آقای پزشکیان سلام
شما رئیسجمهور مردم ایران هستید.
- مردمی که دلار ۹۰ هزار تومانی و اثرات آن در گرانیها، روح و روان آنان را به هم ریخته. تحلیلگران پیشبینی قیمتهای بالاتری هم برای دلار دارند.
- کشوری غنی و روی گنج خوابیده که ناترازی در گاز، برق، بنزین و آب، آلودگی هوا و محیطزیست، گرانی دلار و ارزاق اصلی، و کمبود و نبود دارو در آن بیداد میکند و حالا غربیهای مرفه هم برای آن شاخ و شانه میکشند و ارزش پولش از کشورهای عقب مانده هم پایینتر رفته. مگر مردم چقدر تاب و توان تحمل مشکلات را دارند؟ به نظر دیگر به جای اقتصاد مقاومتی باید گفت اقتصاد مرگ و زندگی.
- بیمارانِ خاص آن به جز درد بیماری، باید نگرانیِ از گرانی و نبود دارو را هم به جان بخرند و بازنشستهها در هر بار خرید دارو، باید بالای ۱ میلیون تومان هزینه کنند و گاه حتی قید خرید برخی داروها را بزنند و رنج و خطر بیماری را بپذیرند.
- بیمسکنهایی که نه میتوانند خانهدار شوند و نه توان پرداخت اجاره دارند.
- کشوری که در آن قطع هر روزهی برق و کمبود آب و گاز و گازوئیل، صنایع و کسب و کارها را زمینگیر کرده.
- هر کس بتواند به فکر مهاجرت است و زندگی در غربت را دردمندانه به مام وطن ترجیح میدهد.
آقای رئیسجمهور
همه این مصائب نه از شما به تنهایی که برایند همه دولتهای پیش از شما است. ولی اکنون فرمان ماشین را به شما سپردهاند. برای مردم چپ و راست ندارد. آنان به درستی، این وضعیت را بیشتر از تحریم، حاصلِ کارنابلدیِ مسئولان میدانند. تحریمها فقط ضعف مسئولان ما را بیشتر هویدا کرده.
درست است که یکی از راههای نجات ما، مذاکره و رفع تحریمهاست، اما نظر نظام بر مذاکره نکردن است. خسروان خود صلاح مملکت دانند.
اکنون باید امیدها را به درون دیوارهای مملکت آورد و کاری کرد.
آقای رئیس جمهور
شاید شما آخرین فرصت برای نگه داشتن مردم پای نظام باشید؛ و خدا کند آن روز نرسد که مردم از همین آخرین امیدها هم ناامید شوند. «آن روز آغاز لحظات بسی دردناک خواهد بود که آرزومندم تو را از آن نصیبی نباشد.» (رمان نان و شراب / صفحه ۲۶)
هنوز هم فرصت هست که صدای بیصدایان باشید و صدا را به سران نظام برسانید و غیر از مدیریت سیاست خارجی در این شرایط سخت، با درایت، به اصلاحات عمیق درونی بپردازید تا بیش از این خود تحریمی و خودزنی نکنیم.
کارِ نکرده بسیار است از جمله:
مبارزه انقلابی با ریشههای فساد و رانت، پرهیز از ریخت و پاشهای بیقاعدهی اندک درآمد کشور، تغییر مسئولان بیکفایت و نالایق، سیاستگذاریهای درست و کارشناسانه، اصلاح بنیادینِ بنای فرسوده آموزش و پرورش، جلوگیری از خروج سرمایههای ارزشمند انسانی به هر طریق ممکن، پایان دادن به دعواهای زرگری جناحها سیاسی بر سر هیچ و پوچ و ...
میخواهم این نامه را با درخواستی دردمندانه پایان دهم.
بار کمبودهای شدید برق و گاز و آب و ارز بر دوش مردم است.
- هرجا برق کم آوردید، به صنایع خاموشی دادید.
- گاز کم آوردید، شیر گاز صنایع را بستید.
- پول کم آوردید، مالیات مردم و کسبه و تولیدکنندگان را بالا بردید.
- ارز کم آوردید، ارز دولتی دارو را برداشتید.
- بودجه کم آوردید، پول چاپ کردید و تورم بر مردم تحمیل شد.
- بنزین و گازوئیل کم آوردید، سهمیههای مردم را کاهش دادید.
حداقل حالا که پول نیست، چرا بودجه نهادها و شرکتهای دولتی و خصوصی بودجهخور را کم نمیکنید؟
این بودجهها را دستگاهها و سازمانهایی میگیرند که کارکرد آنها از محل این بودجههای هزار میلیاردی مشخص نیست و هیچگاه گزارشی از چگونگی هزینهکرد بودجههای این نهادها برای مردم منتشر نمیشود.
برای نمونه بودجه پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی به قرار زیر است:
- صدا و سیما: ۳۵ هزار میلیارد تومان
- خدمات حوزه علمیه: ۱۴ هزار میلیارد تومان
- شورای عالی حوزههای علمیه: ۷ هزار میلیارد تومان
- سازمان تبلیغات اسلامی: ۵ هزار میلیارد تومان
- معاونت علمی ریاست جمهوری: ۲۳۷۸ میلیارد تومان
- جامعهالمصطفی العالمیه: ۱۷۵۶ میلیارد تومان
- شورای سیاستگذاری حوزه علمیه زنان: ۱۴۶۰ میلیارد تومان
- دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی: ۹۵۸ میلیارد تومان
- بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس: ۷۶۵ میلیارد تومان
- مؤسسه آموزشی امام خمینی: ۴۵۰ میلیارد تومان
- شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی: ۳۱۲ میلیارد تومان
- ستاد احیای امر به معروف: ۲۴۴ میلیارد تومان
- کتابخانه مجلس: ۲۱۴ میلیارد تومان
- آستان مقدس حضرت امام: ۲۱۰ میلیارد تومان
- سازمان اوقاف: ۱۴۲ میلیارد تومان
- ستاد اقامه نماز: ۱۲۹ میلیارد تومان
- فرهنگستان هنر: ۱۱۶ میلیارد تومان
- بنیاد سعدی: ۱۰۱ میلیارد تومان
- نظارت بر صدا و سیما: ۲۶ میلیارد تومان
- مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: ۳۷ میلیارد تومان
(منبع: مرکز پژوهشهای مجلس- برخی اعداد رند شده است)
برای نمونه صدا و سیما ۳۶ درصد افزایش بودجه نسبت به سال پیش داشته در حالی که مخاطبان آن به شدت افت کرده. سید صادق حسینی روزنامهنگار و کارشناس فرهنگی نوشته:
آمار اثبات میکند صداوسیما برخلاف ادعاهای نجومی به شدت دچار ریزش مخاطب شده است. ۷صبح گزارش داده:
تعداد آگهیهای تلویزیونی امسال برابر با ۶۰۹۶ تیزر اعلام شده که در سال ۱۴۰۰ این عدد برابر با ۱۴۸۶۷ بوده است.۴۰درصد سقوط آگهی یعنی همه میدانند این تلویزیون ریزش مخاطب دارد.
چرا صدا و سیما نباید خودگردان باشد؟ مگر در سراسر دنیا، تلویزیونهای خصوصی، بودجه کمکی دارند؟ وقتی نیریزان فارس به عنوان یک رسانه محلی در شهری کوچک میتواند خودگردان باشد، چرا صدا و سیما نمیتواند؟
یا شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی که نسبت به سال قبل ۱۷ درصد افزایش بودجه داشته است.
دولت که تدوین کننده و مجلس که تصویب کننده بودجه سالانه و برنامههای توسعه ۵ ساله هستند، باید اولویت اول را کنترل تورم و بالا بردن ارزش پول ملی قرار دهند.
همچنین لازم است با کاهش شدید هزینههای غیرضرور از جمله مصادیق بالا و تلاش جدی برای واریز ارز حاصل از صادرات نفت فقط به خزانه دولت، درآمد و هزینهها را به هم نزدیک کنند تا کسری بودجه نداشته باشیم.
برای انجام این مهم، ضمن تداوم سیاست وفاق ملی، همراهی و همگامی جدی سران سه قوه بسیار مهم است. وگرنه جنابعالی به عنوان رئیس جمهور به تنهایی قادر به انجام این کار نخواهید بود. در واقع باید نوشت، خطابِ این نوشتار متوجه هر سه قوه اداره کننده کشور است.
اگر قرار است مذاکره نکنیم، باید اصلاح را از درون آغاز کنیم و اگر قرار باشد مقاومت کنیم، باید همه رنج مقاومت را به دوش بکشند نه فقط مردم بیپناه.
گر حکم شود که مست گیرند/ در شهر هرآنکه هست گیرند
چنین باد
