تعداد بازدید: ۹۰
کد خبر: ۲۲۷۳۵
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۱ - 2025 14 March

آن سو خرامان
بر بوته‌های ارغوانی رنگ شبدر
این سو دوان‌ بر سبزه‌زار قصر شاهی 
با آستین چرخانت ترسم که اینک
آشنایان راز ما را دریابند
(نوکاتا نو اوکیمی)
*****

گذر از کوه خزان تاخت
 بس دشوار است
 گرچه با هم دست در دست رویم
 نازنینا
 تو از این کوهستان تنها چون می‌گذری؟
(اوکو نو هیمه میکو)
*****

۱.تنها 
میان شکوفه‌ها قد کشیده است
سروی بلند
۲.در میان سبزه‌ها 
گل سپید گمنامی 
شکفته است
۳.چگونه خواهی خواند عنکبوت!
و با کدام صدا
در این نسیم خزان
(باشو)
*****

بر ساحل دور رود
بید سرسبز، نرم و لطیف
انگار می‌گفت: برایم گریه کن.
(ایشیکا واتاکو بوکو)
*****

قاصدک‌ها فرو می‌آیند 
چیزی که همیشه به آن می‌اندیشم 
مرگ مادرم 
(سانتوکا)
*****

حتی پیش عالیجناب هم
از سر بر نمی‌دارد مترسک
کلاه بافته‌اش را
(کارای سن ریو)
*****

پیدا شده در خانه تکانی بهاری اما 
عزیزتر آنکه دور ریخته شوند
اولین نامه‌های عاشقانه
(کارای سن ریو)
*****

سپیده‌دم
دب  اکبر را خیس می‌کند 
دریاچه بهاری
(ماتسو)
*****

۱.جویای باد بود شکوفه بادام
تا فرو افتد
بر شانه‌ات
۲.تندباد ناگهان
 برد هرچه را
 مگر هوای او
۳.در ازل ماه بوده‌ای
پیش از آنکه زیبات کند
عشق
۴.ای اتاق تاریک 
چگونه بدانم این رازقی‌ست
با بی‌قراری بویش
۵. سنگی در آب 
کنار سنگی دیگر 
تا به شامگاه ابد
۶.بیا پاره ابر 
پر کن اتاق را 
تا نبینم که نیست
۷.این بنفشه است
 آن همیشه بهار
 تو نامت را بگو
۸.زیر لب چه می‌گوید پیرمرد
 وقت مرگ
۹.تنها نشسته جن 
در سیاهی مرداب 
با گریه‌هایش
(سیروس نوذری)
*****

۱.بیدار می‌شوی
سپید سپید 
و می‌بینی
پشت جلد جهان
گرگ‌ها زوزه می‌کشند
۲.و جهان
 پر از صداهایی است
 که دهانی را می‌جویند
۳.شیرین بیان بریزید
در دهان خاک
وطنم تلخ می‌خواند
(سیمین رهنمایی)
*****

میان ویرانه‌ها
صدایی‌ست
چه پروانه سبزی
(شاپور بنیاد)
*****

۱.من به هیچ رسیدم
و هیچ در من
چون گلی شکفت
۲.گربه سیاه من
یک تکه از شب است
۳.خسته شدم
از گفتن آنچه نمی‌شود
گفت
۴.چون برگی
به جهان
آویخته‌ام
(بیژن جلالی)
*****

۱.کجاست بام بلندی
و نردبان بلندی؟
که بر شود و بماند بلند بر سر دنیا
و بر شوی و بمانی بر آن و نعره بر آری: 
«هوای باغ نکردیم و دور باغ گذشت»
۲.رسته بعد از باران 
درکمرگاه جهان
باز، خورشید گلی است 
۳.دار را به خانه می‌برند و دار می‌کنند
 نقش فرش را که می‌زنند
«یار یار» می‌کنند
زار می‌زنند
نقش یار می‌زنند 
۴.زیر این بلند 
ما شرقیان هماره سرودی سروده‌ایم 
با تیغ بر گلوگاه / در نوبت پگاه 
«بر سبزه‌های خاک / پروانه‌ایم ما 
با طول عمر خویش / کوتاه مثل آه»
۵. آسمان، سیاه
 پرده‌ای بر روی ماه
 این همه کلاغ از کجا رسیده‌اند؟
بر سپیده، آه
۶.بیخود از سفر مگوی
شاخه‌ای کنار پنجره است
با شکوفه‌هایش باش
(منصور اوجی)
*****

۱.دستت را به من بده 
تا از این تاریکی نترسیم 
دستم را بگیر تا از آتش بگذریم 
آنان که سوختند همه تنها بودند
۲.سنگی که سال‌ها 
ته رودخانه بود 
شکل ماهی شد
۳.وطن پرنده
درخت آشیان کرده بر آن نیست
آسمان است
(قدسی قاضی نور)
*****

بهار تویی 
که هر شاخه‌ی شکسته‌ام
با تو هوس جوانه می‌کند 
(نیلوفر ثانی)
*****

گوشی را برداشت 
و باز هم شماره خود را گرفت 
تمام دنیا در اشغال تنهایی بود 
(حمید رضا شکارسری)
*****

هر دو از تار زدن 
نان می‌خوریم 
من و عنکبوت 
(فؤاد توحیدی)
*****

تو رودی 
که هر چه می‌رود 
هنوز نرفته است 
(شهرام پارسا مطلق)

نظر شما
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
پربازدیدها