در بازارهای مالی مانند بورس، اصطلاحی وجود دارد به نام «حد ضرر» که معنایش به زبان ساده این است که صاحب سرمایه، برای سهم خود عددی را تعیین میکند که اگر قیمت بدان نزول کرد، از بازار خارج شود تا بیش از این ضرر نکند. تعیین این رقم، بسیاری را از زیانهای هنگفت و ورشکستگی نجات داده است.
اصل تعیین «حد ضرر» را میتوان به همه امور زندگی تعمیم داد؛ از زندگی شخصی و ارتباط با دوستان گرفته تا حکومتداری.
در این نوشتار کوتاه، میخواهم با چند پرسش، نظر و حواس متولیان حکمرانی در کشور را به تعبیر راهبردی «حد ضرر» معطوف کنم:
۱ - بر اساس برآوردهای کارشناسان، زیان ناشی از تحریمها، سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار است؛ رقمی که میتواند اقتصاد ایران را از این رو به آن رو کند و معیشت همه ایرانیها را متحول سازد.
سؤال این است که حد ضرر تحریمها کجاست؟ سالانه باید به چه عددی از ضرر برسیم که بگوییم حالا به نقطه «حد ضرر» رسیدیم و باید مجموعهای از تدابیر را برای عادی سازی روابط با دنیا که مقدمه رفع تحریم هاست، بیندیشیم؟
۲ - سال گذشته، پژوهشی رسمی و ملی با عنوان «موج چهارم پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان» انجام و نتایج آن در رسانههای داخلی منتشر شد که خلاصه خروجی اش این بود: ۹۲ درصد مردم ایران از وضع موجود ناراضی هستند و فقط ۸ درصد وضع موجود را قابل قبول میدانند.
این، یک آمار رسمی و مستند است و سؤال این که چند درصد از مردم یک کشور باید از وضع موجود ناراضی باشند تا این نتیجه حاصل شود که باید روشهای حکمرانی را تغییر داد؟ حد ضرر نارضایتی عمومی چه عددی است؟
۳ - آمار مهاجرت ایرانیها به خارج از کشور همچنان صعودی است؛ بسیاری از شرکتهای ایرانی، نیروهای خود را به دلیل مهاجرتشان از دست میدهند و نمیتوانند جایگزین کنند. رئیس کمیسیون بهداشت مجلس اعلام کرده که تنها در ۲ سال گذشته، ۱۰ هزار پزشک از ایران مهاجرت کرده اند و کار به جایی رسیده که در برخی استانهای کشور حتی یک جراج قلب هم نمانده است. مهاجرت ایرانیان، تنها محدود به متخصصان آکادمیک نیست و کارشناسان فنی و کاربلدهای تجربی از تعمیرکار و باغبان گرفته تا راننده جرثقیل و آشپز از کشور میروند و ایران، رسماً دارد از سرمایه انسانی تهی میشود.
حد ضرر این پدیده کجاست؟ مثلاً باید سالی چند پزشک از ایران بروند تا سیاستگذاران به این جمع بندی برسند که دیگر بس است و باید طور دیگر حکمرانی کرد تا ایرانی در ایران بماند؟
۴ - وزیر بهداشت گفته است که سالانه ۵۰ هزار ایرانی بر اثر آلودگی هوا میمیرند. او خسارت ناشی از آلودگی هوا را نیز بین ۱۲ تا ۲۰ میلیارد دلار ذکر کرده است. سوخت کم کیفیت خودروها، تکنولوژی قدیمی موتورها، خودروها و کارخانه ها، مازوت سوزی در نیروگاه ها، فلرسوزی در صنعت نفت و ... همه و همه دست به دست هم داده اند تا در شهرهای ایران هولوکاستی دائمی برقرار شود.
عددی که به عنوان سقف فوتیها و سقف خسارتهای مالی ناشی از آلودگی هوا تعیین شده چیست و چند نفر در سال باید بمیرند و چند میلیارد دلار به خسارتهای کنونی افزوده شود که تصمیم گیران به این نتیجه برسند که باید مشکل را ریشهای حل کرد و نه با تعطیلیهای موقت و به امید باد نشستن!
۵ - طبق اعلام مرکز آمار ایران، سال گذشته ۹۳۰ هزار دانش آموز ایرانی ترک تحصیل کرده اند که نسبت به سال قبل تر، ۲ در صد افزایش داشته است. سطح علمی دانش آموزان ایرانی نیز در طول سالهای اخیر، نسبت به دانش آموزان کشورهای دیگر دچار افت بوده است به طوری که در آخرین آزمون بینالمللی تیمز، دانش آموزان ایرانی در بین ۵۸ کشور، رتبه ۵۴ را به دست آورده اند، جایی نزددیک قعر جدول!
حد ضرر در آموزش و پرورش کجاست؟ سرمایههای آینده این کشور باید تا چه مرحلهای بسوزند که مشخص شود روشهای کنونی باید تغییر کند؟!
۶ - سال ۱۳۷۶، سریالی در ایران پخش شد به نام «مردان آنجلس» که داستان اصحاب کهف را روایت میکرد که بعد از صدها سال خوابیدن در غار، بیدار میشوند و یکی را به بازار میفرستند و بقیه ماجراها. در سالی که این سریال پخش میشد، قیمت هر دلار حدود ۴۸۰ تومان بود و حالا که نه صدها سال که تنها ۲۷ سال میگذرد دلار به ۸۲۰۰۰ تومان رسیده است، یعنی ۱۷۱ برابر! که احتمالاً حتی اصحاب کهف نیز چنین چیزی را تجربه نکردند.
سؤال اینجاست که حد ضرر افت مستمر ارزش پول ملی چه عددی است و مشخصاً هر دلار در ایران باید به چه قیمتی برسد که بگویند بس است؛ باید چارهای اساسی اندیشید؟!
۷ - ...
آنچه نوشته شد، مشتی هستند نمونه خروار از «حد ضرر»هایی که تعیین نشدهاند و میتوان بدانها پدیدههای متعدد و مهمی را که قابل اندازهگیری و عدد دهی هستند افزود، مانند فرونشست زمین، بی آبی، کاهش سرمایهگذاری خارجی، کاهش درآمد سرانه، کاهش سرمایه اجتماعی، تعطیلی و نیمه تعطیلی واحدهای صنعتی، آلودگیهای غذایی، طلاق، خودکشی، بیابان زایی، تلفات رانندگی، جرم و جنایت، افت گردشگری، فرسودگی ناوگان حمل و نقل و ... و درباره تکتکشان پرسید که حد ضررش کجاست؟ سؤالاتی که اگر مانند یک مدیر ماهر سرمایه گذاری پرسیده و بدانها ترتیب اثر داده نشود، سهامدار سرمایه یعنی ملت ایران، به طور فزاینده دچار زیان میشود و بیم ورشکستگی میرود.