوخی و طنز میگیریم حال و هوای این روزهای گروهها و کانالها هم به همین شکل است مثلاً:
- فرا رسیدن ماه رمضان همراه با اشکهای فراوانی که احسان علیخانی در «ماه عسل» به شما هدیه میکند مبارک!
- بابا والله روزه گرفتن گرسنگی کشیدن نیست؛ اگه میخوای به یاد فقیر فُقرا باشی پاشو به چند تا از اونا کمک کن تا مث خودت سیر بشن نه این که تو خودت رو به گرسنگی بزنی تا تو مث اونا بشی!
- افطار از آنچه که فکر میکنید به شما نزدیکتر است با زولبیا و بامیه و خوردن یه افطار سیر!
در حالی که هم چرت میزدم و هم واتسآپ رو چک میکردم ناگهان پپوشتپلشت با صدای بلند گفت: ا... اکبر! پاشو بیغیرت! دارن اذون میگن!
من هم کم نیاوردم و گفتم: بابا بزرگ! مگه نمیگن خواب در ماه رمضان هم عبادته؟
گفت: نفهمی دیگه! این همه کار میتونی بکنی اون وقت تو اومدی خوابشو ترجیح دادی؟
پپوشتپلشت با صدای اذان نماز خواند و نشست سر سفره افطار! آنچنان خورد و خورد و خورد که نافش مثل درجه اطمینان آبگرمکن چسبید به تهش و قرمز شد.
بعد شروع کرد به خوردن آب، آبمیوه، خود میوه، چیپس، پفک، زولبیا و بامیه، لواشک، باقیمانده دوغ در پارچ، و... و... و ...
آنقدر رو هم رو هم خورد که با دَلی آشغالی[سطل زباله] هیچ تفاوتی نداشت.
گفتم: آخه پپوشتپلشت! تو اصل و فرع رو اشتباه گرفتییا! این چه جور به یاد فقرا بودنه؟! با این معده در حال ترکیدن، برای ٣٠ روز غذا توی کوهانت جمع کردی!
با صدایی حق به جانب گفت: بیشعور، نفهم! این چه حرفیه که میزنی جلو بچه؟! منِ پیرمردم نخورم چه طوری میتونم ١٧ - ١٦ ساعت گشنه بمونم!
سپس مثل مار پیتون که یه آهوی درسته رو خورده باشه با صدایی گرفته گفت: پاشو منو بکش یه کنار که نمیتونم پاشم! دفعه آخرت باشه که با من اینجور حرف میزنی!!
گفتم: من میخواستم بگم پاشو برو پایین یه کم قدم بزن تا برات مشکلی پیش نیاد اون وقت میگی بیا منو بکش کنار؟!
در حالی که چشماش گرد شده و از حدقه بیرون اومده بود گفت: یعنی گاری بسوزونم؟! پس نادون بودم این همه غذا ریختم تو باکم؟!
گفتم: اولاً این گاری نیست و کالری هست! بعش هم خوردن شما تا این حد چه معنی داره! آخه این چه ماه رمضونی هست؟ سفره سیاه کن هم شرف داره والله. در ضمن شما قبلاً در طول شبانهروز یه پاکت سیگار مصرف میکردین اما حالا شده دو تا پاکت در حالی که در طول روز هم سیگار نمیکشی! آخه این چه وضعیه مث لوکوموتیو ذغالی، سیگار پشت سیگار میکشی و از تمام در و پنجرههای خونه دود در مییاد؟
به پشت سرم که نگاهی کردم دیدم پپوشت پلشت آنچنان خور و پُفی راه انداخته که نگو و نپرس!
سحر هم که شد تا آخرین لحظاتی که اذان در حال شروع شدن بود خورد و سیگار کشید...
این هم روزهداری از نوع پپوشت پلشت!!!!
زت زیاد