بعد از علی لاریجانی، پزشکیان، ظریف و تخت روانچی، اکنون عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز از آمادگی برای مذاکره با ترامپ سخن گفته است. منتهی مشخص نیست آیا جمهوری اسلامی قصد دارد صرفاً درباره موضوع هستهای مذاکره کند یا مایل است اختلافات دیگر را نیز روی میز مذاکره بیاورد.
برخیها با اشاره به ویژگیهای شخصیتی ترامپ از او به عنوان یک تهدید برای ایران نام میبرند در حالی که نگارنده باور دارد ترامپ اتفاقاً به دلیل همان ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی یک فرصت ایدهآل برای ایران محسوب میشود که تمام اختلافات خود با آمریکا را حل و فصل نماید.
هشت سال پیش در یادداشتی نوشتم که بهتر است ایران قبل از آنکه ترامپ از برجام خارج شود با او مذاکره نماید و امروز نیز همچنان بر سر این موضع خود هستم. متأسفانه در آن زمان به دلایلی و از جمله اشتباه محاسباتی درباره اینکه میتوان بدون آمریکا نیز برجام را اجرا کرد، جمهوری اسلامی با ترامپ مذاکره نکرد که پیامدهای آن بر عالم و آدم روشن است. امروز باید از آن اشتباه درس گرفت و با توجه به منافع ملی تصمیم درست را اتخاذ کرد.
آنچه ترامپ را نسبت به رؤسای جمهور قبلی آمریکا متمایز میسازد دو ویژگی شخصیتی او است. او به دلیل پیشینه تاجرپیشگی تمایل به مذاکره و معامله دارد و به دلیل ابتلا به اختلال خودشیفتگی مایل است به توافقاتی دست یابد یا اقداماتی انجام دهد که تحسین و تمجید همگان را برانگیزد و از او به عنوان بزرگترین، مهمترین، باهوشترین، ماهرترین و قدرتمندترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا یاد کنند؛ لذا کافی است در هر مذاکرهای به او چنین احساسی داده شود تا او نیز برای رسیدن به توافق مشتاق شده و امتیاز دهد.
در همین چند روزی که از دور دوم ریاست جمهوری ترامپ میگذرد مشاهده شد که برای او نه متحدین اروپایی و نه حتی اسرائیل و نتانیاهو مهم نیستند؛ تنها چیزی که مهم است منافع آمریکا البته از دیدگاه شخص خودش است. از دیدگاه ترامپ آنچه اولویت دارد منافع سیاسی، ژئوپلیتیک یا حتی استراتژیک نیست، بلکه صرفاً منافع مالی و تجاری است. قاعدتاً توافق با چنین فردی به مراتب راحتتر از افرادی، چون بوشها، کلینتونها، اوباما یا بایدن است که از عقبه ایدئولوژیک برخوردارند؛ لذا اگر جمهوی اسلامی «به واقع» قصد دارد مشکلات خود را با آمریکا حل و فصل نماید و توسعه و رفاه را برای مردم ایران به ارمغان آورد اکنون بهترین فرصت برای این هدف است. ممکن است برخی عنوان کنند چنین نگاهی به مذاکره با آمریکا بسیار سادهلوحانه و خوشبینانه است و یا معتقد باشند به دلیل اختلافهای عمیق میان دو کشور اساساً امکان توافق جامع میان آنها وجود ندارد. اما این صحبتها در واقع بهانهای برای انفعال و حفظ وضعیت موجود است؛ در حالی که شرایط کنونی زیبنده نظام اسلامی و شایسته مردم ایران نیست.
اساساً اگر کشورها با هم اختلاف نداشته باشند چه نیازی به مذاکره است؟ مذاکره برای حل اختلافات است و هیچ اختلاف حل ناشدنی در روابط ایران و آمریکا وجود ندارد. حتی حل مسئله اسرائیل و فلسطین (که خیلیها آن را مانع اصلی بهبود روابط میان ایران و غرب میدانند) در این زمان بیش از هر زمان دیگری امکانپذیر است. چنانکه شاهد بودیم با تهدید و تحبیب ترامپ بود که توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس بدست آمد. ایران باید مسئله فلسطین را به مسئله جهان اسلام تبدیل کند و عربستان و سایرین را نیز در این باره پای میز مذاکره با ترامپ بیاورد.
ترامپ میخواهد ایران سلاح هستهای نداشته باشد. در عوض ایران میتواند درخواست کند که آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل تضمین دهد که هرگونه تلاش برای سرنگونی جمهوری اسلامی را کنار بگذارد تا حقانیت خود را برای بهبود روابط اثبات نماید. ایران میبایست خواستار سرمایهگذاری شرکتهای آمریکایی در ایران شده و باب قراردادهای تجاری و بازرگانی میان دو کشور را باز کند؛ موضوعی که ترامپ بدون شک از آن استقبال خواهد کرد. کافی است ایران نصف امتیازهایی که به چین، روسیه یا برخی کشورهای اروپایی میدهد به ترامپ و شرکتهای آمریکایی پیشنهاد دهد.
هدف از این عبارات [مقاله]این نیست که ادعا شود مذاکره و توافق با ترامپ به راحتی بدست خواهد آمد، بلکه مراد این است که صرفاً با این مثالها گفته شود هیچ موضوع لاینحلی میان دو کشور وجود ندارد مگر آنکه یکی از طرفین یا هر دو اساساً به دنبال حل تمام اختلافات و عادیسازی روابط نباشند و منافع خود را در ادامه شرایط کنونی ببینند که آن دیگر بحثش جداست.
پینوشت: * پایگاه خبری عصر ایران، ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، کد ۱۰۳۳۵۵۱
به پایگاه خبری - تحلیلی هورگان خوش آمدید... هورگان یعنی محل زایش خورشید