تعداد بازدید: ۱۴۶
کد خبر: ۲۲۹۵۴
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۰ - 2025 12 April
نویسنده : قربانتان غریب آشنا

به اصرار همسرم تمام گلدان‌های خانه را وسط حیاط گذاشتم تا خاک آنها را تعویض کنم!

خانم بنده دوست دارد وقتی مهمان‌های نوروزی به خانه ما می‌آیند گلدان‌ها پر از گل باشند!

ساعت حدود‌های ساعت ۸ شب بود!

باد خنک بهاری بوی شکوفه‌های باغ‌های اطراف را به مشامم می‌رساند!

ناگهان صدای داد و فریاد یک زن جوان سکوت کوچه بن بست ما را شکست!

گویا تنها عروس پیرزن خانه روبرویی ما بود که برای دعوا و گله‌گزاری به آنجا آمده بود!

یواشکی از لای در داخل کوچه را ورانداز کردم!

عروس پیرزن به همراه دو خواهر و مادرش برای دعوا آمده بودند!

پیرزن بی نوا را تنهایی گیر آورده و به بد و بیراه بسته بودند!

مادر و دخترهایش، یکی از یکی پرخاشگر‌تر و بی ملاحظه‌تر!

از ترس اینکه از شدت عصبانیت بلایی سر پیرزن بینوا بیاورند خانمم را صدا کردم تا میانجی گری کند!

خودم هم برای کنجکاوی رفتم!

پیرزن بیچاره مثل گچ سفید شده بود!

کم کم همسایه‌های دیگر هم جمع شدند!

از عروس پیرزن علت عصبانیتش را پرسیدم!

گفت: چی بگم والا! امروز نزدیک بود با طرز تهیه ناهاری که به من آموزش داده، خودم و شوهرم را به کشتن بده!

پیرزن گفت: امروز صبح این عروسم به منزل ما آمد! از دلمه‌ای که برای شام شب قبل اضاف آمده بود برایش آوردم! متوجه شدم طرز تهیه آن را بلد نیست! اما غرورش اجازه نمی‌داد طرز تهیه‌اش را از من بپرسد! گفتم عروس جان! درست کردن این دلمه را خدابیامرز مادرم به من یاد داده!

گفت: آفرین!

گفتم: گوشت و لپه و برنج لازم است!  

گفت: خودم بلدم!

گفتم: گوشت را ریز ریز می‌کنیم و با لپه و برنج خیس خورده و فلان ادویه و فلان سس مزه‌دار می‌کنیم!

گفت: خودم بلدم!
گفتم برگ‌های رز را باید بشوریم و ۱۰ دقیقه در آب جوش بریزیم تا نرم شود!

گفت: خودم بلدم!

گفتم: بعد از پیچیدن مواد در برگها، دلمه‌ها را در قابلمه می‌چینیم!

گفت: خودم بلدم!

گفتم: کمی آب ته قابلمه می‌ریزیم و دلمه‌ها را دم می‌کنیم!

گفت: خودم بلدم!

وقتی دیدم همه چیز را می‌گوید خودم بلدم؛ برای اینکه به او حالی کنم متوجه بلد نبودنش هستم گفتم به جای دم کش یا همان دم کنی پارچه ای، یک خشت خام از خاک باغچه درست می‌کنیم و روی سر قابلمه می‌گذاریم!  

گفت: خودم بلدم!

عروس همه چی بلد ما رفته و همه چیز‌هایی که من گفتم و گفته بود بلدم را انجام داده!
من چه گناهی دارم؟!

اینجا بود که صدای قهقه همسایه‌ها کوچه را به لرزه آورد!

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها