تعداد بازدید: ۱۱۷
کد خبر: ۲۳۰۶۶
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۰ - 2025 26 April
نویسنده : قُلمراد

چند روز پیش دلار از ۸۰ هزار تومان ارزان‌تر شد و به ۷۹ هزار و ۹۰۰ تومان هم رسید. دلیلش را همه ما می‌دانیم. مذاکرات ایران و آمریکا و خبر‌های مثبتی که از محل مذاکره می‌رسد. فعلاً که همه‌چیز خوب به نظر می‌رسد. فقط خدا کند مثلاً ترامپ با ملانیا دعوا نکند که فردا بیاید در کنفرانس خبری و حرف بی‌ربطی بزند و بساط مذاکرات را به هم بزند. همین‌قدر که اسرائیل و برخی کاسبان تحریم و خارج‌نشینان با مذاکرات مخالفند، و در مقابل مردم خوشحالند مشخص است که این همه سال چه کسانی نان در خون مردم می‌زدند و باعث و بانی مشکلات مردم بودند.
بگذریم ...

اینجا یک نکته باریک‌تر از مو وجود دارد و آن این که همین چند ماه پیش وقتی دلار ۷۹ هزار تومان را رد کرد و به ۸۰ هزار تومان رسید، چقدر ناراحت بودیم و اعصابمان به هم ریخت و ناامید شدیم. حالا به سال نکشیده چقدر خوشحالیم و امیدوار شده‌ایم که دلار شده ۷۹ هزار تومان. در این مملکت مرز بین شادی و غم چقدر باریک است! در حد ۱ دلار یا حتی چند سنت!  

سؤالم از آنهایی که حنجره‌اشان را جِر می‌دادند و هنوز هم می‌دهند که با دنیا مذاکره نکنیم، تنگه هرمز را ببندیم، بمب اتم بسازیم، مدل کره شمالی زندگی کنیم، روزی یک وعده غذا بخوریم، میوه و گوشت نخوریم و ... این است که ما کی حق زندگی کردن داریم؟ کی نوبت ما می‌شود که بخندیم و شادی کنیم؟ سهم ما از شادی‌های این دنیا چقدر است؟ اصلاً سهمی داریم؟

حالا دیگر همه چارچشمی به نتایج مذاکرات نگاه می‌کنند و فشارشان همراه دلار بالا و پایین می‌رود. گرچه پزشکان فشار خیلی پایین را هم خطرناک می‌دانند ولی من آرزو می‌کنم فشارم بیاید زیر پنج.

حتی همین خرِ من هم به نتایج مذاکرات حساس شده. اول فکر می‌کردم اتفاقی است. ولی بیشتر که دقت کردم فهمیدم وقتی نتایج مذکرات مثبت است، این خر آرام‌تر است ولی امان از وقتی که نتایج منفی می‌شود. آن روز  سر ناسازگاری بر می‌دارد و نه باری می‌برد و نه سواری می‌دهد.

خیلی فکر کردم ... و در نهایت فهمیدم وقتی قیمت دلار و متعاقب آن کاه و یونجه پایین می‌آید، من یونجه بهتری برای خر بیچاره می‌ریزم و پالان نرم و نازک‌تری روی آن می‌اندازم. همین است که این جناب خر هم آن گوش‌های بلندش را تیز کرده که ببیند نتایح چه می‌شود.  

خَرِ من چه گناهی دارد که باید اخبار مذاکرات را دنبال کند؟ اصلاً خر را چه به خبر؟

آیا سزاوار این هستیم که برای یک دلار بالا و پایین شدن قیمت ارز، زندگی ما از ناامیدی به امید، از ناراحتی به خوشحالی، و از استرس به آرامش برسد؟

آیا خر‌های قبرس هم مثل خر‌های ما همین‌قدر باید غصه بخورند و دلشان بلرزد؟ فکر نمی‌کنم؟!

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها