مدرسه جایی برای خودنمایی با دانشآموزان آکواریومی!
بر اساس قانون اساسی ایران، تحصیل برای همه رایگان است اما در عمل، بسیاری از خانوادهها با انواع هزینههای پنهان و آشکار تحصیل فرزندانشان روبرو هستند. مدارس، در پوششهای مختلف از جمله جشنها و مناسبتها باری اضافه بر دوش والدین وارد میکنند که از اهداف آموزشی به دور است و به افزایش نابرابری اجتماعی دامن میزند.
در این نوشتار به پیدا و پنهان این مسئله اشاره میکنیم:
۲ میلیون تومان کتاب برای دانشآموز پیشدبستانی!
۲ میلیون تومان کتاب برای دانشآموز پیشدبستانی باورکردنی نیست، اما واقعی است؟!
بسیاری از مراکز پیشدبستانی، قراردادهایی را با مراکز چاپ میبندند و والدین را موظف به تهیه کتابها و جزوات نه چندان ضروری از آن محل میکنند. در یک مورد، یک کتاب حدوداً ۵۰ صفحهای ، ۵۰۰ هزار تومان برای هر جلد هزینه دارد! اضافه بر آن، چند کتاب مکمل دیگر به قیمت ۹۰۰ هزار تومان از سوی مهدکودک و چند کتاب دیگر به بهای ۵۰۰ هزار تومان قرار است از سوی آموزش و پرورش توزیع شود.
لباس فرم رسمی یک میلیون تومان برای هر دانشآموز.
به این مبالغ، شهریهی حدود ۱۶ تا ۱۸ میلیونی را هم اضافه کنید.
از جشن الفبا تا کاپکیک
مدارس غالباً برای مناسبتهای مختلف (روز آتشنشان، سالمند، جشن کلاس اول، روز جهانی کودک، اعیاد مذهبی و...) برنامههایی برگزار میکنند و والدین مجبورند هزینههایی برای تزئینات، هدایا، شیرینی، پوستر و... متحمل شوند.
برای نمونه، در جشن الفبا، گاهی به هر دانشآموز یکی از حروف الفبا سپرده میشود و والدین موظفند با آن حرف پوستر یا روزنامه دیواری آماده کنند. همچنین یک خوراکی با آن حرف تهیه کنند و برای کل دانشآموزان کلاس هم هدیهای در نظر بگیرند.
در جشن قرآن و با آغاز آموزش این کتاب آسمانی، والدین ملزم میشوند قرآن را تزئین کنند، شیرینی یا هدیه بیاورند. در موارد افراطی و توسط اولیایی که میخواهند خاص باشند، حتی نهجالبلاغه، ادعیه، و... را گلآرایی آنچنانی میکنند و با یک جعبه شیرینی و کاپکیک به سر کلاس درس میروند تا بگویند من آنم که رستم بود پهلوان!
آکواریوم تحت نمایش
برخی مدارس یا والدین، بنرها و پوسترهای بزرگی از دانشآموزان خود را در سطح شهر بر روی بیلبورد میبرند.
این کار نه تنها جنبه رقابت منفی را برجسته میکند، بلکه دانشآموز را تبدیل به «آکواریومی تحت نمایش» میکند؛ اینگونه دانشآموزان نه به خاطر یادگیری واقعی، بلکه برای دیده شدن رشد میکنند.
والدینی که قدرت مالی بیشتری دارند، غالباً در این رقابت بهتر ظاهر میشوند و فشار به دیگران افزایش مییابد.
هزینههای مدرسه در کشورهای دیگر
در بسیاری از کشورهای پیشرفته، مدارس اساساً امکانات آموزشی پایه را بدون دریافت هزینه از والدین تأمین میکنند: کتاب درسی، نوشتافزار پایه، مبلمان کلاس و معلم.
برای مثال، در بسیاری از کشورهای اروپایی، جشنها یا مراسم مدرسه معمولاً در ساعات درس و با امکانات مدرسه برگزار میشوند و تزئینات یا هدایا را مدرسه تهیه میکند.
در مدارس غیردولتی که هزینهای هستند خیلی شفاف لیست خدمات و مبالغ در معرض دید قرار دارد و پدران و مادران گزینه موردنظر را انتخاب میکنند.
در کشورهای پیشرفته، مسابقهها و جشنها معمولاً بار تبلیغاتی ندارند و بیشتر به عنوان فعالیتهای هنری یا اجتماعی طراحی میشوند نه نمایش رقابتی.
انجام میدهند تا همرنگ جماعت شوند!
یکی از دلایل اصلی گسترش این هزینهها، وجود فرهنگ رقابت و نمایش در خانوادههاست؛ وقتی والدینی ببینند دیگران در جشنها، تزئینات یا هدایا بیشتر هزینه میکنند، ناچار به همراهی میشوند تا «همرنگ جماعت شوند!»
این چرخه معیوب «چشم و همچشمی»، منابع مالی و انرژی خانوادهها را میمکد و تمرکز را از اصل آموزش دور میکند.
آموزش باید امکان و فرصت باشد، نه عرصهای برای رقابت نمایشی و مصرفی. زمانی که مدرسه به مکانی برای نمایش قدرت مالی تبدیل شود، اصل یادگیری، رشد درونی و عدالت تحصیلی قربانی میشود.
آیا امکان حذف هزینههای پنهان وجود دارد؟
بله، با عزم آموزشی و نظارت دقیق، مدارس میتوانند بخش عمده هزینههای نمایشی و تزئینات را حذف کنند و نقش والدین را به مشارکت داوطلبانه و غیرالزامی تبدیل کنند.
مثلاً:
- جشن الفبا میتواند با یک پوستر کوچک در کلاس و همکاری دانشآموزان و هدیه عمومی مدرسه برگزار شود، بدون تحمیل وظیفهای خاص به هر خانواده.
- کتابها همانی باشد که با نظارت مدیریت آموزش و پرورش چاپ و توزیع میشود، و از کتابهای سفارشی پرهیز شود.
- جایگاه نظارتی وزارت آموزش و پرورش و نهادهای بازرسی باید قاطع باشد تا مدارس حتی در پوشش «کمک مالی» نتوانند از چارچوب قانونی خارج شوند.
اگر بخواهیم آیندهای روشن بسازیم، باید نشان دهیم که ارزش یک دانشآموز نه در بنر بزرگ کنار مدرسه یا سطح شهر است، نه در هدیه پر زرق و برق، بلکه در نگاه یک معلم، در شوق یادگیری و در فرصت برابر برای رشد است.
آموزش نباید عرصه فخرفروشی باشد؛ بلکه باید کارخانه امید و توانمندسازی باشد. امید است در سال تحصیلی جدید نگاه به آموزش تغییر اساسی کند.



