در قدیمهای نه خَیلی دور، وقتی کسی میخواست کلَهپاچَه بَخورد، اصلاً نیاز نبود زیادَه بَ زحمت بیفتد. کافی بود یَک روز پَگاه بَ بازار روان شود و از دکانهای گوشتفروشی بَ راحتی یَک کلَهپاچه خوب و تازه بَخرد. اما حالا دیگر اَوضاع خیلی فرق کرده. این روزها برای خرید کلَهپاچه باید مَثال تیکت (بلیط) گرفتن برای کنسرتهای بزرگ، نَوبت بَگیری!
یَک روز بَ دکان قصابی روان شدم و و پُرسان کردم: آقا، کلَهپاچه دارید؟
قصاب که داشت چاقویش را تیز میکرد، عبوسانَه بَگفت:
کلَهپاچه خیلی کم شده دیگر، باید اسم نوشتَه کونی و دو هفتَه در صف بَمانی!
با حیرت پُرسان کردم: منِ تبعَه موجاز را دست انداختَهای؟ دو هفته؟
قصاب با چهرهای که بَ نظر نَمیرسید یَک ذره شوخی داشته باشد، جیواب داد:
بله، دو هفته!
گفتَه کردم:
مگر میشود؟ الان کلَهپاچَه را کمتر از ۷۰۰-۸۰۰ هَزار تومان نَمیدهند. پلز هم که کونی، نرخش از گوشت زیادَه میکوند. حالا چَطور شدَه مردم با این بیچارَهگی و گَرانی میتانند این همه کلَهپاچه بَخورند و کمیاب شدَه؟
قصاب چاقویش را بَ سمتم گرفت و داد بَزد:
چَرا نَمیفهمی؟ همین که مردم پول ندارند گوشت بَخرند، کشتار نَمیشود و کلَه و پاچهای نیست که بَ امثال تو بی مغز بَفروشیم.
تازه حالیام شده بود چَه میگوید. پرسیدم: چَطور باید ثبتنام کونم؟
قصاب کاغذی بَ من داد و گفت: این فرم را پر کون و منتظر باش که نَوبتت بر اساس اولویتها رسیدَه کوند.
او مَثال یَک مسئول ثبتنام حرفَهای اَدامَه داد:
اگر شانس نیاوری، باید دوباره اسمنویسی کونی و نَوبتت میرود برای هفتَههای بعد! همین الان هم خَیلیها در صف هستند. اگر هم نَوبتت نشد، من قَول میدم یَک دست مغز برایت نگه دارم تا دیگر فکر نکونی مردم ما هم مَثال مردم وَلایت شما مَتانند کلَهپاچه را هر وقت بَخواهند بَخورند!
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید