کاریکلّهماتور
چند کاریکلّهماتور از محمد جاوید
- گربه گرسنه از سر پیچ گوشتی هم نگذشت.
- سیاست سر راهی نیست ولی پدر مادر ندارد.
- آرامش گیرم نیامد، استرس گرفتم.
- دیابت داشت، زخم زبانش عفونت کرد.
- می خواستم آتش درونم را خاموش کنم آب قطع بود.
- اگر پشیمانی سودی داشت، میلیاردر بودم.
- در این بی آبی فحش آبدار هم نمی شود داد.
- گره کور زندگیام را هیچ چشم پزشکی نمیتواند
درمان کند.
- از وقتی دیسک کمرم را عمل کردهام دست به عصا راه میروم.
- ملکه ذهنم از کودک درونم حساب می بَرَد.
- اسلحه نداشتم، نتوانستم مُخش را بزنم.
- در رستوران با دیدن منوی غذا خون دل خوردم.
- دارو ساز نیستم ولی نسخه همه را میپیچم.
- دوستم آنقدر سرد برخورد کرد که یخ زدم.
- گوش هایش سنگین که شد اضافه وزن پیدا کرد.
نظر شما


