بچهها را باید از قلیانخانه به تشک کشتی بیاوریم
سالن کشتی نیریز حال و هوای وصفناپذیری دارد. دوبندههای رنگارنگ بر تن کودکان و نوجوانان، صحنهای پرهیجان از تمرین و اجرای فنون کشتی را رقم زده است. در میان این شور و نشاط، به سراغشان رفتیم و پای صحبتهایشان نشستیم.
کسری شیخعلی ۱۴ ساله 3 سال است که در کشتی فعالیت دارد و مقامهای متعددی از جمله اول و دوم آموزشوپرورش، و سوم استان را به دست آورده. او از نبود حمایت و کمبود وسایل بدنسازی گلایه دارد و یکی از خاطراتش را اینگونه تعریف میکند: «یکبار به خاطر شلوغکاری، مربی ما را مجبور کرد حرکتی بسیار سخت را هزار مرتبه تکرار کنیم؛ در حالی که انجام صد بار آن هم دشوار بود. این خاطره همیشه در ذهنم مانده است.»
محمدطاها خیزاب ۱۳ ساله نیز حدود چهار سال است روی تشک کشتی تلاش میکند. او علاوه بر چند مقام شهرستانی، عنوان سوم خردسالان استان را هم در کارنامه دارد. محمدطاها از نبود قفل برای کمدهای سالن گلایه میکند و شیرینترین خاطرهاش را چنین به یاد میآورد: «در مسابقات نیریز مقابل حریفی از سیرجان، ۶ بر ۳ عقب بودم اما توانستم در نهایت ۸ بر ۶ پیروز شوم.»
محمدصالح بیگی، دیگر نوجوان ۱۴ ساله کشتیگیر، با چهار سال سابقه توانسته دو مقام اولی و سه سومی استان و همچنین عناوین هشتمی و پنجمی کشور در رده خردسالان و نونهالان را به دست آورد.
مرسام کرمی، خردسال ۷ سالهای که تنها سه ماه است کشتی را شروع کرده، با شوق از پیشرفتش میگوید: «اوایل خیلی شل و ول بودم و از همه عقب میافتادم اما حالا قوی شدهام و همپای بقیه میدوم و ورزش میکنم.»
در کنار او، علیاصغر پرهام، کشتیگیر ۲۱ ساله با هشت سال سابقه، تجربههای ارزشمندی دارد. او که مقامهای مختلفی در شهرستان، استان و رقابتهای چندجانبه کشوری به دست آورده، مدتی هم در جویبار در کنار تیم حسن یزدانی تمرین کرده: «ماهیانه ده پانزده روز در اردو هستم و دوباره به نیریز برمیگردم. قرار است امسال در انتخابی تیم ملی حاضر شوم.» پرهام با اشاره به مشکلات سالن کشتی میگوید: «وسایل گرمایشی و سرمایشی نامناسب است و از لحاظ هوازی چیزی برای بچهها فراهم نیست. آقای قلمداد زحمات زیادی میکشند اما حمایتی از ایشان نمیشود.»
سامان میرشکاری ۱۵ ساله، پس از تجربه رشتههای مختلف در نهایت کشتی را انتخاب کرده و ماندگار شده است. او چند مقام اولی در رده نونهالان دارد و معتقد است سالن نیازمند تجهیز به وسایلی همچون کش، طناب و دمبل است.
آدرین کارآزما، نوجوان ۱۳ سالهای که از کودکی به کشتیکج و فنون رزمی علاقه داشته، دلیل انتخاب کشتی را همین علاقه میداند. او کمبود وزنه و هالتر را مشکل اصلی سالن عنوان میکند.
محمدمهدی قلمداد، نوجوان ۱۴ سالهای که پنج سال است کشتی میگیرد، کارنامهای پر از موفقیت دارد؛ قهرمانی در مسابقات چهارجانبه بندر، تهران، مازندران و قم و کسب مقام سوم در رقابتهای استانی نونهالان و خردسالان.
علیرضا رجبی، کوچکترین عضو گروه، کلاس اولی است و سه سال سابقه کشتی دارد. او ساده و صمیمی از عشقش به این ورزش میگوید: «خیلی کشتی را دوست دارم و میخواهم قهرمان شوم.»
حمید قلمداد، مربی زحمتکش، با اخلاق و باسابقه کشتی که پیشتر در رشته شنا فعالیت میکرده و اکنون با مدرک درجه ۳ مربیگری همراه با جواد و اکبر مبین هدایت نوجوانان کشتیگیر نیریز را برعهده دارد، درباره وضعیت کشتی در شهرستان میگوید:
«کشتی، نخستین ورزش ایران است و در نیریز پس از سالها رو به پیشرفت حرکت میکند. امروز اغلب کشتیگیران ما بین ۵ تا ۱۵ سال سن دارند و در سانسهای مختلف نزدیک به ۳۰۰ کشتیگیر فعال داریم. شهریه کلاسها ۳۰۰ هزار تومان است، اما حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر از بچهها حتی همین مبلغ را هم نمیتوانند پرداخت کنند. ما تلاش میکنیم با مدارا آنها را در تمرینات و مسابقات حفظ کنیم و هزینهها را شخصاً تقبل کنیم. مشکل اصلی ما مالی نیست، بلکه نداشتن سرویس رفت و آمد است. برای تمرین مشترک با شهرهای دیگر یا اعزام به مسابقات، همیشه با چالش جدی مواجهیم. در سفر دو هفته پیش به تهران، تنها برای کرایه رفت و برگشت ۶۰ میلیون تومان پرداختیم. جدای از هزینههای مترو و اتوبوس در خود تهران. هزینه خورد و خوراک را بچهها را ما تأمین میکنیم، اما کرایه کمرمان را میشکند. بهعنوان مثال شرکت فولاد که دهها مینیبوس دارد، مخصوصاً در روزهای پنجشنبه و جمعه که اغلب بیکار هستند، میتواند هر دو هفته یکبار آنها را در اختیار تیمهای ورزشی قرار دهد.»
این مربی با گلایه از وضعیت فعلی ورزش در شهرستان میگوید:
«متأسفانه امروز ورزش ما گرفتار باندبازی شده. یک مسئول نفوذ دارد، میرود و برای رشتهای خاص کمک میگیرد؛ آن هم کمکهای خوب! اما ما بارها نامهنگاری کردهایم و حتی برای دریافت یک سرویس جهت اعزام به شیراز یا تهران تقاضا دادهایم، ولی کوچکترین پاسخی نگرفتهایم.»
ای کاش شورای ورزش در شهرستان وجود داشت تا ورزشکاران و مربیان بتوانند به آن مراجعه کنند. اما واقعیت این است که نه شورایی وجود دارد و نه اداره ورزش و جوانان آنچنان فعال است. مربیان رشتههای مختلف مثل کشتی، بسکتبال یا والیبال صرفاً بهصورت خودجوش کار میکنند.
او با ناراحتی میافزاید: یک بار نشده مسئولی درِ سالن را باز کند و بپرسد چند شاگرد دارید؟ چه برنامهای برایشان دارید؟ هیچ نظارتی نیست؛ برعکس، گاهی حتی سنگ هم جلوی پای ما میاندازند. برای نمونه، وقتی به فولاد نامه زدیم و قرار شد مینیبوسی در اختیارمان بگذارند، در آخرین لحظه یکی از افراد حوزه ورزش تماس گرفت و گفته بود: به اینها مینیبوس ندهید!
باید رئیس اداره نشست برگزار کند، با هیئتها و مربیان گفتوگو کند و از آنها گزارش عملکرد بخواهد که در پنج سال گذشته چه کردهاید؟ چند شاگرد تربیت کردهاید؟ چه تعداد مدال و مقام آوردهاید؟ اما چنین پیگیریای صورت نمیگیرد.
او هشدار میدهد که فقدان فضای سالم برای جوانان تبعاتی دارد: در همین شهر نزدیک به ۲۰ قلیانخانه وجود دارد؛ اگر سالنها و برنامههای ورزشی نباشد، نوجوانان و جوانان ناگزیر به این فضاها کشیده میشوند. چرا نتوانم ۱۰ سانس دیگر در این سالن اضافه کنم و این بچهها را از پارک و قلیانخانه به کلاس کشتی بیاورم؟ در حالیکه ورزش در بسیاری از شهرستانها با حمایت جدی صنایع و نهادها روبهرشد است، در نیریز شرایط کاملاً متفاوت به نظر میرسد. وقتی به گلگهر سیرجان میرویم، میبینیم تیم کشتیشان بدون دغدغه به مسابقات بینالمللی ترکیه و روسیه اعزام میشود؛ مربیان تیم ملی را به سالن خود آوردهاند و حتی اردوهای ملی در آنجا برگزار میشود. بچههای گلگهر با هزینه همان شرکت به تهران میروند و تمرین میکنند.
وی راهکار اصلی را تشکیل یک شورای ورزش واقعی میداند: «شورایی که نمایندگانی از آموزشوپرورش، اداره ورزش و جوانان، مربیان رشتههای مختلف و مسئولان شهرستان در آن حضور داشته باشند، مشکلات را بشنوند و برای رفع آنها تصمیمگیری کنند. اما در عمل چنین شورایی وجود ندارد و اگر هم جلساتی برگزار میشود، پشت درهای بسته و بدون نتیجه است.»
فولاد به ورزش کمک میکند، اما به جای آنکه ۱۰ میلیارد تومان فقط به یک تیم خاص برسد، میتوان همین مبلغ را برای دو سال میان همه رشتهها سرمایهگذاری کرد. حتی میشود این پول را در بانک گذاشت و به هر هیئت ورزشی ۵۰۰ میلیون تومان وام داد تا با اقساط خودشان بازپرداخت کنند. »
او همچنین از روند تصمیمگیری در ورزش شهرستان انتقاد دارد: «چرا باید فقط رؤسای هیئتها در جلسات اداره ورزش و جوانان شرکت کنند؟ چرا مربیانی که درگیر کار روزانه با ورزشکاران هستند نباید حضور داشته باشند؟ ما هستیم که صبح زود، ظهر و حتی شب تمرین میگذاریم و مشکلات بچهها را از نزدیک لمس میکنیم.»
صحبت پایانی؟
اگر فرمانداری بتواند جلسهای را به ورزش اختصاص دهد، بسیار ارزشمند خواهد بود. امروز برخی افراد که صلاحیت ورزشی ندارند، به عنوان مسئول هیئتها منصوب شدهاند.
اگر درخواستها از مسیر درست، یعنی هیئت به فرمانداری و سپس به فولاد برسد، فولاد حتماً امکانات خود را در اختیار رشتههای ورزشی قرار خواهد داد. اما وقتی خودمان مستقیم تماس میگیریم، حتی پاسخی هم دریافت نمیکنیم. شاید بتوان بخشی از مشکلات را از این طریق حل کرد.
*****
جواد مبین پیشکسوت کشتی نیریز هم در این بین وارد گفتوگو میشود و میگوید: «استعداد بچههای نیریز فوقالعاده است اما کشتی این شهرستان هیچ پشتوانهای ندارد. همین تشک کشتی را دو سال پیش با مبلغ ۲۴۰ میلیون تومان خریداری کردیم که یکی از بهترین تشکها در سطح استان است، اما هیچ اداره یا نهادی به ما کمکی نکرد. ما دوست داریم مسئولین به سالن بیایند و از ما انتقاد کنند، بپرسند چرا کشتیگیر تحویل نمیدهید؟ اما متأسفانه بهجای تشویق، تضعیفمان میکنند. ۴۰-۳۵ سال پیش کشتی نیریز در استان حرف اول را میزد؛ مدتی افت داشت اما دوباره جایگاه خود را پیدا کرده و امروز در مسابقات استانی به مقام دوم میرسیم.
ما فقط به عشق کشتی به سالن میآییم؛ برایمان منفعتی ندارد و حتی مجبوریم از جیب هم هزینه کنیم. در اینجا لازم میدانم از آقای زند، مهندس سیمان سفید، که فرزندشان از کشتیگیران خوب ما بود و گهگاه از ما حمایت میکرد، تشکر کنم. همچنین از محمد خادمی، یکی از کشتیگیران قدیمیام که پسرش هم امروز کشتیگیر است و آبسردکنی به مبلغ ۲۳ میلیون تومان در سالن نصب کرد، سپاسگزارم.



